بهگزارش مرکز مطالعات سورین،موسسه میسز در مقاله تازه خود بهقلم «دانیل لاکال» نوشت: اجلاس سران موسوم به بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) با دعوت به پیوستن به این گروه که به امارات، مصر، ایران، عربستان، آرژانتین و اتیوپی گسترش یافته بود، پایان یافت.
این اجلاس سرفصلهای زیادی را در مورد تأثیر این گروه ایجاد کرده است، از جمله گمانهزنیها در مورد پایانیافتن دلار آمریکا بهعنوان ارز ذخیره جهانی.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند که چین یک قدرت اقتصادی بزرگ است، اما هیچ علاقهای به یک ارز ذخیره جهانی ندارد.
به گفته بانک تسویه بینالمللی، ارز آن در حال حاضر تنها در 5 درصد از معاملات جهانی استفاده میشود.
چین و روسیه کنترل سرمایه دارند. داشتن یک ارز ذخیره جهانی بدون آزادی حرکت سرمایه غیرممکن است.
مشکل دیگر ایجاد ارز بریکس، این است که منطقاً نه چین و نه روسیه کوچکترین قصدی برای ازدستدادن پول ملی خود ندارند تا در کنار گروهی از ناشران که سابقه مشکوکی در کنترل عدم تعادل پولی خود دارند، آن را کاهش دهند.
در 10 سال گذشته، ارز کشورهای مهمان بریکس به میزان قابلتوجهی در برابر دلار آمریکا کاهش یافته است.
بر اساس گزارش بلومبرگ، پزو آرژانتین 98 درصد، پوند مصر 78 درصد، روپیه هند 35 درصد، بیر اتیوپی 68 درصد، رئال برزیل 55 درصد کاهش یافته است و به گزارش اکونومیست، ریال ایران 90 درصد سقوط کرده است.
کنار هم قراردادن ارزهای ضعیف، ارز قوی ایجاد نمیکند.
بهترین ارز «بریکس و مهمانان» در برابر دلار آمریکا در 10 سال گذشته، یوان چین است که تنها 14 درصد کاهش داشته است.
برای پایداری یک ارز فیات، لازم است که ناشر از آن بهعنوان ذخیره ارزش، یک روش پرداخت عمومی پذیرفتهشده و یک واحد اندازهگیری دفاع کند.
آزادی سرمایه و نهادهای مستقلی که امنیت حقوقی سرمایهگذاران داخلی و بینالمللی را تامین کنند، موردنیاز است.
پیوستن به کشورهایی با دولتهایی که طرفدار کسب درآمد از هزینههای عمومی کنترلنشده و افزایش شدید عدم تعادل پولی هستند، نمیتواند ارزی باثبات ایجاد کند مگر اینکه نمونه یورو را اجرا کنند.
یورو آلمان، کشوری که محتاطانهترین و مسئولانهترین سیاست مالی را داشت، خطوط اصلی قوانین پولی و مالی را برای بقیه دیکته کرد.
چین و روسیه برای اعمال محدودیتهای سیاست مالی و پولی بر شرکای خود با مشکلات بزرگی روبهرو خواهند شد.
فراموش نکنیم که چندین نفر از این شرکا به این گروه پیوستهاند و فکر میکنند که از این پس میتوانند به چاپ پول و هزینه بدون کنترل ادامه دهند، اما عدم تعادل پولی آنها بین کشورهای دیگر توزیع خواهد شد.
یورو موفقیتآمیز بوده است زیرا دموکراسیهای لیبرال با نهادهای مستقل و آزادی اقتصادی گسترده و اطمینان حقوقی توافق کردند که سیاستهای خود را برای منافع عمومی هماهنگ سازند، ایجاد یک ارز جامد که از ورشکستگی ایجادشده توسط مارپیچهای تورمی که از لحاظ تاریخی در اروپا عادی بودند، جلوگیری کرد.
بهنظر نمیرسد این امر توسط اعضای بریکس بهراحتی قابلتکرار باشد.
با این حال، چین میتواند با اعمال سیاستهای پولی و مالی سختگیرانه، کنترل خود را بر تمام این کشورها افزایش دهد.
چین قویترین وامدهنده در بین اعضای بریکس است، اما بعید است که نقش یورو آلمان را برعهده بگیرد و مایل به جذب حداکثری دیگران در ازای یک پروژه مشترک باشد.
چین قصد دارد کنترل خود را بر کشورهای عضو این گروه افزایش دهد، اما به احتمال زیاد ثبات و امنیت جمعیت عظیم خود را با غرقکردن ارز به خطر نمیاندازد.
دولت چین احتمالاً در حال تجزیه و تحلیل است و به این نتیجه میرسد که نمیتواند چنین ریسکی را با برخی از این شرکای جدید بپذیرد.
با این حال، چین احتمالاً از قدرت مالی خود برای وامدادن، افزایش گزینههای رشد داخلی و بینالمللی خود و دسترسی به کالاهای فراوان و ارزان استفاده خواهد کرد.
چین، برنده بزرگ اجلاس بریکس است. دولت چین احتمالاً میداند که بسیاری از شرکای آن به افزایش عدمتعادل خود ادامه میدهند و این ممکن است به چین اجازه دهد تا موقعیت رهبری خود را تقویت کند.
با این حال، برای من سخت است که باور کنم چین با ایجاد ارزی موافقت کند که دیگران بتوانند از آن برای ایجاد عدمتعادل تورمی استفاده کنند.
در همین حال، در آمریکا، اگر دولت به ایجاد کسری 2 تریلیون دلاری در سال ادامه دهد، ممکن است اعتبار دلار آمریکا را به خطر بیندازد، یعنی بیش از 14 تریلیون دلار کسری برآوردشده تا سال 2030. اعتبار مالی، استقلال نهادی و آزادی اقتصادی دلار آمریکا، پرکاربردترین ارز در جهان، رهبری آن را تثبیت میکند.
اگر دولت این نقاط قوت را تضعیف کند، دلار وضعیت ذخیره خود را از دست خواهد داد.