بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده واشنگتن در یادداشت تازه بهقلم «آنا بورشچسکایا» نوشت:
یکی از اولین رویاروییهای بزرگ آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی نه در اروپا، بلکه در خاورمیانه شعلهور شد. در بهار 1946، «جوزف استالین» برای مدت کوتاهی از خروج ارتش سرخ از ایران امتناع کرد. این بحران آزمون بزرگی برای نظم نوظهور پس از جنگ جهانی دوم بود و اهداف تهاجمی و توسعهطلبانه اتحاد جماهیر شوروی را آشکار ساخت. پس از آن، خاورمیانه بهعنوان یک عرصه حیاتی برای رویارویی ابرقدرتهای جهانی ظاهر شد.
در واقع، روسیه پساشوروی برای مدت کوتاهی و تا حدی از خاورمیانه عقبنشینی کرد. حرکتی غیرعادی بود، زیرا روسیه به طور کلی در بیشتر مدت حضورش بهعنوان یک کشور مستقل، منافع متعددی در منطقه داشت.
«بوریس یلتسین» -اولین رئیسجمهور روسیه- به لحاظ دموکراتیک، ملاحظات داخلی و روابط نزدیکتر با غرب را به ویژه در اوایل دهه 1990 در اولویت قرار داد، اما به طور کلی، سیاست خارجی این کشور منسجم نبود. کرملین رویکردی عملگرایانه و در عین حال پراکنده نسبت به خاورمیانه داشت که عمدتا بر تجارت و دیپلماسی متمرکز بود. روابط با ترکیه و ایران حیاتی باقی ماند. در همین حال، روسیه به برنامه هستهای ایران کمک کرد و به فروش تسلیحات به این کشور ادامه داد.
پوتین از زمان به قدرت رسیدن، آهسته اما پیوسته برای بازگرداندن روسیه به خاورمیانه تلاش کرد. او روابط عملگرایانه را با همه بازیگران اصلی منطقه دنبال کرد، حتی زمانی که در نهایت به بازیگران ضدغربی نزدیک شد.
در سالهای بعد، شکاف بین غرب و روسیه بزرگتر شد. در سخنرانی معروف پوتین پس از محاصره تروریستی مدرسهای در بسلان، اوستیای شمالی در سال 2004، به طور غیرمستقیم غرب را به دلیل تلاش برای تضعیف روسیه مقصر شمرد.
مداخله پوتین در سوریه در مورد چیزهای زیادی بود، اما اساساً هدف او، موضعگیری در برابر نظم جهانی به رهبری آمریکا و جلوگیری از سرنگونی یک حکومت دیگر توسط این دولت بود. این مداخله رسما روسیه را به خاورمیانه بازگرداند.
30 سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه در خاورمیانه است تا دستاوردهای خود را حفظ و تا جایی که میتواند برای افزایش نفوذ بدون تعهد بیش از حد تلاش کند. همانطور که آمریکا به تغییر اولویتهای خود ادامه میدهد، روسیه فرصتهای بیشتری برای محکم کردن جای پای خود پیدا میکند و حضورش قویتر میشود. تاریخ به پایان نرسیده است. رقابت قدرتهای بزرگ منتظر هیچکس نیست و اتحاد جماهیر شوروی همچنان در حال فروپاشی است.