بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه میدل ایست مانیتور در مقاله تازه خود بهقلم «یونس شریفی» نوشت: از زمان روی کار آمدن «ابراهیم رئیسی» بهعنوان -رئیسجمهور جمهوری اسلامی- آسیای میانه یکی از اولویتهای سیاست خارجی ایران بوده است.
یکی از مهمترین دلایل روی آوردن ایران به آسیای میانه، انزوای فزاینده آن است. در سطح جهانی، بنبست مذاکرات هستهای و اعلام تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه ایران، پیچیدگی روابط با کشورهای غربی را بیشتر کرد.
در سطح منطقهای، تنشزدایی اخیر ترکیه با عربستان، امارات و بهویژه اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در غربآسیا، توازن قوای منطقه را تغییر داد و جاهطلبیهای تهران را در منطقه تهدید کرد.
در حالی که تقویت روابط آذربایجان-ترکیه و همکاری رو به رشد آذربایجان و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ، ظرفیتهای سیاسی ایران را بیشتر محدود کرده و آن را در منطقه منزوی میکند.
چرخش ایران به آسیای میانه انزوای آن را میشکند، قدرت رو به رشد ترکیه در آسیای مرکزی را متعادل میکند و قدرت سیاسی آن را از طریق نیروهای نیابتی خود مانند تیپ فاطمیون افزایش میدهد.
علاوه بر این، افزایش همکاری با کشورهای آسیای میانه راه را برای الحاق ایران به EAEU و سازمان همکاری شانگهای هموار خواهد کرد که برای مقابله با تحریمهای غرب و انزوای سیاسی حیاتی است.
کشورهای آسیای میانه نقش مهمی را در تبدیل شدن به هاب ترانزیتی بین اتحادیه اروپا و چین ایفا میکنند.
با وجود این انگیزهها برای همکاری، محدودیتهایی وجود دارد. اول از همه، بهرغم اظهارات سیاسی سازنده روسایجمهور آسیای میانه، سردرگمی قابلتوجهی در مورد ایران در سطح عمومی وجود دارد.
با استناد به یک نظرسنجی، میفهمیم که 52 درصد از تاجیکها درباره موضع ایران در قبال کشورشان ایدهای ندارند.
این نسبت برای ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان به ترتیب 47 درصد، 30 درصد، 29 درصد است. مهمتر از آن، مجموع کسانی که ایران را به صورت «بسیار نامطلوب» و «تا حدودی نامطلوب» میبینند، در قزاقستان 41 درصد و در قرقیزستان 34 درصد است.
اگرچه ایران بهعنوان یک کشور ترانزیتی دارای اهرمهای ژئوپلیتیکی است، اما زیرساختهای فیزیکی آن قدیمی و بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته است.
به نظر میرسد که انگیزه اصلی چین از قرارداد 25 ساله، مبادله نفت با تخفیف در ازای کالاهای ارزانتر برای مشتریان است.