بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی در یادداشت تازه خود بهقلم «دوگ بندو» نوشت: با گزارشهایی مبنی بر خروج غیرنظامیان آمریکایی از اوکراین و ورود نیروهای روسی از شرق دور، به نظر میرسد اروپا به سمت یک جنگ فاجعهبار میرود. اگرچه اکثر مردم ممکن است ترکیب پیچیدهای از علتها را تصور کنند، «برت استفنز» -ستوننویس نیویورک تایمز- میگوید: مقصر افغانستان است: «بحران کنونی اوکراین به همان اندازه شکست بایدن در افغانستان و شکست اوباما در سوریه است.»
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تشکیلات سیاست خارجی جنگطلب واشنگتن، دنیای جدید و باشکوهی را تصور کرد که تحت سلطه آمریکا بود.
«جورج بوش» علیرغم رفتار امپراتورگونه خود در هنگام سخنرانی با جهان، دیگر برای ریاستجمهوری انتخاب نشد. جانشین او، «بیل کلینتون» همچنان به عنوان هژمون جهانی عمل میکرد و تلاش میکرد تا بالکان را بازسازی کند.
با این حال، اوج غرور، در زمان پسر بوش، «جورج دبلیو بوش» رخ داد. یکی از دستیاران او به نام کارل روو، به روزنامهنگاری گفت: «ما اکنون یک امپراتوری هستیم و وقتی اقدام میکنیم، واقعیت خود را میسازیم.» او افزود: «ما بازیگران تاریخ هستیم و شما، تنها به مطالعه آنچه ما انجام میدهیم، میرسید.» سپس شکست فاجعهبار در عراق رقم خورد. اگرچه مسببان، از جورج دبلیو بوش، هرگز به طور علنی به شک و تردید در مورد کارهای خود اعتراف نکردند، حتی بسیاری از اعضای جنگطلب فهمیدند که عراق یک حادثه فاجعهبار و با هزینههای انسانی تکاندهنده است.
اگرچه هنوز برای قضاوت قدرت آمریکا خیلی زود است، اما واشنگتن با واقعیتی روبرو شده است که حتی خود نیز نمیتواند از آن فرار کند: فرافکنی قدرت پرهزینه است، بسیار پرهزینهتر از بازدارندگی.
در حالی که واشنگتن در آسیای مرکزی و غربآسیا گم شده است، مسکو میتواند روی اروپا تمرکز کند.
تعجیل در کمکهای نظامی برای متوقف کردن روسیه ناکافی است، اما به احتمال زیاد، حمله را تسریع میکند.
اروپاییها معتقدند که آمریکا از آنها دفاع خواهد کرد. به غیر از فرانسه و بریتانیا، کدام کشورهای اروپایی علیه روسیه هستند؟ مونته نگرو و مقدونیه شمالی؟ آیا ایتالیاییها، اسپانیاییها و آلمانیها برای متوقف کردن ارتش سرخ سرازیر شوند؟
مشکل اعتبار واشنگتن این نیست که به اندازه کافی وارد جنگ نمیشود، بلکه این است که اغلب بدون دلیل موجه وارد جنگ میشود.