به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه ویلسون در یادداشتی به‌قلم «دیوید اوتای» نوشت: به نظر می‌رسد در حالی که چین در حال افزایش نفوذ خود است، نفوذ آمریکا در حال کاهش است؛ موضع نظامی آمریکا از سال 2008 با کاهش نیروهای مستقرش در منطقه، به‌طور قابل‌توجهی تغییر کرده است.
با بسیاری از معیارها، به نظر می‌رسد نفوذ و حضور آمریکا در غرب‌آسیا در حال کاهش است، عربستان در حال برقراری صلح با ایران است و نزدیک‌ترین شرکای عربی آمریکا در حال بازگرداندن سوریه به دامن عربی هستند؛
دو کشوری که آمریکا مدت‌هاست به‌دنبال منزوی نگه‌داشتن آن‌ها بوده است، روابط بین «محمد بن سلمان» -ولیعهد عربستان- و بایدن، همچنان سرد است، در حالی که روابط بین حاکم واقعی پادشاهی و «شی جین پینگ»- رئیس‌جمهور چین- به‌طور پیوسته گرم‌تر می‌شود.
عربستان به‌شدت نگرانی‌های دولت بایدن در مورد قیمت‌های بالای نفت که اخیراً شروع به کاهش کرده است، نادیده گرفته است؛
این پادشاهی به‌تازگی تولید خود را 500 هزار بشکه دیگر در روز کاهش داده تا آن‌ها را به بیش از 80 دلار در هر بشکه برگرداند؛
این کشور همچنین به هشدارهای آمریکا در مورد پذیرش شبکه تلفن همراه 5G شرکت چینی هواوی پشت کرده است و نه تنها برای آن ثبت نام کرد بلکه هواوی احتمالاً دفتر مرکزی خود را در کل غرب‌آسیا در عربستان مستقر خواهد کرد.
آمریکا چندین مزیت عمده نسبت به چین دارد، حتی اگر به شریک اقتصادی عربستان تبدیل شده باشد؛ پنتاگون زیرساخت نظامی گسترده‌ای در خلیج‌فارس دارد در حالی که چین هنوز زیرساخت نظامی واحدی ایجاد نکرده است؛
این کشور در هر شش کشور عربی که شورای همکاری خلیج‌فارس را تشکیل می‌دهند، پایگاه یا دسترسی به امکاناتی دارد؛ همچنین حداقل 40 هزار پرسنل نظامی مستقر یا در حال بازدید برای تمرینات نظامی مشترک مستقر کرده؛
این کشور حتی در سال 2019 با امضای توافقنامه‌ای با عمان برای دسترسی و توسعه بندر خود در دقم دریای عرب، حضور دریایی خود را گسترش داد و فراتر از قایق‌های تندرو ایرانی که همه جا در خلیج‌فارس حضور دارند، پیش رفت.
این همه توجه پنتاگون برای نگه داشتن کشورهای عربی به‌عنوان شریک خود در منطقه به‌جای چین، نتایج آن را غیرقابل پیش‌بینی کرده است.
فرمانده سنتکام در سنا، چین را به‌عنوان یک چالش استراتژیک سرسخت برای مشارکت، دسترسی، حضور نیرو در منطقه و امنیت آمریکا در خلیج‌فارس معرفی کرد؛
به نظر او، کانون رقابت شتابان آمریکا و چین به همان اندازه خلیج‌فارس در دریای جنوبی قوی است.
چین خود باعث رخداد اتفاقات مهمی شده است که ورق را برگرداند، این کشور برای احیای روابط دیپلماتیک عربستان و ایران پس از یک وقفه هفت ساله میانجیگری کرد.
به نظر می‌رسد که این امر پایان جنگ داخلی هشت‌ساله یمن را نیز تسهیل می‌کند؛ صلح در یمن ممکن است باعث پایان انتقال و فروش تسلیحات به عربستان و همچنین باعث پایان حمایت‌های دیگر نظامی در خلیج‌فارس شود و همچنین اگر ایران تنش‌زدایی با عربستان را مهم‌تر از دستیابی به بمب هسته‌ای در نظر بگیرد، ممکن است شانس جنگ دیگری در خلیج‌فارس را کاهش دهد.