loader image

جستجو

Central Asia can be the graveyard of Russia-China alliance

نشنال اینترست:
آسیای میانه می‌تواند گورستان اتحاد روسیه و چین باشد!

مرکز مطالعات سورین

چکیده

روزنامه «نشنال اینترست» در مقاله تازه خود با اشاره به اینکه آسیای میانه می‌تواند گورستان اتحاد روسیه و چین باشد، عنوان کرد: چین سازمان همکاری شانگهای، طرح کمربند جاده و سرمایه‌گذاری ملی خود در انرژی و معدن را ترویج می‌کند و مسکو این منطقه را به‌عنوان حوزه نفوذ ممتاز خود می‌بیند.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در مقاله تازه خود به‌قلم «دیوید مرکل» نوشت: امروز، زمان رقابت قدرت‌های بزرگ است: تهاجم بی‌دلیل به اوکراین برای تصرف کشوری مستقل و نابودی دموکراسی؛ تلاش حماس؛

نماینده ایران، برای نابودی اسرائیل در غرب‌آسیا؛ تهدید تایوان توسط جمهوری خلق چین و تمام این موارد در حالی رخ می‌دهد که با توجه به کسری بودجه و نگرانی‌های فوری امنیتی داخلی، هزینه‌های فدرال آمریکا را تحت فشار است.

این کاهش بودجه، مشخصه سیاست خارجی دولت‌های اخیر بوده است؛ بی‌ثباتی حاصل آن است، ما باید با حمایت درست از اوکراین، اسرائیل و تایوان، این مسئله را برطرف کنیم.

با این حال، ضرورت حکم می‌کند که ما منابع خود را به کار بگیریم، آن‌ها را به سمت منافع حیاتی هدایت کنیم و در دولت‌سازی مؤثر شرکت کنیم.

همان‌طور که ما برای تقویت اتحادهای خود در اروپا و آسیا تلاش می‌کنیم، باید ‌‌به‌دنبال فرصت‌هایی برای کاشت بذر تفرقه بین مسکو و پکن باشیم، رابطه‌ای که قبل از حمله روسیه به اوکراین به‌عنوان «رابطه بدون محدودیت» توصیف شده بود.

جمهوری‌های شوروی سابق در آسیای میانه، هم‌مرز با چین و روسیه، ممکن است چنین مکانی باشند. یک تقدم تاریخی و یک تضاد آشکار منافع قدرت‌های بزرگ در آسیای میانه وجود دارد.

چین در حال رشد، پنج جمهوری آسیای میانه؛ ازبکستان، قزاقستان، ترکمنستان، تاجیکستان و قرقیزستان را کلید تولد دوباره جاده ابریشم باستانی طرح کمربند و جاده می‌داند.

اتصال چین به بازارهای اروپایی از طریق زمین، نگرانی‌های پکن در مورد نقاط آزار و اذیت توسط قدرت ناوگان آمریکا را در دریا کاهش می‌دهد. کرملین ممکن است این امر را تا حد زیادی اجتناب‌ناپذیر، اما در آسیای میانه غیرقابل قبول بداند.

مسکو و پکن توسعه منطقه را در دو جهت کاملاً متفاوت می‌بینند. چین سازمان همکاری شانگهای، طرح کمربند جاده و سرمایه‌گذاری ملی خود در انرژی و معدن را ترویج می‌کند و مسکو این منطقه را به‌عنوان حوزه نفوذ ممتاز خود می‌بیند.

او از اتحادیه اقتصادی اوراسیا استفاده می‌کند تا بازارهای خود را به قزاقستان، قرقیزستان، بلاروس و ارمنستان مرتبط کند.

فقدان کنترل در این اتحادیه اقتصادی و مرز طولانی روسیه با قزاقستان به مسکو این امکان را داده است که از تحریم‌های آمریکا و اروپا فرار کند.

تجارت با اعضای اتحادیه با حجم بیشتری به سمت روسیه، افزایش یافته است.

مسکو همچنین ریاست سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) را برعهده دارد که عضویت آن منعکس‌کننده اتحادیه اقتصادی اوراسیا به‌علاوه تاجیکستان است.

اکنون نگرانی در مورد احترام مسکو به حاکمیت و تمامیت ارضی قزاقستان، شی جین پینگ را چنان نگران کرد که اولین سفیرش را سریعا پس از کرونا به آنجا فرستاد و اظهار داشت: «صرف نظر از تغییرات وضعیت بین‌المللی، ما قاطعانه به حمایت قزاقستان ادامه خواهیم داد.

استقلال، حاکمیت تمامیت ارضی و اصلاحاتی را که برای تضمین ثبات و توسعه انجام می‌دهد را قاطعانه حمایت میکنیم و با دخالت هر نیرو در امور داخلی کشورشان به‌شدت مخالفیم.»

پکن آینده منطقه در نظر گرفته می‌شود، در حالی که مسکو روابط تاریخی و شخصی دارد.

با این حال، جلوگیری از نفوذ واشنگتن باعث شده است روسیه و چین بر سر اختلافات خود کاغذ بیاندازند و منافع خود را در آسیای میانه هماهنگ کنند. بدون واشنگتن بر سر میز مذاکره، روسیه و چین به‌جای اینکه به یکدیگر بپیوندند در مقابل یکدیگر قرار می‌گرفتند.

البته که مدل ریاست اقتدارگرا برای روسای جمهور در آسیای میانه جذاب است و توسط شی و پوتین تقویت می‌شود.

به‌رغم ذخایر انرژی در سطح جهانی در حوضه خزر، ذخایر انرژی ترکمنستان و قزاقستان مانند آذربایجان دارای خطوط لوله‌ای نیستند که به بازارهای اروپایی راه یابد.

با وجود سال‌ها لابی توسط دولت‌های جمهوری‌خواه و دموکرات، گاز ترکمنستان از شرق به چین می‌رسد. نفت قزاقستان به‌جای عبور از دریای خزر به سمت بازارهای اروپایی، از طریق روسیه به شمال می‌رود.

اکنون 5 کشور آسیای میانه نگرانی جدی در رابطه با همسایه متجاوز خود دارند؛ اما اگر تمرکز مسکو بر اوکراین مشکلی نیز ایجاد کرده باشد، این مشکل امروز به احتمال زیاد توسط چین، همسایه آسیای میانه در شرق پر خواهد شد.

البته نسبت به شکل تمرکز آمریکا با روسیه بر روی این کشورها فرق بسیار زیادی است، تلاش بایدن برای دیدار با این کشورها بعد مدت‌ها در حاشیه اجلاس سازمان ملل اتفاق افتاد، اما پوتین تقریباً هر ماه به‌صورت فردی یا جمعی با رؤسای جمهور این کشورها دیدار می‌کند.

شی جین‌پینگ با 5 رئیس‌جمهور در پکن با هیئت‌های بزرگ دولتی و تجاری خود را نشان می‌دهد.

در آسیا، همکاری بیشتر با متحدان و شرکای ما برای تقویت بازدارندگی در مواجهه با یک پکن تهاجمی‌ ضروری است. توکیو و سئول در حال همکاری با واشنگتن برای متعادل کردن تهدید چین هستند.

استرالیا و فیلیپین به ترتیب از طریق AUKUS و یک معاهده دفاعی متقابل آمریکا و فیلیپین، روابط دفاعی نزدیک‌تری با آمریکا دارند.

حتی هند که از لحاظ تاریخی یک کشور غیر‌متعهد به شمار می‌رود و ویتنام که یک دشمن سابق است، در حال تسریع روابط با واشنگتن هستند؛

همه این‌ها به‌دلیل نگرانی در مورد پکن در جنوب شرق آسیاست.

تلاش برای ایجاد شراکت در اروپا و آسیا برای مقابله با نفوذ روسیه، چین و ایران برای رقابت در این عصر، امری ضروری است.

ما همچنین باید ‌‌به‌دنبال فرصت‌هایی باشیم که اختلافات بین مسکو و پکن را بیشتر کنیم و بذر اختلاف بین مسکو و پکن را می‌توان در آسیای میانه یافت.

آمریکا باید قدرت و حضور خود را در آسیای میانه بیشتر کند و کشورهایشان را به سمت خود متمایل‌تر کند.