بهگزارش مرکز مطالعات سورین، «داتو پارولاوا» یادداشتی در روزنامه پولیتیکو منتشر کرد که در آن آمده است: در گزارشی از سیاست گرجستان پیش از انتخابات قاطع پارلمانی روز شنبه، بارها و بارها با این سؤال دست و پنجه نرم میشود.
تلویزیون را روشن کنید و رأی به صورت مساوی بین هر دو حزب تقسیم شده است.
کانالهای طرفدار دولت، حزب حاکم را بزرگنمایی میکنند و آن را انتخابی بین «جنگ و صلح» میدانند، در حالی که کانالهای مخالف آن را انتخاب بین اتحادیه اروپا و روسیه میدانند.
اما آیا گرجیها چه تصمیمی میگیرند و به کدام طرف متمایل میشوند. برای درک وضعیت سیاسی در هر کشور، از جمله گرجستان، از یک راننده تاکسی نیز حتی بپرسید میتواند همه چیز را برای شما روشن کند.
هنگامی که او تاکسی خود را در جادههای پر پیچ و خم تفلیس هدایت میکند و درباره سیاست کشورش حرف میزند برای او انتخابات دشوار است.
«اروپا و آمریکا ما را نجات نخواهند داد و نه هیچ دولت دیگری این کار را نمیکند؛ برای افرادی مثل من هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. [سیاستمداران] به ثروتمندتر شدن ادامه خواهند داد و من باید شب به شب در حال رانندگی باشم تا غذایی را روی میز بگذارم که هرگز کافی نیست.»
البته دلسردی از تشکیلات سیاسی چیز جدیدی نیست. چه رئیسجمهور سابق، میخائیل ساکاشویلی باشد که در جریان انقلاب رز 2003 به قدرت رسید، چه میلیاردری به نام بیدزینا ایوانیشویلی و حزب حاکم رویای گرجستان باشد که پس از آن به قدرت رسید؛ رهبران همیشه بهعنوان قهرمان وارد و به یک شرور تبدیل میشوند.
«در حالی که ساکاشویلی و ایوانیشویلی ممکن است دشمنان اصلی یکدیگر باشند، اما یک چیز مشترک دارند؛
آنها برای مدت طولانی قدرت را در دست داشتند. ساکاشویلی به مدت 9 سال در رأس کار بود و رویای گرجستانی ایوانیشویلی در حال حاضر 12 سال است که در این سمت است.»
ساکاشویلی که بهعنوان یک رهبر طرفدار غرب در یک کشور پس از شوروی ظاهر شد، شروع خوبی داشت.
در سطح بینالمللی، او عزیز غرب بود و از زیرساختهای بزرگی برخوردار بود و همگی او را ستایش میکردند، اما در پایان دوران تصدی او، داستان چندان قشنگ نبود.
او تسلطش را برای حفظ رسانهها گسترش داد و مشکلات را پشت دوربینها و رسانههای خودش مخفی میکرد.
فیلمهای تکاندهنده از نقض حقوق بشر توسط زندانبانان در نهایت سرنوشت ساکاشویلی را مهر و موم کرد و زنگ جنبش ملی را به صدا درآورد.
با توجه به اینکه گرجستان در جستجوی قهرمان جدیدی بود، ایوانیشویلی میدانست که لحظه او فرا رسیده است
. یک خیرخواه مرموز که میتوانست بقیه عمر خود را بیخیال زندگی کند، اما به دلیل وظیفه و حس وطن دوستی تصمیم گرفت بار رهبری گرجستان را به دوش بکشد.
ایوانیشویلی که سخاوتمندانه در زیرساختها و پروژههای فرهنگی گرجستان خرج کرده بود خود را بهعنوان یک خیرخواه واقعی برای تغییر کشور معرفی کرد.
امروز، در غروب انتخابات، بنرهای بزرگ انتخاباتی بر فراز خیابانهای تفلیس خودنمایی میکند.
بنرهایی که رویشان نوشته شده است «نه به جنگ، آزادی را انتخاب کنید» و تصویر بزرگ یک کلیسای جنگزده در اوکراین با یکی از کلیساهای جامع تفلیس مقایسه میشود.
بسیاری از اوکراینیها پس از تهاجم گسترده روسیه به گرجستان پناه بردند و حزب رویای گرجستان از عمد این مفهوم را پخش میکند زیرا در زمان حکومت ساکاشویلی نیز روسیه به گرجستان حمله کرده بود.
پیام واضح است؛ حزب اپوزیسیون میخواهند گرجستان را به جنگ بکشانند، بنابراین اگر صلح میخواهید، به رویای گرجستان رأی دهید.
در حالی که مقامات اتحادیه اروپا هشدار دادهاند که محور رویای گرجستان به قیمت عدم عضویت گرجستان در اتحادیه اروپا تمام خواهد شد، اما حامیان رویای گرجستان آیا میدانند معنی این موضوع چیست یا خودشان را به نفهمی زدهاند؟
بسیاری به دلیل حمایت از حزب حاکم گرجستان به تظاهرات میآیند، اما به بسیاری دیگر دستور داده شده یا حتی تهدید شدند که در این تظاهرات شرکت کنند و با مینیبوسهای بسیاری از تمام کشور به تفلیس آورده شدند.
در حالی که وزرا سیاستمداران و بسیاری در دولت، حزب حاکم را حافظ صلح میدانند و در بیانیههای خود به موضع بسیار قوی گرجستان اشاره میکنند، اما با این حال، کسانی که در طرف دیگر طیف سیاسی قرار دارند، تصویر بسیار متفاوتی را میبینند.
چند روز قبل از تظاهرات حزب رویای گرجستان، هزاران نفر در همان خیابان آزادی آمدند تا حمایت تزلزل ناپذیر خود را از «انتخاب اروپایی» اعلام کنند. آنچه برای آنها خطر واقعی است، نداشتن آیندهای در اتحادیه اروپا و خود دموکراسی است.
تنها چیزی که هر کسی در گرجستان میخواهد صلح، رفاه و آیندهای اروپایی است.
تنها برای یک طرف، ضمانت صلح عضویت در اتحادیه اروپا است که آنها معتقدند رویای گرجستان آنها را از آن محروم خواهد کرد، در حالی که طرف دیگر میترسد که اگر حزب حاکم کنترل خود را از دست بدهد، صلح پایان یابد و به سرنوشت دولت قبلی دچار شوند.
همه آنها روز شنبه به حوزههای رأیگیری میروند و مطمئن هستند که پیروز خواهند شد و در آن زمان با تقسیم قدرت، این روزها مانند آرامش قبل از طوفان است.