بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی در مطلب تازه خود بهقلم «فائزه فتحیزاده» نوشت: بایدن زمانی قول داده بود که با عربستان همچون یک «مطرود» رفتار خواهد کرد، اما هفته آینده عازم این کشور خواهد شد. گزارش شده قصد او مذاکره در مورد تضمین امنیتی گسترده این پادشاهی از جمله تامین یک چتر دفاعی برای آن است.
متاسفانه این پیشنهاد دولت آمریکا را به نحوی عمیقتر درگیر منطقه میکند و مذاکرات هستهای ایران نیز سختتر میشود.
توافقات آبراهام، توافقاتی مشترک است که روابط بین اعراب و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را عادیسازی میکند و چنین تبلیغ میشود که این توافقات به همراه آن تدابیر امنیتی باعث ایجاد ثبات در منطقه میگردد، اما واقعیت این است که تاثیر این موارد درست برعکس خواهد بود.
به خصوص اگر قصد از این مذاکرات، کنار گذاشتن ایران از امنیت غرب آسیا باشد، زیرا جمهوری اسلامی به نحو هشداردهندهای تنها چند روز با تامین مواد شکافتپذیر کافی برای تولید بمب فاصله دارد.
اگر بایدن رویکرد فعلی خود را حفظ کند، این رویکرد به چند دلیل تنها باعث انزوای بیشتر ایران و بیثبات شدن کل منطقه خواهد شد.
نخست، ایران در مواجهه با یک جبهه متحد از آمریکا، اعراب و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) به احتمال زیاد به دنبال تقویت اهرم فشار خود خواهد بود و این کار را از طریق گسترش برنامه هستهای، سرمایهگذاری بیشتر در شبکههای نیابتی و برداشتن سایر گامهای بیثباتکننده انجام خواهد داد تا نفوذ منطقهای خود را توسعه دهد.
این استراتژی چیز جدیدی نیست. ما پیشتر نیز دیدهایم که انزوای ایران نتیجه معکوس داشته است. دولت ترامپ برای به زانو در آوردن ایران، برجام را کنار گذاشت، تحریمهای اقتصادی «فشار حداکثری» را وضع کرد.
سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس را ترور و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی معرفی کرد. پیامد این تصمیمها، افزایش 400 درصدی تعداد حملات به سربازان آمریکا در عراق توسط نیروهای نیابتی ایران بود.
دوم، خروج آمریکا از برجام نیز نتایج معکوسی داشت، زیرا به گفته «کلسی دونپورت» -مدیر سیاست عدم اشاعه در انجمن کنترل تسلیحات- ایران اکنون میتواند «مواد هستهای کافی برای یک بمب را در ظرف کمتر از 10 روز تولید کند و این پنجره زمانی آن قدر کوتاه است که بازرسان بینالمللی قادر به کشف اقدامات تهران نیستند.»
نه تنها رویارویی مخفیانه بین ایران و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) میتواند به جنگ همهجانبه گسترش یابد، بلکه پایان قطعی برجام میتواند یک مسابقه تسلیحاتی را در منطقه به راه بیندازد که شامل شرکای منطقهای آمریکا نظیر عربستان نیز میشود.
«محمد بن سلمان» -ولیعهد سعودی- قول داده که «اگر ایران بمب اتمی ساخت، ما در اسرع وقت به دنبال دستیابی به آن خواهیم بود.»
سوم، راهاندازی محور جدید دفاعی آمریکایی-عربی-اسرائیلی احتمالا مانع مذاکرات بین عربستان و ایران میشود.
روابط عربستان و ایران از سال 2016 و به دنبال اعدام روحانی مسلمان شیعی به نام نمر النمر به دست عربستان سعودیها و حمله بعدی معترضان ایرانی به سفارت این پادشاهی در تهران قطع شده است.
قانون دو حزبی اخیر به نام بازدارندگی نیروهای دشمن و توانمندسازی دفاع ملی باعث تسهیل در اجرای پدافند هوایی در غرب آسیا میشود.
این قانون از پنتاگون میخواهد تا ظرفیت یکپارچهای از پدافند هوایی و موشکی ایجاد کند تا همکاری امینی بین آمریکا و عربستان و کشورهای عرب همسایه ایجاد شود.
کاخ سفید باید با دنبال کردن دیپلماسی با تهران و تشویق مذاکرات دوجانبه بین عربستان و ایران، از فرو رفتن در یک باتلاق غیرضروری پرهیز کند.