بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه ناینین فورتی فایو مقالهای بهقلم «جیمز هلمز» منتشر کرد که در آن آمده است: برای پیروزی در مناطق خاکستری علیه اوکراین چه باید کرد؟
اول، رقبای منطقه خاکستری باید بهدنبال راهی برای مسدود کردن و مقابله با استراتژی چین باشند.
آمریکا، متحدان و دوستانش در دریای چین جنوبی و دیگر مناطق درگیر به کجا میروند؟
من میگویم هدف نهایی ما کمک به شرکای منطقهای است تا کاملاً مستقل شوند و بتوانند حقوق و امتیازات خود را تحت قوانین بینالمللی بهرغم تجاوزات کشورهای ساحلی متخاصم بگیرند. ما باید به آنها کمک کنیم که روی پای خودشان بایستند.
غلبه بر چین مستلزم رقابتی طولانی است که در آن هیچیک از طرفین نمیخواهد ماشه را بکشد یا موشکهایش را شلیک کند. به همین دلیل است که ابداع گزینههای تشدیدکننده به همراه ایجاد نیروی نظامی، که بهعنوان «قابلیتهای نیروی میانی» نیز شناخته میشود، بسیار مهم است.
استراتژی ما باید چند لایه باشد. ما باید عادت کنیم که بهدنبال استراتژیهایی باشیم که به شرکایمان در دفاع از حقوق حاکمیت خود کمک کنند.
دوم، ما باید به اندازهگیری اثرات مستقیم استراتژیک و سیاسی اقدامات معمول عادت کنیم. برای وادار کردن، بازدارندگی یا اطمینان بخشیدن به دوستانمان، ما نیاز داریم که نمایش قابلتوجهی از تواناییهایمان را به آنها نشان دهیم.
رهبری سیاسی ما باید اراده خود را برای استفاده تمام قدرتش در منطقه نشان دهد. و ما باید به دوستانمان ایمان بیاوریم که آنها نیز میتوانند به تعهدات خود عمل کنند.
اگر موفق شویم، دشمنان بالقوه میترسند، در حالی که دوستان آرامش مییابند. بیایید خودمان را عادت دهیم که با این شرایط فکر کنیم.
«ادوارد لوتواک» -استراتژیست- از فرماندهان ناوگان میخواهد تا از حرکات و اقدامات خود برای ایجاد «سایه» بر شوراها در پایتختهای کشورهای متخاصم استفاده کنند.
ما باید مانورهایمان را طوری طراحی کنیم که بر پکن سایه افکنده و با نهایت صلاحیت و قدرت آنها را اجرا کنیم. و هر چه سایه عمیقتر و تیرهتر باشد، بهتر است.
سوم، ما باید با متجاوزان همدلی، البته نه همدردی، کنیم. تفکر جناحی باید در درجه دوم قرار گیرد.
حریف ما یک عامل استراتژیک باهوش و پرشور است که مصمم است اراده ما را زیر پا بگذارد. برای شکست استراتژی چین، باید خودمان را به تفکر مائوئیستی عادت دهیم.
«مائو تسه تونگ» موعظه کرد که جنگ، سیاست با خونریزی است، در حالی که سیاست، جنگ بدون خونریزی است. فراتر از دوگانگی جنگ/صلح که دشمن ما آن را رد میکند، مفهوم مائوئیستی «دفاع فعال» پایه استراتژی حزب کمونیست چین به امور نظامی است. برای مقابله با حریف مانند حریف فکر کنیم.
چهارم، ما باید عادت کنیم که یک چشمانداز عملیاتی با چشمپوشی از رقابت داشته باشیم. این نیز یک استراتژی اساسی است و در منطقه خاکستری و همچنین در زمان جنگ اعمال میشود.
در رابطه با منطقه خاکستری، این به معنای جمع کردن نیرو در مکانها و زمانهای مختلف در پهنههای وسیع است.
رقابت در منطقه خاکستری نه تنها طولانی است، بلکه در فضای جغرافیایی پراکندهای شکل میگیرد.
در یک رقابت طولانی و پراکنده، بهتر است آماده باشید تا نیروها را برای مدت زمان نامحدودی در بین صحنههای نبرد پراکنده کنید. شما نمیتوانید انتظار پیروزی داشته باشید مگر اینکه برای رقابت وارد میدان شوید.