loader image

جستجو

The geopolitical future of the South Caucasus in a multipolar world

ارمنین ویکلی:
آینده ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی در جهان چندقطبی

مرکز مطالعات سورین

چکیده

وبگاه «ارمنین ویکلی» در گزارش خود به بررسی موضوع آینده ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی در جهان چندقطبی، پرداخت و نوشت: قفقاز جنوبی ممکن است به بخشی از بلوک اوراسیا تبدیل شود، شراکت نسبتاً سست بین روسیه، چین و ایران نیز کمک بزرگی به این موضوع است.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه ارمنین ویکلی در گزارش خود به‌قلم «بنیامین پوقوسیان» نوشت: قفقاز جنوبی پس از پایان جنگ سرد وارد ژئوپلیتیک جهانی شد.

کشورهای تازه استقلال‌یافته منطقه خود را در آب‌های ناشناخته رقابت و همزیستی منطقه‌ای یافتند.

درگیری‌ها در آرتساخ، قره‌باغ کوهستانی، آبخازیا و اوستیای جنوبی لایه‌های بیشتری از پیچیدگی را به ژئوپلیتیک منطقه اضافه کردند.

با این حال، در اواخر دهه 1990، نظم امنیتی منطقه‌ای کم و بیش با ثبات بیشتری ظاهر شد؛ مشارکت ترکیه، آذربایجان و گرجستان، با حمایت آمریکا و اتحاد راهبردی روسیه و ارمنستان و در نهایت با حمایت ایران یک نظم جدید شکل گرفت.

این دگرگونی‌ها در نظم جهانی تک‌قطبی رخ داد که با هژمونی آمریکا و گسترش نظم بین‌المللی لیبرال یا به قول برخی از کارشناسان و سیاستمداران، نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین، مشخص شد.

در اوایل دهه 1990، به نظر می‌رسید که دوران تک‌قطبی برای همیشه ادامه خواهد داشت و مفهوم «پایان تاریخ» در بین کارشناسان و دانشگاهیان رایج بود.

با این حال، در اواسط دهه 2000، ظهور اتحاد ترک‌ها، بحران مالی جهانی در سال 2008، ظهور چین، تنش‌های در حال ظهور در روابط روسیه و غرب و نفوذ بسیار بالای کشورهایی مانند هند و برزیل، همگی در آغاز دگرگونی نظم پس از جنگ سرد نقش داشتند.

آمریکا همچنان قدرت اصلی نظامی جهانی است، زیرا بیش از 10 کشور بعدی که مجموعاً دارای بالاترین بودجه دفاعی در جهان هستند، برای ارتش هزینه می‌کند و در یک آینده قابل پیش‌بینی جایگاه خود را حفظ خواهد کرد. آمریکا همچنین دارای پایگاه اقتصادی محکمی است که در نوآوری‌ها و فناوری‌های جدید مانند روباتیک، علم داده، هوش مصنوعی و مهندسی زیستی پیشرو است.

با این حال، با کاهش نسبی قدرت و نفوذ مواجه است. مراکز جدید قدرت، به‌ویژه در حوزه اقتصادی و دنیای دیجیتال، برتری آمریکا را به چالش کشیده‌اند.

در میان دگرگونی نظم جهانی، بسیاری از کشورهای متوسط و کوچک برای اتخاذ تصمیمات درست در مورد سیاست‌های بلندمدت خارجی، دفاعی و امنیتی خود با چالش‌های بزرگی مواجه هستند.

این موضوع به‌ویژه برای کشورهای کوچکی که خود را در محیط‌های متخاصم تحت تهدید حملات نظامی همسایگان می‌بینند، ضروری است. این در مورد ارمنستان صدق می‌کند؛

به‌تازگی بزرگ‌ترین فاجعه در تاریخ ارمنستان از زمان نسل‌کشی ارامنه در سال 1915، برای ارمنستان دوباره تکرار شده است و حوادث سختی را پشت سر گذاشته است، آوارگی اجباری کل جمعیت ارمنی از آرتساخ یک فاجعه انسانی است.

تغییرات نظم جهانی بر ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی تأثیر می‌گذارد. گرجستان با تصمیم اخیر کمیسیون اروپا مبنی بر پیشنهاد نامزدی اتحادیه اروپا برای این کشور، به مسیر خود به‌سوی یکپارچگی اروپایی ادامه می‌دهد.

در حالی که هم‌زمان ‌‌به‌دنبال توسعه همکاری اقتصادی با روسیه و افزایش مشارکت خود با چین است، احتمالاً امیدوار است از این کشور استفاده کند تا روابط خود را با روسیه و غرب متعادل کند.

ارمنستان سردرگم و آشفته است و ‌‌به‌دنبال گسترش همکاری خود با غرب است و امیدوار است که غرب از مناقشات ارضی بیشتر در ارمنستان جلوگیری کند و تلاش می‌کند تا بفهمد با شراکت استراتژیک خود با روسیه چه کند.

بازیگران خارجی مختلف اهداف متفاوتی را در منطقه دنبال می‌کنند. روسیه می‌خواهد نقش «پادشاه ساز» خود را حفظ کند و حضور آمریکا و اتحادیه اروپا را در منطقه کاهش دهد.

ترکیه خواهان کاهش نفوذ روسیه و نقش بزرگ‌تر برای خود است، اما نه برای غرب. آمریکا خواهان حضور کمتر روسیه و ایران است. ایران نمی‌خواهد شاهد افزایش نفوذ ترکیه و غرب باشد. اتحادیه اروپا خواهان منطقه‌ای با ثبات است که ‌‌به‌دنبال اجتناب از رقابت مستقیم و درگیری با روسیه است، اما به‌طور کلی در کنار آمریکا عمل می‌کند.

در پیکربندی کنونی، دو الگوی اصلی منطبق بر منافع داریم؛ روسیه، ایران، ترکیه و آذربایجان، نمی‌خواهند شاهد افزایش حضور و نفوذ آمریکا و اروپا در قفقاز جنوبی باشند و ترجیح می‌دهند رقابت‌های خود را از طریق تعاملات منطقه‌ای مدیریت کنند.

از طرف دیگر ارمنستان به‌طور قانونی به اتحاد خود با روسیه ادامه می‌دهد و خواهان دخالت بیشتر اتحادیه اروپا و آمریکا در منطقه است، در حالی که گرجستان ‌‌به‌دنبال بازی با همه این امتیازها است.

با دور شدن جهان از نظم تک‌قطبی و ورود به عصر رقابت قدرت‌های بزرگ، آینده ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی همچنان پیچیده است.

با این حال، از آنجایی که به نظر می‌رسد هر سه بازیگر اصلی منطقه علیه رشد نفوذ غرب در قفقاز جنوبی عمل می‌کنند، احتمال اینکه قفقاز جنوبی به همراه اتحادیه اروپا به‌عنوان بخشی از بلوک غرب به رهبری آمریکا درآید، کم است.

انگلستان، کانادا، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و دیگران نیز نقش کمتری در قفقاز دارند. نزدیکی جغرافیایی روسیه، ایران و ترکیه ممکن است نظم منطقه‌ای جدیدی را در قفقاز جنوبی ایجاد کند که تحت سلطه این سه کشور است و چین به‌تدریج حضور اقتصادی خود را افزایش می‌دهد.

قفقاز جنوبی همچنین ممکن است به بخشی از بلوک اوراسیا تبدیل شود، شراکت نسبتاً سست بین روسیه، چین و ایران نیز کمک بزرگی به این موضوع است.

در عین حال، ترکیه ممکن است با یک «سیاست چندجانبه» به پلی تبدیل شود و بین بلوک‌های غرب و اوراسیا تعادل ایجاد کند.

در شرایط کنونی، کشورهای منطقه باید تحولات ژئوپلیتیکی را با دقت دنبال کنند و تصمیمات حساب‌شده‌ای اتخاذ کنند تا از خرابی‌های جدید ژئوپلیتیکی جلوگیری کنند و ثبات و رفاه جمعیت خود را تضمین کنند.