بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در مقاله تازه خود بهقلم «مردخای چازیزا» نوشت: روابط بین جمهوری خلق چین (PRC) و کشورهای شورای همکاری خلیجفارس (GCC) در دهههای اخیر پیشرفت کرده است و پیوندهای خود را در انرژی، تجارت، سیاست و فرهنگ عمیقتر کردهاند؛ کشورهای شورای همکاری خلیجفارس به دلیل موقعیت جغرافیایی مطلوب و نزدیکی به دریای سرخ، نقش مهمی در ارتباطات بین چین و کمربند آن تا کشورهای غربی دارند.
اگرچه مبادلات اقتصادی چین و خلیجفارس تنها به انرژی و مواد شیمیایی محدود نمیشود و این مبادلات یک بعد مرکزی در روابط است و این فرآیند به یک فرآیند دوطرفه تبدیل شده است که در هر دو طرف متنوع و عمیقتر شده و شامل توسعه انواع تجدیدپذیر انرژی، ساخت زیرساختها و حملونقل میشود.
علاوه بر این، این روابط در حال پیشرفت و صعود در عرصههای سرمایهگذاری در امور مالی، گردشگری و اقتصاد دیجیتال است و جمهوری خلق چین همچنین در توسعه بندر و پارکهای صنعتی در امتداد خط ساحلی شبهجزیره عربستان بهعنوان بخشی از جاهطلبیهای خود در طرح جاده ابریشم دریایی سرمایهگذاری کرده است.
اما دولتهای شورای همکاری خلیجفارس با یک محاسبات ژئوپلیتیکی و تجاری جدید، با فشارهای جدید بر مدیریت امنیت ملی و توسعه اقتصادی خود مواجه هستند.
تشدید رقابت بین آمریکا و چین، پادشاهیهای شورای همکاری خلیجفارس را تحت فشار قرار میدهد تا در کنار یکی از این دو قدرت قرار گیرند؛ این کشورها در تلاش هستند تا بین مهمترین متحد و ضامن دفاعی خود و از سوی دیگر شریک اقتصادی مهمتر و بازیگر منطقهای در حال رشد خود به نوعی حرکت کنند که بتوانند هر دو طرف را داشته باشند.
این مشارکت با آمریکا برای تأمین امنیت منطقه و تجاوزات ایران منوط به موافقت آمریکا برای نحوه برخورد کشورهای خلیجفارس با چین است.
اکنون شورای همکاری خلیجفارس، از هر زمان دیگری در فشار بین اقتصاد و همکاری منطقهای و تأمین امنیت و آرامش منطقهای قرار گرفتهاند؛ اگر بشود که یک رابطه وفادارانه و باثبات نسبت به متحد خود آمریکا و اسرائیل ایجاد کنند، میشود کماکان حرکت خود را به سمت چین ادامه دهد در غیر این صورت عربستان ممکن است که حمایت آمریکا را از دست دهد.