بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کارنگی در مقاله تازه خود بهقلم «نیکیتا اسماگین» نوشت: کریدور شمال-جنوب، یک مسیر ریلی برنامهریزیشده است که روسیه را از طریق ایران به اقیانوس هند متصل میکند و بهعنوان راهی برای مسکو است که آزادانه کالاهای اساسی و مهم خود را جا به جا کند.
اما بهرغم چشمانداز او، این پروژه بهشدت به وضعیت امور و زیرساختهای ایران بستگی دارد و این برای کرملین مشکلساز است، زیرا ایران قادر به تأمین مالی این پروژه نیست و این کریدور نیز بدون سرمایهگذاری پیش نمیرود.
بنابراین روسیه باید در جادهها، بنادر، انبارها و زیرساختهای اضافی ایران یک سرمایهگذاری عظیم کند.
هنگامی که «ولادیمیر پوتین» -رئیسجمهور روسیه- در اواسط ماه مارس، از بازرگانان روسی خواست برای ساخت بخشی از کریدور شمال – جنوب، بین شهر رشت ایران و شهر آستارا آذربایجان سرمایهگذاری کنند، تردیدی وجود نداشت که کارآفرینان این کار را انجام میدهند؛
اما در ماه می فاش شد که دولت روسیه در عوض اعطای وام 1.3 میلیارد یورویی به ایران، پروژه را تأمین مالی خواهد کرد.
تصمیم دولت روسیه آخرین پیشرفت این پروژه است که تقریباً 20 سال است با مشکل مواجه شده؛ روسیه، ایران و آذربایجان برای اولین بار در سال 2005 قراردادی را برای ایجاد یک مسیر راه آهنی که خطوط موجود در ایران را به آستارا متصل میکند، امضا کردند.
با توجه به اینکه مسیرهای بین آذربایجان و روسیه از قبل برقرار بود، فقط 350 کیلومتر مسیر اضافی برای اتصال روسیه به بندرهای اقیانوس هند مورد نیاز بود و انتظار میرفت که ساختوساز آن حدود دو سال طول بکشد، اما این اتفاق صورت نگرفت.
اکنون نزدیک یک دهه گذشته و کار بر روی بخش رشت-آستارا حداقل روی کاغذ ادامه دارد، اما ایران به وضوح فاقد بودجه و منابع فنی است و این به بودجه روسیه بستگی دارد که پروژه را به مسیر خود بازگرداند.
همچنین در زمانی که روابط این کشور با ایران تیره است، کالاها باید از آذربایجان عبور کنند و به دور از اطمينان است كه باكو به تسهيل عملكرد آرام اين كريدور كمك كند، علاوه بر این، کریدور شمال-جنوب ممکن است خود را در رقابت با پروژه کریدور زنگزور بیابد.
یک مسیر حملونقل بحثبرانگیز که آذربایجان و احتمالاً روسیه را از طریق ارمنستان و ترکیه به دریای مدیترانه متصل میکند.
همکاری و روابط روسیه و ایران از طریق وامهای اینچنینی، در حال تبدیل شدن به ستون فقرات این ارتباط است، بهعنوان مثال، روسیه در سال 2021، به ایران 5 میلیارد دلار برای پروژههای زیربنایی وام داد و در همان سال مشخص شد که ایران 500 میلیون یورو (591.5 میلیون دلار) برای ساخت نیروگاه اتمی بوشهر بدهکار است و بدهی ایران در خصوص محصولات کشاورزی روسیه نیز هرماه در حال افزایش است.
روسیه بهرغم بدهیهای بزرگ ایران از پروژههای قبلی، به اعطای وام ادامه میدهد و با توجه به ناامنی مالی تهران و بحران سیاسی مداوم، بازپرداخت این وامها مشکوک است.
البته، هیچیک از اینها نفی نمیکند که روسیه بهشدت به مسیرهای حملونقل جایگزین، بهخصوص از طریق ایران نیاز دارد، زیرا پس از تهاجم به اوکراین، مسیرهای سنتی غربی او قطع شده است و از نظر تحریمها، کریدور ایران، امنترین گزینه به نظر میرسد.
مسیرهای جایگزین نیز از چین و ترکیه عبور میکنند، اما آنها با عدم اطمینان خاطر همراه خواهد بود، بهرغم مشارکت بدون محدودیت پوتین و شی، آمریکا همچنان بزرگترین شریک اقتصادی چین است و چین در صورت نیاز ممکن است دست به هرکاری بزند، ترکیه نیز یکی از اعضای ناتو است و از نظر اقتصادی بیشتر با غرب ادغام شده است، این کشور تاکنون در برابر بسیاری از خواستههای فرار از تحریم روسیه مقاومت کرده است و ممکن است برای یک مدت طولانی شریک قابل اعتمادی برای روسیه باقی نماند، اما از سوی دیگر، ایران که بهشدت تحت تحریم است، دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.
البته روسیه گزینههای دیگری نیز دارد که نیاز به هماهنگی کمتری با کشورهای واسطه دارد؛ برای مثال میتواند ناوگان باری خزر خود را گسترش دهد که سریعتر از ساخت راهآهن نیز است و پس از ورود کالا به ایران، اجناس آنها میتوانند از طریق جاده یا راهآهن موجود، به سراسر خاک ایران منتقل شوند.
در نهایت، روسیه نیز میتواند با استفاده از راهآهن موجود در قزاقستان و ترکمنستان به خلیجفارس برسد؛ در ماه می سال جاری، قاسم جومارت توکایف، رئیسجمهور قزاقستان، راهاندازی یک خط حملونقل سریع بین شهر چلیابینسک روسیه و ایران را پیشنهاد کرد که برای آن قزاقستان بخش راهآهن خود را بازسازی خواهد کرد.
مسلماً هر یک از این مسیرها به سرمایهگذاری هنگفتی نیاز دارد، راهآهنهای ایران که عمدتاً تک خط هستند، باید توسعه یابند و بنادر جدیدی در دریای خزر، خلیجفارس و خلیج عمان ساخته شوند و در این صورت است که زیرساختهای مورد نیاز این کریدورها تکمیل میشود.
ایران نمیتواند بهتنهایی این کار را بکند و تهران بهخوبی از وضعیت روسیه و نیاز مبرم آن، آگاه است؛ بنابراین هدف ایران نوسازی زیرساختهای خود با استفاده از پول روسیه و گسترش قدرت اقتصادی خود بهصورت بسیار ایمن و کمخرج است، روسیه نیز از طرف دیگر چارهای ندارد، او به کریدور شمال-جنوب نیاز دارد و هیچکس دیگری حاضر به سرمایهگذاری در آن نیست.