بهگزارش مرکز مطالعات راهبردی سورین، اندیشکده کویینسی در یادداشت خود بهقلم« رکسان فرمانفرمائیان» درباره بازگشت ایران و آمریکا به میز مذاکرات نوشت: متأسفانه زمان زیادی سپری شده و ممکن است هیچ دلیل قانعکنندهای برای بازگشت هر دو طرف به مذاکرات وجود نداشته باشد.
از زمانی که بایدن اعلام کرد این موضوع اولویت دولت وی است، به نظر میرسد که اقداماتش چیزی جز این نبوده است. تأخیرهای آمریکا و ایران مذاکرات را دچار مشکل کرده است. هر دو اظهار داشتهاند که زمان رو به اتمام است. شرایط آنقدر تغییر کرده که شاید هیچ دلیل قانعکنندهای برای بازگشت آمریکا یا ایران به میز مذاکره وجود نداشته باشد.
آیا حتی اگر این کار را انجام دهند، پیشرفتی خواهند داشت؟ آیا این برنامه برای هر دو طرف ارزش دارد؟ همانطور که ایران برنامه غنیسازی هستهای خود را تغییر میدهد و همچنان که تحریمهای فلجکننده آمریکا دسترسی تجاری و مالی این کشور را تحت فشار میگذارد، یک توافق تجدیدنظر شده دور از دسترس به نظر میرسد. دقیقاً چه خبر است؟ آنچه بر روی کاغذ وجود ندارد، یک قرارداد «طولانیتر و قویتر» است که بایدن ابراز امیدواری میکند محدودیتی برای موشکهای بالستیک ایران به همراه نداشته باشد.
از دیدگاه بایدن، مزایای سیاسی دستیابی به یک توافق جدید کاهش یافته است. از یک سو، وی پیش از این با خروج از افغانستان به یک وعده انتخاباتی در سیاست خارجی عمل کرده است. این موفقیتی بیواسطه نبود، و هزینه زیادی را در داخل کشور در پی داشته است. با این حال، او نمیتواند به خاطر وعده انتخاباتی خود متهم شود و این بدان معناست که وی کمتر تحت فشار قرار میگیرد تا یک ترفند پیچیده دیگر، مانند توافق با ایران را انجام دهد. اگرچه بازگشت به توافق هستهای و لغو تحریمها در بین بسیاری از دموکراتها امری معمول به نظر میرسد، اما جمهوریخواهان بایدن را متهم میکنند که در قبال ایران «نرم» عمل میکند که این موضوع میتواند وی را در انتخابات میان دورهای از نظر سیاسی تضعیف کند. از دیدگاه رئیسی، لغو جزئی تحریمها بدتر از حفظ وضع موجود است، به ویژه اگر در سه سال آینده، تغییر در ریاست جمهوری آمریکا به بازگرداندن مجموعهای کامل از تحریمها منجر شود.