بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه نشنال اینترست در یادداشت خود بهقلم «بری گئون» نوشت: تهاجم روسیه به اوکراین حقیقتی ناخوشایند اما روشنگر است با وجود همه ابراز خشم اخلاقی و توصیههای لفاظی ستیزهجویانه آمریکا و متحدانش با جنگ برای حفظ استقلال؛ اوکراین در معرض خطر جنگ جهانی سوم نیست.
غرب نشان داده که مایل است میلیاردها دلار برای کمکهای نظامی و بشردوستانه هزینه کند، اما در نهایت اوکراینیها به حال خودشان رها شدهاند.
در کمال تعجب همه، آنها واقعاً به طرز چشمگیری خوب عمل میکنند. اما این میتواند تغییر کند. همانطور که اکنون میدانیم، ولادیمیر پوتین غیرقابل پیشبینی و حتی غیرمنطقی است.
او میتواند تصمیم بگیرد که جنگ را با یک راه خروجی پایان دهد که به او اجازه میدهد «پیروزی» را اعلام کند، مهمترین تکیهگاه در این راه، تضمینی است از طرف غرب مبنی بر اینکه اوکراین هرگز به ناتو نمیپیوندد.
پوتین پیش از این، حتی از سوی رئیسجمهور آمریکا، به راهاندازی یک جنگ نسلکشی متهم شده است.
اگر در ناامیدی از یک سلاح هستهای تاکتیکی استفاده کند چه؟ بر اساس صحبتهای متعددی که داشتهایم، این نقطه پایانی برای بسیاری از افراد میانهرو خواهد بود و آنها از پاسخ نظامی برای «تنبیه» پوتین دفاع میکنند.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، پوتین خط قرمزی را در اطراف اوکراین کشیده و دلایل تاریخی، فرهنگی و مذهبی برای استفاده از زور ارائه کرده است. ما مجبور نیستیم با این دلایل موافق باشیم (اگرچه چند نفر از ما به اندازه کافی در تاریخ پیچیده روسیه و اوکراین متخصص هستیم که بتوانیم پاسخهای آگاهانهای ارائه دهیم)، اما خط قرمز او را پذیرفتهایم. ما حتی به درک خود اشاره کردهایم که اقدامات نیمه راه مانند منطقه پرواز ممنوع نقض این خط خواهد بود.
با این حال، پوتین تنها کسی نیست که میتواند خطوط قرمز بکشد. اگر رهبران و دیپلماتهای غربی به وظایف خود عمل میکردند، غرب هم برای خودش میتوانست خطوط قرمز تعیین کند.
درست است که خطوط قرمز همیشه بهترین راه برای انجام دیپلماسی نیست، اما استفاده نادرست از آنها میتواند عدم انعطافپذیری و امیدهای واهی ایجاد کند.