بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی در یادداشت تازه خود بشهقلم «نیما خرمی» نوشت: در پاسخ به تحریمهای غرب پس از حمله به اوکراین، مسکو به مذاکرات برجام روی آورد تا به دنبال کمک باشد.
از آنجایی که ایران و آژانس موفق شدند معدود عوامل مستمر باقیمانده در مذاکرات هستهای را حل کنند و چشمانداز تجدید توافق هستهای روشن به نظر میرسید، تقاضای ناگهانی روسیه برای معافیت از تحریمها، امید به دستیابی به این توافق را کاهش داد.
مقامات ایرانی با ربط دادن حمایت خود از این توافق و حق تضمینشده برای «همکاری آزاد و کامل تجاری، اقتصادی و سرمایهگذاری و همکاری نظامی-فنی با ایران» علیرغم تحریمهای جدید اعمالشده علیه ایران، به سرعت از آخرین تحریمها انتقاد کردند.
روسیه برای اینکه بتواند از وخامت بیشتر اقتصاد خود جلوگیری کند و تلاشهای جنگی خود را حفظ کند، منافع آن در افزایش قیمت نفت نهفته است و بنابراین باید از هرگونه تحولی که میتواند قیمتها را کاهش دهد، هرچند ناچیز، جلوگیری کند.
تمدید توافق هستهای با ایران این کار را انجام میدهد. در حالی که نفت ایران نه جایگزین نفت روسیه خواهد شد و نه در کوتاهمدت و میانمدت وابستگی اتحادیه اروپا به انرژی روسیه را کاهش خواهد داد، افزودن منابع ایران و توانایی تهران برای فروش آزادانه نفت خود در بازار جهانی قطعا قیمتها را کاهش خواهد داد.
ترس مسکو از از دستدادن دسترسی به بازار پرسود ایران و چشمانداز دور شدن تهران از مدار استراتژیک خود به همان اندازه مهم است. تهران با توجه به نیازهای شدید اقتصادی و نظامیخود، در موقعیتی نیست که در مورد اینکه با چه کسی تجارت میکند یا نیازهای خود را از کجا تامین میکند، حساس باشد.
از این رو، با توجه به تحریمهای کنونی مسکو به دلیل تهاجم این کشور به اوکراین، میتوان حدس زد که مقامات روسیه نگران هستند که ایران به راحتی با پیشنهادهای نسبتاً سخاوتمندانه همکاری و سرمایهگذاری از سوی اروپا، از همکاری با نهادهای روسی منصرف شود.
برای استفاده از این فرصت، تهران باید عملگرایی را بر آرمانگرایی ترجیح دهد و برای برجام چه با حضور روسیه چه بدون آن تلاش کند. با این حال، نکته این است که نخبگان ایرانی فرصتی تصادفی و در عین حال منحصربفرد تاریخی برای قرار دادن منافع ملی بر سیاست جناحی و احساسات ایدئولوژیک ارائه کردهاند.