بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه الشرق الاوسط در یادداشت تازه خود بهقلم «ندیم کوتیچ» نوشت: تحولات در غرب آسیا را نمیتوان از مجموعهای از مواردی که به کشمکش گره خورده است، جدا کرد.
یکی از طرفین این کشمکش توسط ایران رهبری میشود و دیگری توسط کشورهای عربی میانهرو که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) متحد هستند و این در لحظهای رخ میدهد که همه احساس میکنند خروج آمریکا از غرب آسیا، مستلزم چارچوب امنیتی جدید منطقهای است.
در غرب آسیا، اعلام توافق تجارت آزاد بین امارات و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) اولین مورد از نوع صلح و اقتصاد بوده که به ما نشان میدهد چقدر اوضاع تغییر کرده است.
همچنین، همانطور که رسانههای آمریکایی و اسرائیلی فاش کردند، واشنگتن به درخواستهای عربستان مبنی بر عقبنشینی ناظران بینالمللی در جزایر تیران و صنافیر در دریای سرخ و اینکه ریاض مسئولیت تامین امنیت این دو جزیره را بر عهده بگیرد، پاسخ مثبت داده است.
انعقاد تاریخی توافق بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، اردن و امارات برای مبادله انرژی در همین چارچوب است؛ این توافقنامه نوامبر گذشته در دبی امضا شد. هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که لبنان و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را از دستیابی به راهحلی مسالمتآمیز در زمینه مرزهای زمینی و دریای بازدارد.
مانع واقعی این است که لبنان از ایران و غرب آسیای دیگری که رقیب آن چیزی است که در بالا بحث شد، پیروی میکند.
در واقع، این کشور کوچک به جهنمی تبدیل شده است که شامل سوریه و بخشهایی از عراق و یمن نیز میشود.
به نظر میرسد در ارزیابی هر یک از غرب آسیا، دلیل کمی برای سردرگمی وجود داشته باشد.
در این موضوع، ما شاهد بدبختی هرکشوری هستیم که به قدرت ایران وابسته است. ادعای قدرت آنها تنها در انبارهای ذخیره سلاح، موشک و پهپادها که هر از گاهی آشکار میشوند، تجسم یافته است.
در غرب آسیای صلح و اقتصاد، ما شاهد فرصتهای عظیم سرمایهگذاری و مشارکتهایی هستیم که سنگری در برابر خطرات معاصر از جمله ناامنی غذایی و تغییرات آبوهوایی ایجاد و امکان همکاریهای آینده در علوم پزشکی، فناوری، امنیت سایبری و غیره را فراهم میکنند.