بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده رند در یادداشت تازه خود بهقلم «دالیا داساکی» نوشت: به نظر میرسد که دیپلماتهای اروپا، آمریکا، روسیه، چین و ایران در وین و به دور از حمله روسیه به اوکراین، تب و تاب احیای برجام را دارند. آنها این انگیزه را دارند که توافق جدید را پیش از غیرممکن شدن همکاری با روسیه امضاء کنند و با موضوعات بحثبرانگیزی نظیر لغو تحریمها و مسائل حلنشده در خصوص فعالیتهای هستهای گذشته ایران در مراکز اعلامنشده دست و پنجه نرم میکنند.
با این حال و حتی اگر مذاکرات موفقیتآمیز هم باشد، باز احتمال دارد که محیط بعد از توافق بسیار ناپایدارتر از هفت سال قبل باشد. دستاوردهای مهمی نظیر محدودیتها و بازرسیهای مجدد در مورد برنامه هستهای ایران کسب خواهد شد، بهویژه که در حال حاضر، تقریبا هیچ محدودیتی وجود ندارد.
اگر انتظارات از توافق اولیه برای ایجاد تغییر و تحول و ثبات در منطقه کم بود، این انتظارات در حال حاضر کمتر هم شده است. حتی در صورت موفقیتآمیز بودن مذاکرات وین، چند چالش هنوز باقی میماند.
نخست؛ به نظر میرسد که بلندپروازیهای بایدن برای دستیابی به یک توافق «طولانیتر و قویتر» بر مبنای شرایط توافق 2015 غیرواقعی باشد. دستاورد در مرحله فعلی صرفا حفظ محدودیتهای قبلی است.
ممکن است که توافق احیاشده همان چیزی نباشد که «نفتالی بنت» -نخستوزیر اسرائیل- آن را «کوتاهتر و ضعیفتر» خوانده و مدعی است که طی دو سال و نیم آینده یا در سال 2025 منقضی خواهد شد.
چالش دوم در مورد تنش بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و ایران است که این بار دشوارتر از قبل شده است. حملات اسرائیل(رژیم صهیونیستی) به ایران و گروههای همسو با این کشور در سوریه ادامه دارد و حتی گسترش یافته است. اگر اسرائیل باور داشته باشد که توافق احیاشده، برنامه هستهای ایران را به مقدار کافی مهار نکرده یا مدت زمان توافق را خیلی کوتاه بداند، احتمال دارد حملات این کشور حتی با وجود پایبندی ایران ادامه داشته باشد.
چالش سوم این است که حتی در صورت موفقیتآمیز بودن مذاکرات؛ تکرار دیگری در کار نخواهد بود. اگر دولت بعدی آمریکا باز هم از توافق خارج شود یا ایران به دلیل کافی نبودن تسهیلات اقتصادی ارائهشده، مفاد آن را نقض کند، قطعا نجات این توافق برای بار دوم غیر ممکن خواهد شد، زیرا بیاعتمادی به شدت افزایش مییابد.