بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه آنتیوار در مقالهای بهقلم «تداسنایدر» نوشت: دو مورد از بزرگترین بحرانهای بینالمللی که امروز آمریکا با آن مواجه است، جنگ روسیه در اوکراین و مذاکرات مجدد توافق هستهای با ایران است.
از منظر سیاست خارجی آمریکا، هیچ چیز مطلوبتر از اصلاحات در رهبری این دو کشور نیست. اما هم روسیه و ایران تجربه خلف وعده غرب را دارند.پوتین تا همین اواخر هرگز ضد غرب نبود. «ریچارد ساکوا» -پروفسور سیاست روسیه و اروپا در کنت، که مطالب زیادی در مورد پوتین داشته، میگوید: «پوتین اروپاییترین رهبر روسیه تا به امروز بوده است.»
در سال 2012 بود که پوتین پذیرفت آمریکا خواهان آن است تا روسیه بهعنوان عضو ضعیف از تمامی دستوران کاخ سفید اطاعت کند و همین سبب شد وی مسیر اصلاحطلبی را ترک کرد.اما پوتین اولین رئیسجمهور روسیه نبود که مسیر اصلاحطلبی او توسط آمریکا مسدود شد.
اصلاحاتی که آمریکا به آن امیدوار بود، با گورباچف، رئیسجمهور شوروی آغاز شد. در سال 1990، غرب به گورباچف وعده داد که ناتو به سمت شرق و مرزهای روسیه گسترش نخواهد یافت.
گورباچف اصلاحاتی را که آمریکا میخواست، انجام داد، ولی ایالات متحده خلف وعده کرد.
وعدههای محققنشده به گورباچف در مورد گسترش ناتو، نادیده گرفتن تلاش روسیه برای اصلاحات اقتصادی و دموکراتیک توسط آمریکا و بمباران یوگسلاوی بدون تأیید شورای امنیت، همگی باعث شد که اصلاحات در روسیه لغو شود.
آمریکا در ایران هم همین کار را کرد. هاشمی رفسنجانی سعی کرد چیزی بدهد تا چیزی بگیرد. او به آمریکا قول داد که ایران نفوذ منطقهای خود را اعمال خواهد کرد و برای کمک به آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان مداخله خواهد نمود. ایران میخواست خود را بهعنوان یک قدرت منطقهای مورد پذیرش آمریکا نشان دهد. اما او در این مسیر اصلاحطلبی، جز سرافکندگی دستاورد دیگری نداشت.
رئیسجمهور بعدی ایران، سید محمد خاتمی، رویای اصلاحطلبی را زنده نگه داشت. خاتمی خیلی امتیاز داد. او تروریسم را نفی کرد. راهحل دو دولتی را پذیرفت و به طور ضمنی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را به رسمیت شناخت. به آمریکا در مبارزه با طالبان و القاعده کمک کرد. ولی جورج بوش در پاسخ، ایران را در محور شرارت قرار داد. خاتمی مات و مبهوت شد و اصلاحطلبان، بیاعتبار شدند.
اما ایران ناامید نشد. آنها در سال 2013، اصلاحطلب دیگری به نام حسن روحانی را بهعنوان رئیسجمهور انتخاب کردند. روحانی آینده کشور را بر این وعده اصلاحطلبان قرار داد که ایران میتواند با بهبود روابط با غرب از طریق مذاکره، از انزوای بینالمللی بگریزد.
ضربه فلجکننده به این وعده توسط دونالد ترامپ وارد شد. زمانی که ترامپ عهد آمریکا را زیر پا گذاشت و به طور غیرقانونی از توافق هستهای برجام خارج شد، روحانی و میانهروها بدنام شدند.
ضربه مهلک بعدی را بایدن وارد نمود. زمانی که بایدن به قدرت بازگشت، آمریکا مذاکرات را به تعویق انداخت، از وعده مبتنی بر پایان دادن به تحریمها شانه خالی کرد و حذف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست
سازمانهای تروریستی خارجی آمریکا را قبول نکرد. ترامپ اصلاحطلبان را فلج و بایدن آنها را نابود کرد.
هم در روسیه و هم در ایران، به درخواستهای آمریکا برای اصلاحات پاسخ داده شد. آمریکا اصلاحطلبان را در هر دو کشور بدنام و نابود کرد.