بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی مقالهای بهقلم «هوارد دبلیو فرنچ» منتشر کرد که در آن آمده است: جالبترین نکته در مورد دیدار «جو بایدن» و «شی جین پینگ» در آستانه اجلاس سران گروه 20 در بالی اندونزی، هیچ ربطی به چیزهایی که خبرنگاران معمولاً در مورد آنها وسواس دارند، مانند کنفرانسهای مطبوعاتی و بیانیههای رسمی نداشت.
در عوض، جالبترین نکته، عکسها بود. در حالی که این دو مرد برای اولین بار در دوران تصدی خود همدیگر را ملاقات کردند، هر دو لبخندی به لب داشتند و از نظر ظاهری، میشد تا حدی روابط دوستانه این دو نفر را دید.
بایدن احتمال یک جنگ سرد جدید را کم جلوه داد و گفت که فکر نمیکند تلاش چین برای تصرف تایوان با استفاده از گزینه نظامی همراه باشد.
شی به نوبه خود با اشاره به حمله روسیه به اوکراین، مخالفت خود را با استفاده از تسلیحات هستهای در جنگ اعلام نمود و چین را متعهد کرد که همکاری دوجانبه با آمریکا را برای رسیدگی به بحران جهانی آب و هوا از سر گیرد.
شی جین پینگ در روزهای پس از آن، در دیگر دیدارهای دوجانبه رفتار دوستانهای را به نمایش گذاشت و بهعنوان مثال، به امانوئل مکرون قول داد که چین با دیگر کشورها برای رسیدگی به بدهیهای کشورهای فقیر همکاری خواهد کرد.
به نظر میرسد جامعه جهانی این رفتار شی جین پینگ را تایید کرده است. بازارهای سهام در سطح جهان، از جمله چین، برای مدت کوتاهی رونق گرفتند و رسانههای بینالمللی داستانهایی مملو از این عکسها را منتشر کردند که حس آرامش را پس از یک دوره طولانی تنش فزاینده بین غرب و پرجمعیتترین کشور جهان ایجاد کرد.
همانطور که دیگران اشاره کردهاند، بخش عمدهای از شور و شوق بایدن ناشی از عملکرد قوی حزب دموکرات در انتخابات میاندورهای آمریکا بود که البته به دلیل محبوبیت نسبتا پایین بایدن جای جشن گرفتن هم دارد.
با توجه به عدم شفافیت سیستم سیاسی چین، تشخیص دلیل خلق و خوی دوستانه شی کمی سختتر است، اما با این وجود، سرنخهای قوی درباره منشأ آن وجود دارد.
او بهتازگی در یک تاجگذاری درون حزبی پیروز شده بود، حزبی که حکومت او را بدون محدودیتهای زمانی و بدون هیچ رقیب شناختهشدهای تایید کرد.
بهرغم تحقیرهای بدون سند و مرموز مربوط به خروج ناگهانی و غیرارادی هو جینتائو، رئیسجمهور پیشین، شی اکنون به یک چهره فوقالعاده با ابهت در کشورش تبدیل شده است. اقتصاد چین در بدترین وضعیتش در طول دورهها قرار گرفته و عدم اطمینان در مورد آینده این کشور در بین مردم فراگیر شده است.
موفقیتهای اقتصادی چین بر پایههای حجم عظیم تجارت و سرمایهگذاری بنا شده و با کاهش سرعت جهانیسازی اقتصادی و افزایش تنشهای سیاسی با غرب، هر دو عامل در خطر هستند.
من هم مانند بسیاری از افراد، دوست دارم که تعامل بیشتری را بین دو کشور ببینم، اما شخصاً بسیار بدبین هستم.
چین همچنان به طرز ناخوشایندی به روسیه و رئیس جمهور آن، ولادیمیر پوتین گره خوردهاند؛ شی نمیتوانست کاملاً خود را متقاعد کند که در مورد تهاجم به اوکراین و تلفات انسانی و مادی هنگفت آن حرفی قاطعانه بزند. در اجلاس گروه 20، چین حتی با بیانیه مشترکی مخالفت کرد که آنچه در اوکراین اتفاق میافتد را «جنگ» مینامید.
این چیزی اساسی را در مورد چین آشکار میکند که لبخند و دیپلماسی آن نمیتواند پنهان کند: چین یک کشور اقتدارگرای بزرگ است و نمیخواهد بر این اساس منزوی شود.
از زمان مائو تسه تونگ، رهبر سابق، چین نیز خود را بهعنوان یک رقیب ژئوپلیتیکی برای غرب شناخته است.