loader image

جستجو

Why does Saudi Arabia not want the Iranian regime to fall1

فارن پالیسی:
چرا عربستان نمی‌خواهد نظام ایران سقوط کند؟

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «فارن پالیسی» در مقاله‌ای ضمن اشاره به اینکه ایران و عربستان از زمان انقلاب اسلامی رقیب اصلی یکدیگر بوده‌اند، به بررسی این سوال پرداخت که چرا عربستان نمی‌خواهد نظام ایران سقوط کند؟

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در مقاله‌ای به‌قلم «طلال محمد» نوشت:در مناطق کردنشین ایران، درگیری‌های مسلحانه بین سپاه پاسداران و گروه‌های جدایی‌طلب کرد صورت گرفته است.

تهران پایگاه‌های جدایی‌طلب کرد در همسایگی عراق را هدف قرار داده و این گروه‌ها را متهم به جدایی از ایران کرده است.

نظام ایران همچنین دولت عربستان را به نفوذ، تأمین مالی و برنامه‌ریزی فعالیت‌های جدایی‌طلبانه در داخل ایران متهم کرده است. عربستان و ایران از زمان انقلاب اسلامی 1979 که سلطنت ایران را سرنگون کرد، رقیب اصلی یکدیگر بوده‌اند.

در آن زمان، [آیت‌الله] خمینی خواستار صدور انقلاب شد و رعشه بر بدن خاندان سلطنتی سعودی انداخت.

از آن زمان، مجموعه‌ای از تقابل‌های مستقیم و غیرمستقیم بین تهران و ریاض، چشم‌انداز ژئوپلیتیکی غرب‌آسیا‌‌‌‌‌‌ و به‌ویژه خلیج‌فارس را شکل داده است.

امروزه هر قدرتی دارای گروه‌های نیابتی متعددی است که حوزه‌های نفوذ منطقه‌ای را تشکیل می‌دهند.

ریاض تاکنون به اتهامات ایران مبنی بر دخالت در اعتراضات با سکوت محتاطانه پاسخ داده است. در همین حال، بازوی رسانه‌ای تحت کنترل دولت پادشاهی، به تظاهرات زمان پخش (بر روی آنتن) داده است.

شبکه «ایران اینترنشنال» مستقر در لندن با بودجه عربستان ویدیوها و تصاویری را از داخل ایران منعکس کرده و همچنین میزبان چهره‌های مخالف، اعضای شبهه‌نظامیان مخالف دولت و جدایی‌طلبان آذری و کرد بوده است.

دو دلیل وجود دارد که فروپاشی کامل نظام ایران به نفع ریاض نیست. اولی مربوط به هویت سعودی است.

همان‌طور که تهران برای بسیاری از شیعیان جهان رهبر تلقی می‌شود، ریاض نیز خود را نماد رهبری سنی‌ها می‌داند.

بدون ایران در رأس تشیع، هویت مفروض عربستان به‌عنوان محافظ سنی جهان از بین خواهد رفت. س

پس خطر یک دومینو وجود دارد. اگر اعتراضات ایران موفقیت‌آمیز باشد و منجر به سقوط جمهوری‌اسلامی شود، می‌تواند پیامدهای منطقه‌ای مشابه بهار عربی در برخی از کشورهای عربی، به‌ویژه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس داشته باشد.

اعتراضات جنبش سبز ایران در سال 2009 به‌عنوان مقدمه‌ای برای بهار عربی دو سال بعد عمل کرد. در آن زمان، کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ( به‌ویژه عربستان) سخت برای سرکوب اعتراضات در کشورهایشان مبارزه کردند. امروز، اعتراضات جاری ایران می‌تواند به‌طور مشابه زنان در سراسر عربستان و به‌ویژه اقلیت‌های شیعه‌نشین شرق را به اعتراض برانگیزد.

بهار عربی کشورهای بزرگ غرب‌آسیا‌‌‌‌‌‌ مانند سوریه و لیبی را تکه‌تکه کرد و به گروه‌های تروریستی مانند داعش که منطقه را بی‌ثبات کرده‌اند، کمک کرد

. اگر تهران تضعیف شود، ممکن است چیزی مشابه در مورد جناح‌های تجزیه‌طلب ایران رخ دهد. این می‌تواند خطر و آشفتگی را درزمانی ایجاد کند که کشورهای خلیج‌فارس درحال‌توسعه پروژه‌های بزرگ برای تنوع بخشیدن به اقتصاد خود هستند تا از سوخت‌های فسیلی دور شوند. این تلاش‌ها به سرمایه‌گذاری خارجی وابسته است که مستلزم انسجام و ثبات دولت است.

فروپاشی کامل جمهوری اسلامی ممکن است گروه‌های مسلح وابسته (حزب‌الله و حوثی‌ها) را تضعیف کند، اما همچنین می‌تواند باعث عدم کنترل آن‌ها شود و خطر بیشتری برای ریاض و همسایگانش داشته باشد.

بدون فرماندهی مرکزی، اعضای این گروه‌ها می‌توانند به مزدورانی تبدیل شوند که می‌تواند منطقه را بیشتر بی‌ثبات کند.

عربستان به‌جای تحریک به فروپاشی آن، ترجیح می‌دهد به‌آرامی ایران را بدون درگیر شدن در رویارویی مستقیم نظامی، بی‌خطر کند. ازآنجایی‌که تهران برای پاسخ به جنبش اعتراضی جاری، اتهامات همکاری با روسیه در اوکراین و توافق هسته‌ای حل‌نشده با فشار جهانی مواجه است، به نظر می‌رسد رویکرد ریاض کارساز است.

محمد بن سلمان می‌خواهد ایران آن‌قدر ضعیف باشد که مجبور شود برای برنامه هسته‌ای و نفوذ منطقه‌ای خود امتیاز بدهد.