loader image

جستجو

Will China's relations with the Persian Gulf countries end at the expense of Iran1

المانیتور:
آیا روابط چین با کشورهای خلیج‌فارس به ضرر ایران تمام می‌شود؟

مرکز مطالعات سورین

چکیده

وبگاه «المانیتور» در یادداشت خود به بررسی این سوال پرداخت که آیا روابط چین با کشورهای خلیج فارس به ضرر ایران تمام می‌شود؟

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه المانیتور در یادداشت خود به‌قلم «سابا صدیقی» نوشت: تحرکات تجاری و ژئوپلیتیک اخیر پکن در خلیج‌فارس، ایران را در مورد وضعیت اتحاد خود متعجب کرده است.

چین با امضای قرارداد مشارکت راهبردی جامع ۲۵ ساله با ایران، قرار است در مورد همکاری‌های اقتصادی بیشتر ‌گفت‌و‌گو‌‌‌‌ کند.

اما در بیشتر موارد، با افزایش تنش‌های ژئوپلیتیکی، ترتیبات مبهم باقی می‌مانند.

شی جین پینگ که ماه گذشته وارد عربستان شد، در یک سری جلسات با رهبری کشورهای حاشیه خلیج‌فارس شرکت کرد و متعهد شد که یک «چارچوب امنیتی جمعی» برای ایجاد ثبات در منطقه ایجاد کند.

پس از نشست شی جین‌ پینگ با رهبران عرب، بیانیه مشترکی نیز صادر شد که شریک استراتژیک پکن، ایران، را با نشان دادن همبستگی با خواسته‌های برخی کشورهای منطقه از تهران تضعیف کرد.

در گذشته، پکن فاصله ایمن را از درگیری‌ها در غرب‌آسیا حفظ کرده است، اما بیانیه مشترک به وضوح حمایت خود را از ادعاهای ارضی امارات نشان می‌دهد.

رهبران بر حمایت خود از همه تلاش‌های صلح‌آمیز، از جمله ابتکار و تلاش امارات برای دستیابی به راه‌حلی مسالمت‌آمیز برای موضوع جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه بر اساس توافقنامه تاکید کردند.

این سه جزیره که در تنگه هرمز واقع شده‌اند، از سال 1971، درست پس از خروج بریتانیا از منطقه‌ای که اکنون امارات نام دارد، تحت مدیریت ایران بوده است.

در نتیجه، ابوظبی نیز آن‌ها را ‌به‌عنوان بخشی از قلمرو خود می‌داند و این موضوع از دیرباز با تهران بوده است.

قابل درک است که دخالت پکن در این مناقشه انتقاد ایران را برانگیخت. چانگ هوا، سفیر چین در تهران، چند روز پس از اجلاس سران برای شنیدن «نارضایتی شدید» ایران احضار شد و محمد کشاورز زاده، نماینده ایران در چین نیز یادداشت اعتراض‌آمیزی به پکن تسلیم کرد.

با این وجود، سیاست خارجی تهران در برابر این روابط خلیج‌فارس و چین، گزینه‌های محدودی دارد.

برای اولین بار، چین تلاش کرده است یکی از شرکای استراتژیک خود را به قیمت شریک دیگر خشنود کند و از اقدام متعادل‌کننده خود بین پادشاهی‌های خلیج‌فارس‌‌‌‌‌ و ایران فاصله گرفت.

موضع چین در مورد جزایر سه‌گانه به شکلی بی‌سابقه بر روابط ایران و چین تأثیر می‌گذارد.

پکن و مسکو می‌دانند که ایران هیچ جایگزینی ندارد. این نقطه عطفی بین تهران و پکن بود، نقطه عطفی از یک مشارکت استراتژیک به نوعی نقش اتکا با چین.

چند نشانه از روابط بهتر وجود دارد. اولین خط کشتیرانی که چین را به بندر چابهار ایران متصل می‌کند، در ماه جاری با پهلوگیری یک کشتی کانتینری در بندر جنوبی ایران افتتاح شد.

چندی پیش چین اولین سرکنسولگری خود را در بندرعباس افتتاح کرد.

اما به دلایل مختلف، پکن نیز نقشه دوم خود را راه‌اندازی کرده است.

یکی از دلایل این است که کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس تحت تحریم نیستند و بازاری باثبات برای سرمایه‌گذاری باقی می‌مانند. شکست مذاکرات برجام به ایران آسیب رسانده است.

با برجام مبهم، آینده برای ایران نامشخص است و اجرای توافق 25 ساله تقریبا غیرممکن است. احتمالاً شاهد تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران خواهیم بود و در نتیجه شرکت‌های چینی تلاش خواهند کرد از تحریم‌های ثانویه خودداری کنند.

اکنون، دولت ایران به دلیل عدم اطمینان از حمایت پکن در موضوع حاکمیت سرزنش می‌شود. همانطور که روزنامه شرق هشدار داد «اگر چین و روسیه به واسطه‌های استراتژیک ایران با جهان تبدیل شوند، ما به بازیگران منفعل در روابط بین‌الملل تنزل خواهیم یافت.»

به دلیل اعتراضات گسترده در ایران، اعتماد سرمایه‌گذاری در تهران ضعیف شده است.

چشم‌انداز ثبات برای سرمایه‌گذاری روشن نیست و ایران در حال خارج شدن از رادار چین برای انجام تجارت است. از آنجایی که کشورهای خلیج‌فارس سیاست خارجی متعادلی دارند، گزینه‌های جالب‌تری برای تجارت هستند.

ایران اگر روابط بهتری با غرب داشت می‌توانست از سیاست «نگاه به شرق» خود دور شود، اما فضای کمی برای مانور باقی می‌ماند.

به نظر می‌رسد تهران و چین احتمالاً روابط خود را بدون پایان ادامه می‌دهند.

ایران هیچ علاقه‌ای به تضعیف این رویکرد به‌ویژه در زمینه انزوای بین‌المللی خود ندارد.