loader image

جستجو

Are the Persian Gulf countries gradually accepting Iran2

کویینسی
آیا کشورهای خلیج‌فارس به تدریج ایران را می‌پذیرند؟

مرکز مطالعات سورین

چکیده

اندیشکده «کویینسی» در مقاله تازه خود به بررسی این سوال پرداخت که آیا کشورهای خلیح فارس به تدریج ایران را می‌پذیرند؟

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی مقاله‌ای به‌قلم «هنریتا تیوناون» «مهران حقیریان» منتشر کرد که در آن آمده است: جو بایدن قبل از سفر به اسرائیل و عربستان و در مقاله ستون آزاد واشنگتن پست گفت که به دنبال خارج کردن آمریکا از انزوا و بازگرداندن ایران به وضعیت انزواست.

منزوی کردن ایران، استراتژی غالب آمریکا از دهه 1980 بوده و دولت بایدن در اولویت دادن به انزوای این کشور سرسخت است.

دولت‌های آمریکا طی چهار دهه و یکی بعد از دیگری از «مهار دوگانه» به سمت «محور شرارت» در بعد از دوره 11 سپتامبر رفته‌اند و نحوه درک و رویکردشان نسبت به ایران اندکی تغییر کرده است.

کارزار «فشار حداکثری» دولت ترامپ از این جهت به شدت نقد می‌شد که غیر موثر و حتی مخرب است، اما این کارزار از لحاظ لحن و شدت تفاوت قابل‌توجهی با سیاست آمریکا در دهه‌های گذشته نداشت.

به همین ترتیب، سیاست بایدن در قبال ایران و کل منطقه در همین مسیر پیش می‌رود.

ممکن است که احساس طرد شدن در ایران، منافع نوظهوری را از بین ببرد که به واسطه تنش‌زدایی و همکاری اقتصادی به دست می‌آورد و در نهایت، باعث شود تهران بیشتر به سمت سیاست‌هایی پیش برود که دیگر بازیگران منطقه‌ای با آن مخالف هستند.

فرصت‌های زیادی وجود دارند تا بتوان روند این استراتژی بیهوده طرد را معکوس کرد. این موضوعی است که بسیاری از کشورهای منطقه پیش از این نیز متوجه آن شده‌اند، چنان که این نکته را با تعامل دیپلماتیک آن‌ها با ایران پس از دوره پر آشوبی می‌توان دید که منطقه در سال‌های 2019 و 2020 داشت.

این دوره پر آشوب در وهله نخست و عمدتا ناشی از کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ بود.

تحولات اخیر در عرصه گسترده‌تر ژئوپلیتیک غرب آسیا روشن می‌سازد که ریشه فراگیر تنش‌ها عمدتا ناشی از یک بیماری به نام طردگرایی بود که برای دیپلماسی منطقه‌ای مخرب است.

برای مثال، سرعت فزاینده دیدارهای دوجانبه بین امارات و ایران و بازگشت احتمالی سفرای دو طرف نشان‌دهنده این است که ابوظبی ضرورت تعامل دیپلماتیک با تهران را تشخیص داده است.

برجام منطقی‌ترین نقطه شروع برای گره‌گشایی از روابط مناقشه‌برانگیز بین‌المللی و منطقه‌ای ایران بود و چارچوبی را برای کاهش تنش در سایر حوزه‌های منطقه‌ای ایجاد می‌کرد.

کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس متوجه اهمیت کاهش تنش‌ها بین آمریکا و ایران در منطقه شده‌اند و اینکه چه دستاوردهای سیاسی، نظامی و اقتصادی را می‌توان از کاهش تحریم‌ها علیه ایران به دست آورد.

کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس حمایت یکپارچه خود را برای احیای برجام ابراز نموده و تمایل خود را برای تعاملات اقتصادی بیشتر با ایران پس از لغو تحریم‌ها در نوامبر اعلام کردند.

اگر برجام احیا نشود، تحریم‌های ثانویه آمریکا علیه ایران باقی می‌مانند و تشدید می‌شوند و واشنگتن بار دیگر کارزار فشار حداکثری را علیه تهران اجرا می‌کند.

به نظر می‌رسد اگر توافق هسته‌ای احیا نشود، واشگتن قصد دارد مشارکت‌ها و اتحادهای منطقه‌ای را افزایش دهد که برای منزوی ساختن ایران طراحی شده‌اند. این کار خطرناکی است، اما از حمایت جدی منطقه نیز برخوردار نیست.

هیچ یک از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس حاضر نیست به درگیری نظامی با ایران اولویت دهد.

آمریکا با برجام یا بدون آن باید به منطقه اجازه دهد تا تمامی راه‌های دیپلماتیک را برای توسعه همکاری و یکپارچگی بپیماید. این کار به سود منافع بلند‌مدت آمریکا و جهان است که منطقه خلیج‌فارس و فراتر از آن در ثبات و امنیت باشد.