loader image

جستجو

(171127-M-MC999-1056 )

UNDISCLOSED LOCATION, Iraq (Nov. 27, 2017) – U.S. Marines deployed in support of Combined Joint Task Force- Operation Inherent Resolve pose with Iraqi service members in Iraq. CJTF - OIR is the global Coalition to defeat ISIS in Iraq and Syria.  Marines deployed in support of CJTF-OIR advice and assist Iraqi Security Forces as they liberate the country from ISIS. (U.S. Marine Corps photo by Capt. Christian Lopez )

آروتزا شوا:
آیا سیاست آمریکا در خلیج‌فارس تغییر کرده است؟

مرکز مطالعات سورین

چکیده

شبکه خبری «آروتزا شوا» در گزارش تازه خود به بررسی این سوال پرداخت که آیا سیاست آمریکا در خلیج فارس تغییر کرده است؟

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، شبکه خبری آروتزا شوا در گزارش تازه خود به‌قلم «سالم الکتبی» نوشت: از زمان جنگ جهانی دوم، سیاست خارجی آمریکا در منطقه خلیج‌فارس حول محور حفاظت از منافع واشنگتن در این منطقه حیاتی است که دارای قابلیت‌های ژئواستراتژیک عظیمی (از نظر مکان و منابع انرژی) است که چشم قدرت‌های رقیب را که برای سلطه جهانی تلاش می‌کنند، جلب می‌کند.

طی دو دهه گذشته، رویکرد جدیدی در دولت‌های متوالی آمریکا (اعم از دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان) با تمرکز بر آنچه سیاست‌گذاران در واشنگتن به‌عنوان یک تهدید استراتژیک چین می‌دانند، شکل گرفته است.

این تغییر جهت در دهه 1990 آغاز شد اما در سال 2012 زمانی که رئیس‌جمهور سابق، باراک اوباما استراتژی «اول آسیا» را معرفی کرد، توجه و حضور نظامی آمریکا از اروپا به آسیا شتاب بیشتری گرفت.

اگرچه راهبرد جدید آمریکا بر تلاش برای تأمین امنیت خلیج‌فارس از طریق خنثی کردن توانایی‌های هسته‌ای ایران و مقابله با اقدامات بی‌ثبات‌کننده آن تأکید می‌کرد، اما این خود اوباما بود که این دیدگاه راهبردی را عملی نمود و آن را نقطه عطفی برای آمریکا تلقی کرد.

درنتیجه، سیاست آمریکا در قبال منطقه خلیج‌فارس در دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن بیشتر تضعیف شده و عدم اطمینان از پایبندی او به تعهدات این ائتلاف پنهان شده است.

مقامات آمریکایی تنها به تکرار اظهارات در مورد امنیت شرکای خلیج‌فارس بسنده کردند، اما نتوانستند اقدامات مشخصی برای پایبندی به این تعهدات انجام دهند، به‌ویژه در مورد حمله به تأسیسات نفتی در عربستان و امارات توسط گروه حوثی در یمن.

در طول دوره اخیر، آمریکا آشکارا تعهدات امنیتی خود در قبال شرکای خود در شورای همکاری خلیج‌فارس را رها نکرد. در عوض، با متحدانش به سمت ایده پلورالیسم و اقدام جمعی حرکت نمود.

در دوران بایدن، گفتمان سیاسی به سمت اولویت دادن به دیپلماسی به‌عنوان ابزار اصلی، با استفاده از جنگ اقتصادی و سایبری به‌عنوان اقدامات بازدارنده به‌جای تکیه بر زور، تغییر کرد.

نقش آمریکا در قبال متحدانش به‌جای اینکه مستقیماً از جانب آن‌ها یا در کنار آن‌ها درگیر جنگ شود، به تقویت قابلیت دفاع از خود و تبادل اطلاعات محدود می‌شد.

واقعیت نشان می‌دهد که دولت بایدن به‌دنبال مواضع متحدانش در مورد جنگ اوکراین متوجه شده است که حمایت آمریکا از این متحدان بهای سنگینی دارد.