بهگزارش مرکز مطالعات سورین، خبرگزاری بلومبرگ در گزارش تازه خود بهقلم «جیمز استاوریدیس» نوشت: در رمان علمی تخیلی کلاسیک سال 1957 اریک فرانک راسل، زنبور، نتیجهی یک جنگ بین سیارهای در نهایت با استفاده از قاتلانی که در پشت خطوط دشمن عمل میکنند، تعیین میشود، که هر کدام میتوانند با قدرت شرورانه «نیش بزنند».
در رمانهای جدیدتر Ghost Fleet، نوشته پیتر سینگر و آگوست کول، و رمان من 2034: جنگ جهانی بعدی، که با همکاری الیوت آکرمن نوشتهشده است، درگیری بین چین و آمریکا با استفاده از گروهی از پهپادهای زنبورمانند دنبال میشود.
اکنون وزارت دفاع آمریکا متعهد شده است که داستانهای تخیلی را به واقعیت تبدیل کند. «کاتلین هیکس» -معاون وزیر دفاع آمریکا- طرحی را برای ایجاد هزاران سامانه پهپادی خودران طی دو سال آینده برای رقابت با چین اعلام کرد.
این کشور در حال حاضر جلوتر از ما حرکت میکند. هیکس گفت، این برنامه که «Replicator» نام دارد، «پیشرفت را در جابجایی بسیار آهسته نوآوری نظامی آمریکا به سمت استفاده از سامانههایی که کوچک، هوشمند، ارزان و زیاد هستند، افزایش میدهد.»
ایدههای اساسی ساده و محکم هستند. اول، با توجه به اینکه چین در حال ایجاد ظرفیت نظامی، کشتیها، هواپیماها، حسگرها، موشکها، با سرعتی است که آمریکا بعید است با آن مطابقت کند، ما نه تنها باید نوآوری کنیم، بلکه باید انواع مناسبی از سیستمهای با فناوری پیشرفته را ایجاد کنیم.
دوم، گروههای انبوه وسایل نقلیه کوچک و بدون سرنشین را میتوان بهسرعت جمعآوری کرد، به میدان فرستاد و در نبرد ادغام کرد، امروز شاهد این هستیم که سربازان اوکراینی این کار را در میدان نبرد انجام میدهند.
بهطور کلی، مفهوم Replicator چیزی است که بسیاری از جنگجویان مدتها از آن حمایت میکردند:
دور شدن از سکوهای بزرگ، گرانقیمت و آسیبپذیر (ناوهای هواپیمابر، هواپیماهای بزرگ، ماهوارهها) به سمت سیستمهای سبکتر، ارزانتر و زیرکتر، اما در زندگی واقعی، چگونه میتوان این ابتکار عمل را بهسرعت اجرا کرد تا این طرح بتواند چین را از ادعاهای تهاجمی خود در دریای چین جنوبی و تایوان باز دارد؟
ابتدا باید مقیاس منابع مورد نیاز را بشناسیم. مبالغ دلاری لازم، شاید در حد یک میلیارد دلار، در مقایسه با بودجه 850 میلیارد دلاری دفاعی که برای تسلیحات بزرگ و گرانقیمت صرف میشود، کم است.
اما این تغییر یک شبه اتفاق نمیافتد. حتی مقادیر نسبتاً کمی از پول و نیروی انسانی را نمیتوان با یک سوئیچ غولپیکر روشن و خاموش تقسیم کرد. رؤسای 11 فرماندهی رزمی پنتاگون باید راهی برای کار یکپارچه با خدمات فردی بیابند. نبردهای سخت زیادی بین سنتگرایان و اصلاحطلبانی که برای Replicator فشار میآورند، وجود خواهد داشت.
برای درک فوریت، دوباره به داستان نگاه کنید. مجموعه قدرتمندی که ناوگان Ghost Fleet را باز میکند شامل وسایل نقلیه بدون سرنشین است که برای غلبه بر دفاع آمریکا، بهویژه در هاوایی استفاده میشود.
در سال 2034، چین از ترکیبی هوشمندانه از جنگ سایبری و مخفیکاری برای از بین بردن سکوهای دریایی قدیمیتر در دریای چین جنوبی استفاده میکند.
در هر دو کتاب، ارتش آمریکا برای دفاع از منافع دیر به خود آمده است.
یکی از موارد کلیدی، ادغام تلاشهای نیروهای ویژه، سلاحهای سایبری و دستهای از وسایل نقلیه بدون سرنشین به همراه تعدادی از سامانههای سنتی است.
برخی از افسران ارشد ارتش قبلاً به این موضوع فکر کردهاند. دو موردی که به ذهن میرسد ژنرال دیو برگر، که به تازگی بهعنوان فرمانده نیروی تفنگداران دریایی بازنشسته شده است و دریاسالار جان آکیلینو، رئیس فرماندهی هند و اقیانوس آرام هستند.
ژنرال کریس کاولی، آخرین جانشین من بهعنوان فرمانده عالی متحدان سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، بهشدت در حال مطالعه موفقیت ارتش اوکراین در خنثی کردن حملات روسیه بوده است.
Replicator چگونه در میدان جنگ کار میکند؟ گام اولیه ممکن است بسیج دو گروه مجزا از وسایل نقلیه کوچک و بدون سرنشین باشد.
گروه اول، که تعداد آنها به دهها هزار عدد میرسد، بر نظارت و شناسایی متمرکز میشوند و میلیونها بیت داده غیرقابل شمارش را برای ایجاد یک تصویر هدفگیری دقیق ارسال میکنند. دوم، فضای نبرد به صدها یا هزاران وسیله نقلیه به اندازه کافی بزرگ برای گنجایش محمولههای مواد منفجره نیاز دارد.
کار در کنار آنها به این صورت خواهد بود که پهپاد حملات سایبری را برای کور کردن دشمن انجام میدهند و بهطور مؤثر نیروهای خودی را «پوشش» میدهد و در عین حال توانایی رزمی دشمن را از بین میبرد.
همانطور که نیروی فضایی جدید شروع به کار میکند، باید با سرویسهای سنتی کار کند تا نقش Replicator در فضا را اصلاح کند. بهجای تکیه بر ماهوارههای ارتباطی عظیم و بسیار گرانقیمت، ممکن است منطقی باشد که از انبوه ماهوارههای ارزان قیمت با اتصال به یکدیگر و ایستگاههای زمینی استفاده کنیم.
در نهایت، بسیاری از ارتباطات بین همه جنبهها از طریق هوش مصنوعی انجام میشود.
توانایی پردازش بیدرنگ میلیاردها ورودی داده، سپس مقایسه اندازه، شکل، مکان و اتصال هر عنصر جداگانه، شبیه داستان علمی تخیلی است، درست است؟ با این حال آن آینده نزدیکتر است