loader image

جستجو

The value of the dollar falls

واشنگتن تایمز:
ارزش دلار سقوط می‌کند

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «واشنگتن تایمز» نوشت: دولت آمریکا از وقتی فدرال رزرو که بخشی از وظیفه‌اش حفظ ارزش دلار است را در سال 1913 بوجود آورده، با تورم، به‌آرامی از ارزش دلار کم می‌کند و امروز ارزش دلار آمریکا حدود یکی سی‌ام سال 1914 است.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه واشنگتن تایمز در یادداشتی به‌قلم «ریچارد ران» نوشت: «ریچارد دبلیو ران» -رئیس موسسه رشد اقتصاد جهانی- اظهار داشت: فرض کنید دولت آمریکا اعلام کند در سه روز آینده، پول کافی برای پرداخت بدهی 31 تریلیون دلاری دولت فدرال چاپ می‌کند. بله، بدهی ناپدید می‌شود، اما تقریبا تمام ارزش دلار از بین می‌رود.

به نظر شما اگر بیشتر مردم بدانند دلارهای کاغذی که در کیف پول و حسابشان دارند، به‌زودی بی‌ارزش می‌شود، چه می‌کنند؟

در نیم قرن اخیر، بسیاری از کشورها از جمله اتحاد جماهیر شوروی در روزهای پایانی و کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا و جاهای دیگر، درگیر تورم حاد شده‌اند؛ تورمی که موجب می‌شود پول در مدت چند هفته یا چند ماه، بی‌ارزش شود.

خبر خوب آن بود که تورم حاد سبب شد ارزش واقعی بدهی، به پول رایج خودشان و نه به ارزهای خارجی، تقریباً از بین رود. خبر بد فقیرشدن شهروندان و دارندگان اوراق قرضه دولتی در کشورهای درگیر تورم حاد بود.

دولت آمریکا از وقتی فدرال رزرو که بخشی از وظیفه‌اش حفظ ارزش دلار است را در سال 1913 بوجود آورده، با تورم، به‌آرامی از ارزش دلار کم می‌کند.

امروز ارزش دلار آمریکا حدود یکی سی‌ام سال 1914 است. یعنی به‌طور متوسط برای خرید کالا یا دریافت خدماتی که یک دلار ارزش داشت، امروز 30 دلار پرداخت می‌کنید.

چرا مردم تلاش می‌کنند دلار آمریکا و سایر ارزهای فیات (دستوری) دولتی بخرند و نگهداری کنند، چون به چشم اوراق قرضه با بهره صفر به آن می‌نگرند و با آن می‌توانند کالا و خدمات خریداری کنند.

به‌طور سنتی، بانک‌ و سایر مؤسسات مالی به افرادی که دلار سپرده می‌کنند، بیش از تورم سود پرداخت می‌کنند و در نتیجه، نگهداری دلار بی‌هزینه می‌شود.

اما این توافق ضمنی دیرینه که «شما پول مرا نگه دارید و از آن استفاده کنید، در مقابل بیش از تورم به من سود بپردازید»، به هم خورده است و بدتر از آن، بعید است دوباره برقرار شود.

مشکل بنیادین مخارج دولت و حسابداری غیرصادقانه، دولتی است که نمی‌تواند با تورم تطبیق یابد و در مساله کاهش ارزش پول و تعیین مالیات عایدی سرمایه، بسیار مخرب است. سیاستمداران حاضر نیستند هزینه‌‌ها را به حدی کاهش دهند که بتوان با دریافت مالیات به مقدار غیرمخرب آن را جبران کرد.

تقریباً دوسوم هزینه‌های دولت را به اصطلاح مزایا ایجاد می‌کند: تامین اجتماعی، مدیکر (مراقبت پزشکی)، مدیکید (مراقبت از کودکان) و خیلی‌های دیگر.

هر انسان صادقی با مهارت‌های ابتدایی ریاضی می‌داند این مساله، چیزی جز ترفند پانزی نیست که برفرض غلط زادوولد سریع و مرگ زودهنگام مردم استوار شده است.

چندین دهه سیاستمداران نادرست به این رویه ادامه دادند تا کار به اینجا رسید. آن‌هایی که حقیقت را بازگو می‌کردند، سیاستمداران نادرست (حتی هم‌حزبی‌هایشان) و مطبوعات نادرست یا نادان را سرزنش می‌کردند، چون به خود جرات داده بودند حقیقت را بیان کنند.

در سال مالی پیش رو، آمریکا احتمالاً کسری معادل 7 درصد تولید ناخالص داخلی (1.75 تریلیون دلار) افزون بر بدهی کلی که بیش از 100 درصد تولید ناخالص داخلی است، خواهد داشت.

بر اساس حساب سرانگشتی اقتصاددانان کشوری، آمریکا با کسری بیش از 3 درصد تولید ناخالص داخلی‌اش در بلندمدت دوام نمی‌آورد.

با این حال، هیچ یک از رهبران سیاسی، از جمله جمهوری‌خواهانی که به‌شدت مخالف کسری بودجه هستند، برنامه‌ای برای ایجاد اصلاحات ضروری ندارند.