بهگزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه مطالعات امنیت ملی (INSS) مقالهای بهقلم «اودی دکل» منتشر کرد که در آن آمده است: در حالی که اهداف نظامی جنگ در غزه بهخوبی تعریف شده است، اهداف سیاسی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بهمراتب کمتر روشن است. برنامه سیاسی آینده چیست؟
اگرچه اهداف نظامی، همانطور که توسط دولت یهود تعریف شده، روشن است، اما اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ایدهای سیاسی ارائه نکرده است که نبرد به آن هدف ختم شود.
در نتیجه، اشارهای بینالمللی بسیاری بر اسرائیل(رژیم صهیونیستی) برای ارائه اهداف سیاسی عملیات نظامی وجود دارد.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) باید یک طرح سیاسی مبتنی بر ایجاد یک اداره تکنوکراتیک در غزه با حمایت و مشارکت کشورهای عملگرای عرب و جامعه بینالمللی و با هماهنگی تشکیلات خودگردان فلسطین ارائه کند.
حمایت گسترده امکان بازسازی غزه پس از جنگ را فراهم کند و در عین حال به تجدید روند عادیسازی منطقهای با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و ایجاد یک معماری جدید منطقهای کمک کند که محور رادیکال به رهبری ایران را تضعیف میکند.
در چشمانداز حماس، یک حمله غافلگیرانه عظیم و وحشیانه، اسرائیل را با تمام ضعفهایش افشا میکند.
این باعث روند فروپاشی و جرقه تعامل گسترده اعراب و تشدید تنش در جبهههای دیگر میشود و فرصتی برای فروپاشی مکانیسمهای دفاعی ارتش اسرائیل(رژیم صهیونیستی) خواهد بود، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را مجبور میکند تا متوجه شود که تا زمانی که حماس کنترل غزه را در دست دارد و نیروهای مسلح را در اختیار دارد، هیچ جامعه اسرائیلی نمیتواند بهسلامت زندگی کند.
دستاورد نظامی این حمله همچنین تأکید کرد که حماس هدف اصلی خود را رسیدگی به نیازهای میلیونها فلسطینی ساکن نوار غزه نمیداند، بلکه خود را نیروی مسلحی میبیند که بیش از هر چیز، نابودی کشور اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و ایجاد یک کشور اسلامی- فلسطینی را میخواهد.
با این حال تاکنون، سه فرض اساسی حماس از بین رفته است:
حمله غافلگیرکننده حماس به جنگ منطقهای منجر میشود؛ نتانیاهو، تأکید میکند که حماس بخشی جداییناپذیر از محور ترور است که توسط ایران هدایت میشود و در واقع، منطقه جنگی فراتر از نوار غزه گسترش یافته است.
این جنگ اکنون شامل تشدید تنش در جبهه شمالی، با تبادل آتش بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و حزبالله است.
همچنین حملات پراکندهای توسط نیروهای نیابتی ایران، از سوریه، یمن و عراق صورت میگیرد. تشدید تنش در کرانه باختری، به دلیل جنگ غزه و به دلیل افزایش فعالیتهای ارتش اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، بسیار داغ شده است.
با تمام این تفاسیر، جنگ منطقهای هنوز شروع نشده است و کرانه باختری، بیتالمقدس شرقی و جوامع عرب در داخل اسرائیل(رژیم صهیونیستی) نسبتاً باثبات هستند.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) تمایلی به انجام عملیات زمینی در عمق نوار غزه نخواهد داشت؛ برعکس این تصور اسرائیل(رژیم صهیونیستی) عملیاتش را به نابودسازی حماس منوط نخواهد کرد و تا عمق نابودسازی تمام احتمالات تروریستی پیش خواهد رفت.
آمریکا بهسرعت اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را متوقف خواهد کرد؛ آمریکا محکم در کنار اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ایستاده است، نیروهای خود را برای جلوگیری از جنگ منطقهای به منطقه اعزام کرده است و در عمل، برای سرنگونی حماس، هدفی مشترک دارند.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) با اقداماتش مسئلهای را بیان کرده است که واقعاً قصد آن را ندارد، او نمیخواهد منطقه به سمت هرجومرج حرکت کند.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) حکومتنظامی بر روی نوار غزه ایجاد نخواهد کرد و این منطقه به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) متکی نخواهد بود.
هیچ روند سیاسی جامعی برای حل مناقشه اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطین که در نوار غزه و همچنین کرانه باختری صدق میکند وجود نخواهد داشت.
تشکیلات خودگردان فلسطین به دلیل ضعیف و ناکارآمد بودن غزه و به دلیل نگرانی از اینکه این میتواند اولین گام بهسوی توافق جامع بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطین باشد، کنترل خود را از سر نخواهد گرفت.
از آنجایی که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) اهداف سیاسی خود را مسلماً نه علناً ارائه نکرده است، فشار سیاسی عمدتاً از سوی دیگر متحدان غرب و کشورهای غربآسیا افزایش یافته است.
رویکرد اسرائیل(رژیم صهیونیستی) به نوار غزه باید تغییری داشته باشد، با توجه به پذیرش حکومت حماس در نوار غزه به مدت 16 سال، ناتوانی تشکیلات خودگردان فلسطین برای از سرگیری کنترل غزه به دلیل ضعیف بودن آن و شکست تشکیلات خودگردان در اداره کرانه باختری باعث میشود نابودی کامل حماس مشکلاتی را به همراه داشته باشد و باید بهطور موقت سازشی انجام داد تا بتوان دوباره تشکیلات خودگردان فلسطین را در جایگاهشان مستقر کرد.
اصرار اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بر حفظ آزادی عملیات نظامی در غزه، بهمنظور جلوگیری از حملات تروریستی و از بین بردن زیرساختهای تروریستی و ایجاد یک منطقه امنیتی در اطراف غزه است؛
این مسئله میتواند با ایده استقرار یک گروه عملیاتی عربی یا منطقهای برای ایجاد صلح و پایان نبرد در تضاد باشد، اما برای این منظور، آمریکا باید به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ضمانت و مشروعیت بدهد؛
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) حق دارد از خود دفاع کند و تضمین کند که حوادثی مانند حوادث 7 اکتبر تکرار نشود. غزه با بستن هرمتیک مسیر فیلادلفی برای جلوگیری از قاچاق اسلحه و با اعمال تدابیر امنیتی مؤثرتر در مرزهای زمینی و دریایی، بهشدت غیرنظامی باقی میماند.
هر گروه عملیات منطقهای تحت کنترل سنتکام باید باشد. مکانیسمهای هماهنگی برای اطمینان از عدم درگیری بین ارتش اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و گروه ضربت ایجاد شود.
سیاست اسرائیل(رژیم صهیونیستی) با این اهداف تا حدودی از تشدید فشارهای بینالمللی که تهدیدی برای کوتاه کردن مدت زمانی است که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) برای دستیابی به اهداف نظامی خود نیاز دارد، میکاهد.
به علاوه، این امر به احیای تلاشها برای معرفی یک معماری جدید منطقهای در پاسخ به بیثباتکنندهترین بازیگر منطقه، یعنی ایران خواهد بود و در عین حال تعمیق روابط بین اسرائیل (رژیم صهیونیستی) و آمریکا به موضوع فلسطین کمک میکند.