بهگزارش مرکز مطالعات سورین، «پل گوبل» مقاله تازه خود را در موسسه جیمز تاون منتشر کرد که در آن آمده است: مناقشه ارمنستان و آذربایجان همیشه فراتر از قرهباغ بوده است.
در مورد مسیرهای ترانزیتی نیز بوده است. اکنون که باکو موفق به بازگرداندن کنترل قرهباغ شده است.،
اکنون بر منطقه ارمنی بین دو بخش غیرمرتبط آذربایجان متمرکز شده است که ارمنیها آن را استان سیونیک و آذربایجانیها و بسیاری دیگر آن را زنگزور مینامند.
پرداختن به این مشکل بسیار دشوارتر از پرداختن به قرهباغ است، زیرا نه تنها باکو و ایروان بلکه تمام قدرتهای خارجی، از جمله روسیه، ایران، ترکیه، چین و غرب که برنامههای آنها عموماً در منطقه با تضاد مواجه است نیز در این مناقشه شریک هستند.
در نتیجه، دستیابی به هرگونه توافق صلح بین باکو و ایروان همچنان مشکل ساز است.
در این میان نیز با توجه به موفقیت در قرهباغ و عادیسازی جنگ در نتیجه تهاجم گسترده ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه به اوکراین، آذربایجان ممکن است بهخوبی تصمیم بگیرد که اهداف خود را تحمیل کند و ترکیه بهطور قطع از چنین تلاشی حمایت خواهد کرد و در نهایت احتمالاً روسیه و ایران نیز وادار میشوند تا با اعزام نیروهای خود به منطقه واکنش نشان دهند.
اکنون چندین تلاش برای جلوگیری از یک درگیری گستردهتر مطرح است.
* ایجاد یک کریدور تحت نظارت روسیه از طریق زنگزور که آذربایجان و ترکیه میتوانند بدون نظارت ارمنستان از آن استفاده کنند و در نتیجه پل ارمنستان به ایران و مسیرهای شمال به جنوب را نیز همچنان باز نگه دارند.
*گسترش یک مسیر مواصلاتی بین آذربایجان و منطقه غیرمجاور آن نخجوان، از طریق خاک ایران.
* و ترویج یک راهحل مشارکتی با حضور تمام قدرتهای مشترک و داشتن شرکتهای کوچک دولتی برای کنترل مسیر؛ در تمام این موارد همه قدرتهای خارجی با یک تعارض شدید در منافع خود مواجه خواهند شد و قطعا برخی زبان بیشتری میکنند.
مشکلاتی که اکنون همه طرفها در حل مناقشه قفقاز جنوبی با آن مواجه هستند، نتیجه مهندسی قومی شوروی است که قصد دارد درگیری را نهادینه کند تا به مسکو کمک کند کنترل خود را از طریق استراتژی «تفرقه بینداز و حکومت کن» حفظ کند.
موفقیتهای نظامی باکو در جنگ دوم قرهباغ در سال 2020 و در سال 2022 در بازگرداندن کنترل آذربایجان بر تمام این منطقه و پیوندهای بین آن و ارمنستان، بسیاری را بر آن داشت که تصور کنند «درگیری قرهباغ» تقریباً تمام شده، اما با این حال، این موضوع تنها در صورتی صادق است که کسی آن اختلاف را در مورد قرهباغ به تنهایی تعریف کند.
با دامنه وسیعتری که شامل مشکلات مسیرهای حملونقل میشود، چنین نیست. در بیانیه مسکو برای پایان دادن به جنگ 2020، هر سه امضاکننده، روسیه، ارمنستان و آذربایجان؛ رفع انسداد خطوط حمل و نقل را ضروری اعلام کردند.
این هنوز اتفاق نیفتاده است و دلایل آن در این واقعیت نهفته است که هر دو کشور درگیر در مدار تمام قدرتهای خارجی هستند که میخواهند ببینند این مسیرها به چه شکلی حرکت خواهند کرد و فقط به شیوههایی که منافع خودشان را تامین کند باشد.
آذربایجان خواهان دسترسی مستقیم به نخجوان است و نمیخواهد به ایران تکیه کند.
با توجه به چرخش اخیر ایروان به غرب، ارمنستان میخواهد حاکمیت خود را بر استان سیونیک (زنگزور) حفظ کند، اما مایل است گاردهای روسی را در آنجا از بین ببرد.
روسیه خواهان رفع انسداد کریدورها برای گسترش تجارت شمال به جنوب خود با ایران و تقویت نفوذ خود در آذربایجان است.
کرملین اخیراً موضع خود مبنی بر قطع روابط با ایروان را تکرار کرده است که این را خیانت دیگری از ارمنستان میداند.
آذربایجان، ترکیه، غرب، آسیای میانه و چین خواهان باز شدن مسیرها برای گسترش تجارت شرق به غرب هستند و نمیخواهند این تجارت از مسیر پرخطر ایران عبور کند. در نتیجه، در حال حاضر، باکو و ایروان حتی در مورد این موضوع مذاکره نمیکنند.
به گفته رومن چرنیکوف، مفسر روسی، این امر باکو را در «وضعیت برد-برد» قرار میدهد.
او استدلال میکند که اگر کشورهای غربی با حمایت از مسیر عبور از ایران موافقت نکنند، به «فشار بر روی ارمنستان» برای باز کردن کریدور از طریق خاک خود ادامه خواهند داد.
چرنیکوف خاطرنشان میکند که دستهای الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان پاک میماند و هیچکس نمیتواند بگوید که او [ارمنستان] را باجخواهی کرده است.
علی اف در گذشته به صراحت گفته است که آماده است «مشکل» زنگزور را با زور حل کند، اما این موضوع فقط در صورتی است که به روش میز مذاکره حل و فصل نشود.
این دیدگاه به توضیح خشم از مسکو در ایروان و تهران و فوریت تلاشهای غرب برای پیشبرد راهحل کمک میکند.
هرچند ناظران منطقه میگویند که شانس کمی برای توافق صلح جامع بین ارمنستان و آذربایجان در سال جاری وجود دارد،
اما غمانگیزتر این است که آنچه که بسیاری هنوز آن را «مناقشه قرهباغ» مینامند، احتمالاً تا سال 2025 و پس از آن ادامه خواهد یافت و با توجه به اینکه هیچ یک از راهحلهایی که اکنون پیشنهاد میشود، همه طرفهای درگیر را خوشحال نمیکند.
به نظر میرسد بسیاری از آنها معتقدند که یا مقاومت در برابر هرگونه اقدامی برای رفع نیازهای دیگران لازم است یا اقدام نظامی که مذاکرات دیپلماتیک را بیمعنا میکند انجام داده خواهد شد.