بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی مقالهای بهقلم «نینا تننوالد» منتشر کرد که در آن آمده است: تصور قرار داشتن بمبهای هستهای «در جعبههای سربسته» نماد امید بسیاری از افراد بود که نوید دوره جدیدی از همکاری بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق را میداد.
جنگ روسیه و اوکراین این حقیقت قدیمی را در مورد تسلیحات هستهای به یاد آورد که محدودیتهایی در خصوص بازدارندگی هستهای وجود دارد.
بسیاری از رهبران نظامی و سیاسی آمریکا و تعداد زیادی از مردم در دهه نخست بعد از جنگ جهانی دوم ترس از این داشتند که تسلیحات هستهای بار دیگر مورد استفاده قرار بگیرند. هیروشیما و ناکازاکی وحشت بمباران اتمی را برای همه نمایان کرده بود.
با این حال، هنجارهایی برای محدودیت در همان دوره توسعه یافت. یک تابوی هستهای یا هنجاری به وجود آمد که از استفاده از تسلیحات هستهای بهعنوان ضربه نخست خودداری شود و این هنجار نیتجه منافع استراتژیک و نگرانیهای اخلاقی بود.
اما امروزه بیشتر توافقنامههای کنترل تسلیحات پاره شده و کشورهای دارای تسلیحات هستهای مجدداً درگیر رقابتهای تسلیحاتی پرهزینه شدهاند.
ما به جای محدودیت، در دوره افراط هستهای هستیم. همه این مسائل ما را به لحظه کنونی میرساند و ناگهان این سوال را در ذهن همه به وجود میآورد: آیا رهبران هستهای مشارکتی در تابوی هستهای دارند؟ آیا ولادیمیر پوتین، از تسلیحات هستهای در جنگ اوکراین استفاده میکند؟
مقامات روسیه مطمئنا میدانند که هرگونه استفاده از تسلیحات هستهای عواقب ویرانگری برای روسیه و شخص پوتین از جمله محکومیت گسترده و رسوایی جهانی را به دنبال دارد.
آمریکا و ناتو نه به گفتمان روسیه در مورد تهدیدهای هستهای و نه ادعاهای آن در مورد افزایش آمادگی زرادخانههای هستهای پاسخی ندادهاند، بلکه مقادیر زیادی تسلیحات متعارف به اوکراین فرستادهاند و در عین حال، قول دادهاند که روسیه را در قبال جنایات جنگی پاسخگو میکنند.
عملکرد ضعیف نظامی روسیه، تندروهای امور دفاعی و جنگطلبان دوره جنگ سرد را وسوسه کرده تا اهداف فعلی در مورد کمک به اوکراین و ممانعت از شکست آن را به سمت دیگری تغییر دهند و همانگونه که لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، در 24 آوریل پیشنهاد داد: یک روسیه «تضعیفشده» به وجود آید.
بهرهبرداری از جنگ روسیه و اوکراین برای تقویت مجدد هژمونی آمریکا یک بازی خطرناک است و بوی فراموشی هستهای در فضا به مشام میرسد.
شاید برخی بگویند که این تابو و بازدارندگی قوی است، زیرا هیچ رهبر منطقی فایدهای در شروع یک جنگ هستهای نمیبیند.
مشکل اینجاست که اگر این حرف برخی مواقع هم درست باشد، باز در همه مواقع درست نیست و ممکن است همه رهبران منطقی یا مسئولیتپذیر نباشند.
رهبرانی که تمایل به نسلکشی دارند، شاید در مورد استفاده از تسلیحات هستهای احساس نکنند که مانعی در پیشرو دارند.
البته ما نمیدانیم که در سر پوتین چه میگذرد، اما نگرانی این است که اگر جنگ برای روسیه بد پیش برود، ممکن است پوتین از سر ناامیدی دست به یک سلاح هستهای تاکتیکی بزند؛ یک بمب کمبازده که برای استفاده در میدان جنگ طراحی شده باشد.
آمریکا و اوکراین در این جنگ منافع یکسانی ندارند. آمریکا نباید هزینه تهاجم روسیهای را بپردازد که همراه با تهدید هستهای است و باید متعهد باشد که از گسترش جنگ جلوگیری کند، زیرا میتواند خطر تقابل مستقیم بین آمریکا و روسیه را به وجود آورد.