بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی در یادداشت تازه خود بهقلم «ماکسیمیلیان مایر» نوشت: 10 سال پس از آنکه شیجینپینگ طرح کمربند و جاده چین را در قزاقستان و اندونزی اعلام کرد.
یک ابتکار اتصال جدید با هیاهوی زیادی توسط آمریکا، هند، و کشورهای عربی خلیج فارس و کشورهای اروپایی در جریان نشست گروه بیست در اوایل این ماه رونمایی شد.
از آنجایی که این اطلاعیه بدون حضور روسایجمهور روسیه و چین اعلام شد، تفسیرهای ضد و نقیضی را به همراه داشت. برخی آن را جایگزینی بالقوه برای کمربند و جاده میدانند.
این امر رویکرد فرامنطقهای را دنبال میکند که در بیانیه کاخ سفید ذکر شده است: «از طریق کریدور اقتصادی هند-غربآسیا-اروپا یا (IMEC)، آغاز عصر جدیدی از اتصال با یک راهآهن که از طریق بنادری که شرق آسیا، اروپا و غربآسیا را به هم متصل میکند، را آغاز میکنیم.
ایده این کریدور به سال 2021 برمیگردد و همچنین بهعنوان بخشی از گروه I2U2 شامل هند، اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، امارات و آمریکا مورد بحث قرار گرفته است.
«کریدوراسیون» مهمترین تجلی فضایی سرمایهداری زیرساختی و ژئواکونومیک از ابتدای قرن حاضر است.
به نظر میرسد کمربند و جاده و IMEC اهداف مشابه زیادی دارند.
اما تفاوتهای جغرافیایی حیاتی نیز وجود دارد.
مهمتر از همه، ابتکار جدید هند را که هرگز بخشی از کمربند و جاده نبوده است، بهعنوان یک بازیگر مرکزی بین منطقهای در میان تخیل جغرافیایی بازآرایی نشان میدهد.
هر یک از طرفین ابتکار جدید با دیدگاه و علاقه خاص خود همراه است.
برای امارات و عربستان، هدف تقویت دیپلماسی اقتصادی متنوع و چندشبکهای آنهاست که جغرافیای وسیعتری را پوشش میدهد.
امارات نقطه فروش منحصر به فرد جدید خود را در اتصال و چند همسویی پیدا کرده است.
در واقع، آمریکا ممکن است IMEC را وسیلهای برای مقابله با نفوذ فزاینده چین در منطقه ببیند.
اگر آمریکا انتظار داشته باشد که این یک اقدام «ضد کمربند و جاده» برای منطقه باشد، احتمالاً ناامید خواهد شد.
برای اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و آمریکا، بهرغم اصرار ریاض بر پیوند دادن عادیسازی روابط، گسترش توافقنامه آبراهام، به ویژه شامل عربستان، همچنان اولویت اصلی است.
در حالی که IMEC یک تعامل اقتصادی- دیپلماتیک-امنیتی است، چشمانداز آن به توانایی آن در ارتقای اتصال و تبدیل پتانسیل اقتصادی آن به موفقیت تجاری بستگی دارد.