بهگزارش مرکز مطالعات سورین، «الکس گالیتسکی» «گئوایسکاجیان» گزارشی در نیوزویک منتشر کردند که در آن آمده است: ماه گذشته، دولت ارمنستان برنامههای خود را برای تسلیم تاووش، اراضی منطقه شمالی ارمنستان، بهعنوان بخشی از روند تحدید حدود مرزها به جمهوری آذربایجان اعلام کرد که جرقه تظاهراتی را بر سر تصمیمی برانگیخت که بهطور جبرانناپذیری امنیت ارمنستان را تضعیف میکند و باکو را برای تحمیل خواستههای خود بر ارمنستان جسورتر میکند.
پس از هفتهها تظاهرات همراه با سرکوب وحشیانه پلیس، اخیراً بیش از 100 هزار نفر به رهبری اسقف اعظم تاووش، باگرات گالستانیان به پایتخت ایروان رفتند تا استعفای نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان را مطالبه کنند.
جنبش تودهای در ارمنستان نهتنها نارضایتی عمیق خود را از عملکرد دولت نشان میدهد، بلکه عنوان میکند بسیاری پاشینیان را مسئول ناتوانی در جلوگیری از حمله آذربایجان به قرهباغ در سال 2020 و پاکسازی قومی کل جمعیت ارمنی منطقه در سال گذشته میدانند.
این امر همچنین نشاندهنده بدبینی مردم نسبت به صلح ناعادلانهای است که ارمنستان را مجبور به دادن امتیازات غیرقابل تحملی به آذربایجان میکند و این در حالی است که هیچ تضمینی برای امنیت ارمنستان در بحبوحه حملات معمول برونمرزی آذربایجان و اشغال مستمر اراضی مستقل ارمنستان وجود ندارد.
افزایش نارضایتی مردم ارمنستان از مذاکرات صلح، آمریکا و اتحادیه اروپا را در موقعیت نامناسبی قرار داده است.
ارمنستان برای مدت طولانی که برای امنیت خود به مسکو وابسته است؛ به علت شکست روسیه در انجام تعهداتش در برابر تجاوزات آذربایجان، بهدنبال شرکای جدید بوده است.
غرب نیز به نوبه خود مشتاق برای سرمایهگذاری در این خلاء ژئوپلیتیکی بوده است تا بتواند هم نفوذ روسیه در منطقه را کم کند هم از طریق ایجاد صلح بتواند تأمین گاز و منابع انرژی اروپا را تضمین کند.
بهرغم تقویت مجدد تلاشهای دیپلماتیک آمریکا، آذربایجان بارها نشان داده است که تمایلی به مشارکت جدی در مذاکرات صلح ندارد و با رد دیدارهای سطح بالا با مقامات ارشد آمریکا و امتناع از شرکت در مذاکرات پیشنهادی میانجیگری غرب نشان داد که بهدنبال صلح نیست.
با وجود این موضوعات، واشنگتن مسیر خود را تغییر نداده است.
این باور نابجا مبنی بر اینکه آذربایجان نقش مهمی در حمایت از منافع امنیتی منطقهای آمریکا دارد، چندین دهه است که باعث شده تا این کشور آذربایجان را با کمکهای نظامی و قراردادهای دفاعی تحسین کند.
این سیاست نادرست مماشات با آذربایجان، همچنان به خودداری واشنگتن از تحمیل هزینههای ملموس بر باکو برای پاکسازی قومی قرهباغ ادامه میدهد و باعث میشود تا مقامات آذربایجانی که مسئول جنایات جنگی هستند در مصونیت کامل باشند. آذربایجان که هیچ پیامدی برای تجاوزات نسلکشی خود نمیبیند، انگیزهای برای حضور برسر میز مذاکره ندارد و بیشتر از طریق زور بهدنبال مذاکره است.
این معامله با آذربایجان حتی نتایج روشنی برای آمریکا به همراه نداشته است. واشنگتن در تلاش برای مهار نفوذ روسیه و ایران در منطقه است، اما با این حال رژیمی را قدرتمند کرده است که بهطور مداوم بهعنوان یک حکومت سرکوبگر لیست میشود و در فرار مسکو از تحریمها نقش مؤثری داشته است.
غرب نهتنها نتوانسته است که آذربایجان را پاسخگو بداند، بلکه در پی پاکسازی قومی قرهباغ، به باکو از طریق گسترش معاملات انرژی، میلیاردها سرمایه اقتصادی و مشارکتهای نظامی داده است.
آذربایجان نیز اخیراً پس از وادار کردن ارمنستان به کنار گذاشتن وتوی خود از طریق دیپلماسی گروگانگیری، امتیاز میزبانی کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد را نیز دریافت کرد. این موضوع حتی باعث میشود مهر تأییدی بر فساد سیاستهای آذربایجان باشد.
زمانی که مارک لیبی، سفیر آذربایجان از شهر شوشی بازدید کرد، جایی که اخیراً فاش شد آذربایجان یک کلیسا و گورستان ارامنه دیگر را ویران کرده است؛
نگرانیها در مورد جهتگیری مذاکرات صلح با یک اشتباه دیپلماتیک دیگر توسط آمریکا تشدید شد.
این دیدار تنها چند روز پس از آن انجام شد که این سفیر، اظهار داشت که «در یک نمایش تبلیغاتی نقشی ایفا نخواهد کرد» که تأکید بر ناتوانی و عدم تمایل واشنگتن برای پاسخگویی آذربایجان و تضعیف اعتماد به دیپلماسی آمریکا است.
واشنگتن باید درک کند که نمیتواند همیشه منافع همه طرفها را داشته باشد.
این کشور نمیتواند اعلام کند که از حاکمیت ارمنستان حمایت میکند و در عین حال آذربایجان را قادر سازد که از مجازات مصونیت داشته باشد و در میان تهدیدهای بیوقفه آن به جنگ علیه ارمنستان فقط سکوت کند.
همچنین نمیتواند ادعا کند که از دموکراسی و حقوق بشر در منطقه حمایت میکند و در عین حال از پاسخگویی به رژیم استبدادی آذربایجان به خاطر جنایات جنگی و پاکسازی قومی امتناع ورزد.
از آنجایی که تظاهرات علیه امتیازات ارضی یکجانبه در ارمنستان بالا گرفته است، آمریکا باید با این واقعیت کنار بیاید که صلح عادلانه و بادوام در غیاب پاسخگویی ممکن نیست.
آمریکا با ناتوانی در حل این تناقض ذاتی در سیاست خارجی خود در قبال منطقه، نهتنها خطر از دست دادن فرصت حیاتی برای تنوع بخشیدن به مشارکتهای ارمنستان و حمایت از تعامل آن با غرب را به خطر میاندازد، بلکه تهدید میکند که توسعهطلبی اقتدارگرایانهای را که ظاهراً بهدنبال مقابله با آن است، در دیگر نقاط جهان مشروعیت بخشد.