بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در یادداشتی بهقلم «پاتریک مندیس» نوشت: تواناییهای بیسابقه نظامی و اقتصادی چین بهطور فزایندهای استقلال استراتژیک دهلینو را به چالش کشیده است.
یک هند بالغ ممکن است جایگزین استراتژیک برای حفظ گذشته نداشته باشد؛ بنابراین باید بهطور هماهنگ و با واشنگتن برای منافع ملی و میراث تمدنی خود کار کند.
در شرق، چین (که جهانبینی مشابهی در مورد چندقطبی بودن و درک افول آمریکا دارد) شروع به آماده کردن خود برای عصر آینده کرده است.
برای این منظور، یک استراتژی افزایشی «اژدهای آبی» برای منطقه هند و اقیانوس آرام طراحی کرده است.
این رویکرد شامل گسترش کشور و تأثیرات آن در بخشهای بزرگ آبی مجاور است که توسط پروژههای اقتصادی و نظامی پشتیبانی میشود.
با شروع از دریای چین شرقی، پکن در حال حاضر هدف خود را برای احاطه کردن هند به دریای چین جنوبی و اقیانوس هند گسترش داده است.
برای این منظور، چین در چند سال گذشته هیچ لحظهای را تلف نکرده است.
در عوض، پکن تمرکز خود را به دو کشور جزیرهای سریلانکا در قلب اقیانوس هند و تایوان در غرب اقیانوس آرام برای پیشبرد بهترین منافع ملی خود و تحقق جاهطلبیهای دیرینه ژئوپلیتیک خود معطوف کرد. برای پکن، تایوان «استان جداشده» از سرزمین اصلی چین بوده است.
با توجه بهتمامی موارد، حال باید به سؤال فکر کرد که آیا هند و آمریکا میتوانند بهطور مشترک و هماهنگ با یکدیگر همکاری کنند تا منطقه هند و اقیانوس آرام را برای دموکراسی ایمن کنند؟ وضعیت فعلی، معمای جالبی را مطرح میکند. این سیاست خارجی در حال تحول (از عدم تعهد به خودمختاری استراتژیک) مانع از همسویی کامل دهلینو با واشنگتن شده است.
نشانههایی برای خوشبینی نیز وجود دارد. در سالهای اخیر، دولتهای متوالی آمریکا با هند بهعنوان یک شریک قابلاعتماد در تجارت و سرمایهگذاری، علم و فناوری و همچنین امنیت و آموزش تعامل کردهاند.
آنچه دهلینو باید از خود بپرسد این است که ترجیح میدهد چه اتفاقی بیفتد:
چین به جوانسازی ملی و هژمونی جهانی مبتنی بر قدرت نظامی و اقتصادی دست یابد و یا اینکه منطقه هند و اقیانوس آرام با همسویی کامل هند با آمریکا و متحدانش برای دموکراسی امن باقی میماند.