بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه اکونومیست در یادداشت خود نوشت: با وام گرفتن عبارتی از «هیروهیتو» -امپراتور فقید ژاپن- میتوان گفت که جنگ اوکراین ضرورتا منافع ولادیمیر پوتین را پیش نبرده است.
این تهاجم عاملی برای طرح عضویت فنلاند و سوئد در ناتو شد، ملیگرایی اوکراین را عمیقتر کرد، اوکراین دموکراتیک را در برابر استبداد خود پوتین تقویت نمود و مشتریان انرژی روسیه را به سمت منابع دیگری سوق داد.
آلمان شدیدا به این محصول نیاز داشت. این کشور مغرور و تا اندازهای از خود راضی خیلی دیر فهمید که جهان پیرامونش چه سریع در حال تغییر است.
با این حال، اکنون فرصتی قابلتوجه در پیشرو آن به وجود آمده، زیرا آلمانها این موضوع نادر را در مورد دموکراسی تجربه کردهاند که لازمه اجماع در خصوص مسائل ضروری در امور خارجی، انجام تغییرات گستردهای در زمینههای اقتصادی و امنیتی است.
مدت زیادی بود که ابرها جمع شده بودند و بله، آلمان به خود میبالد که سابقهای رشکآور دارد، زیرا قویترین اقتصاد اروپاست، باثباتترین سیاست را دارد و آلمانها مایلند که تصور شود مسئولیتپذیرترین شهروندان هستند.
آلمان از چالشهای دیگر نیز پرهیز کرده است. اقتصاد این کشور بیش از حد به صادرات محصولات مهندسی سنتی متکی است که فضای کمی در آن برای رشد وجود دارد و بیش از حد به چین بهعنوان منبع واردات و بازار کالاهایش وابستگی دارد.
حالا آلمان جدیدی در حال سر برآوردن است. «اولاف شولتز» -صدر اعظم جدید آلمان- در راس ائتلافی ناآزموده، سه روز بعد از آن تهاجم سخنرانی تعیین کنندهای را در بوندستاگ ایراد کرد که نشاندهنده گسست کشورش از سیاست متمایل به صلحطلبی بود.
خبر خوب این است که چالشهای این کشور قابل مدیریت شدن هستند. انرژی را حفظ کنید. وقتی که پوتین حمله کرد، آلمان بابت 55 درصد از گاز خود به روسیه متکی بود. بدبینها هشدار میداند که عرضه کالاها دچار شوک میشود، کارخانههای آلمان بسته میشوند و خانوادهها در آشپزخانههایشان از سرما به خود خواهند لرزید.
میتوان با عزم کافی راهحلهایی برای مشکلات یافت. شولتز متعهد شده که یک سوم به هزینههای دفاعی بیفزاید، هرچند که بودجه اصلی امسال ثابت مانده است.
دیجیتالی و سبز کردن صنایع و ارائه خدمات بالا به این مجموعه سختتر خواهد شد. شرکتهای بیشماری در صنایع خرد میتواتند با استقبال از چالش دیجیتالی همچنان پایههای قدرت اقتصادی آلمان باشند.
روابط مستحکم این کشور با اروپا مزیت دیگری است که ناشی از دههها پرورش متحدانی از جمله آمریکاست که گاه گاه سختگیریهایی دارد. همانطور که شرکتها به دنبال راههایی برای توقیت زنجیره تامین کالا هستند، آلمان میتواند در آینده مکان قابل اعتماد و جذابی برای سرمایهگذاری باشد.
خطرات هنوز در کمین هستند. ممکن است که ترکیه یا دولت دوم ترامپ باعث «تضعیف» ائتلاف ناتو شوند. آلمان دومین عضو بزرگ این اتحادیه اما از نظر نظامی ضعیفترین عضو آن است و از این جهت، شاید با چالش امنیتی بسیار سنگینتری روبرو شود.
اما بزرگترین خطر این است که آلمان این مقطع را از دست بدهد و دوباره به حالت احتیاط و سکون فرو رود. تغییری جامع سالها طول میکشد و شولتز محبوبیت خاصی ندارد.
هرچند که موضع سرسختانه شولتز در برابر پوتین هنوز آلمانها را متقاعد میکند، اما حمایتها در حال کاهش است و هزینههای جنگ هم هنوز سرازیر قبضهای گرمایشی نشده است. اگر آلمان اوکراین را رها کند، این موضوع یک تراژدی برای آلمانها و همچنین اوکراینیها خواهد بود. این درگیری بر سر آینده یک قاره و همچنین در مورد آلمان است تا جایگاه خود را در قلب اروپا بازیابد.