بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده واشنگتن در یادداشت تازه خود بهقلم «دیوید پولاک» نوشت: جنگ افغانستان زمانی به عنوان «جنگ خوب و ضروری» تلقی میشد و جنگ عراق به عنوان «جنگ انتخابی بد». با این حال، مشارکت ما در افغانستان با عقب نشینی فاحش و فروپاشی کامل دولت آن به پایان رسید، در حالی که دولت عراق با حمایت ائتلاف تحت رهبری آمریکا و با بهبود چشم انداز برای بقا در صورت عدم پیشرفت، همچنان سرگردان است.
این به معنای انکار این نیست که افغانستان یک جنگ ضروری بود. چهار ماه قبل از 11 سپتامبر، من یادداشتی برای «کالین پاول» -وزیر امور خارجه فقید- نوشته بودم که خط ابتدایی آن این بود: آمریکا دیگر نمیتواند با حمایت طالبان از تروریسم کنار بیاید. پس از آن، با توجه به اصرار طالبان بر حفاظت از القاعده، مداخله نظامی مستقیم برای رفع این تهدید غیرقابل تحمل لازم بود. با این وجود، پس از دو دهه و صرف تریلیونها دلار، این آمریکا است که رفته و طالبان است که دوباره به قدرت رسیده است. تا سال 2021، این یک نتیجه قطعی نبود.
در مقایسه با آنچه در نهایت در عراق درست پیش میرود، چه چیزی در افغانستان تا این حد اشتباه پیش رفت؟ عوامل مؤثر بسیاری هستند، اگرچه مواردی که معمولاً ذکر میشود، لزوماً مقصر نیستند. به عنوان مثال، ادعای رایج مبنی بر اینکه عراق به سرعت و به طور مهلکی تمرکز ما را از افغانستان منحرف کرد، قانع کننده نیست، صرفاً به این دلیل که عرصه دوم برای چندین سال پس از مداخله گسترده آمریکا در عراق به خوبی پیش رفت. در عوض، از قضا حجم عظیم پولهای آمریکایی که به افغانستان روانه میشد، مشکل ساز بود، زیرا جریان نقدی آماده، کشور و دولت آن را چنان فاسد، ناکارآمد و وابسته میکرد که نمیتوانست بدون ما دوام بیاورد.
سپس پاکستان همسایهای بود که تقریباً در طول دو دهه از طالبان حمایت کرد. یکی دیگر از دلایل قابل بحثتر برای شکست، تلاش آمریکا جهت ایجاد نیروهای امنیتی یکپارچه افغان به جای کار بیشتر با شبههنظامیان جنگ سالار قومی یا محلی بود که پراکندهتر (و اغلب وحشیانهتر)، اما با انگیزهتر بودند.