بهگزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک(IISS) در یادداشت تازه خود بهقلم «ویلیام لبن» نوشت: تلاشهای روسیه برای تنوع بخشیدن به بازارهای صادرات گاز خود اخیراً در اخبار پیچیده است و بهرغم ابهامات، چشماندازها و پیامدهای این اقدامات، برخی از مسائل مهم ژئوپلیتیکی را مطرح میکند.
همانطور که اخیراً توسط دانشکده مدیریت ییل بررسی شد، خط لوله سیبری-چین، هنوز با ظرفیت کامل کار نمیکند.
بهرغم تلاش برای دگرگونی در طول سال 2022، بخش عمده گاز روسیه را نمیتوان بهسادگی در همان مقیاس در کوتاهمدت به سمت چین هدایت کرد.
چین یک واردکننده گاز از بازارهای متنوع است و بعید به نظر میرسد رهبری چین مشتاق افزایش وابستگی کشور به هر یک از شرکای این بخش مهم باشد.
این کشور مقادیر زیادی گاز طبیعی مایع از جمله از آمریکا و استرالیا وارد میکند..
نخست وزیر مغولستان در ماه جولای گفت که ساخت خط لولهای که دو کشور را از طریق کشورش به هم متصل میکند، در سال 2024 آغاز خواهد شد.
زمانی که خط لوله تکمیل شود، ظرفیت سالانه 50 میلیارد متر مکعب آن، دامنه تجارت انرژی روسیه و چین را افزایش خواهد داد.
اگر اروپای غربی بتواند وابستگی وارداتی خود را در این مدت قطع کند، مطمئناً مورد استقبال بسیاری قرار خواهد گرفت.
در عین حال، یک بخش گاز روسیه با صادرات مطمئن به چین به این معناست که این منبع درآمدی بسیار بیشتر از نفوذ غرب مصون خواهد بود. این خط لوله احتمالاً صفحهای از مشارکت راهبردی رو به رشد و گسترده بین چین و روسیه است.
اما همانطور که به طور کلی اشاره شد، بعید است که این پیشرفت ماهیت نابرابر شراکت چین و روسیه را تغییر دهد. در حال حاضر، روسیه به بازار صادرات چین بیش از نیاز چین به روسیه به عنوان تامینکننده نیاز دارد.
افزایش قیمت در این درآمدهای صادراتی از زمان آغاز تهاجم روسیه به اوکراین بهشدت مورد توجه قرار گرفته است و توانسته خلأهای موجود روسیه را برطرف کند.
بنابراین، مثل همیشه اوضاع پیچیده است. روسیه میتواند تنوع ایجاد کند، اما نه به سرعتی که ترجیح میدهد و نه بدون عدم اطمینان در مورد حجم بلندمدت انرژی صادراتی خود.
در بلندمدت، سرعت انتقال به انرژیهای تجدیدپذیر در چین و همچنین در سطح جهانی، عاملی کلیدی است که تقاضای جهانی گاز را تضمین میکند.