بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه جروزالم پست در مطلب تازه خود بهقلم «نیویل تلر» نوشت: «بنیامین نتانیاهو» امید دارد که عربستان کشور بعدی عربی خواهد بود که توافقنامه آبراهام را امضا میکند.
گزارش شده است که او این موضوع را با «جیک سالیوان» -مشاور امنیت ملی آمریکا- در روز 17 ژانویه و بدون شک با «آنتونی بلینکن» -وزیر امور خارجه آمریکا- در میان گذاشته است.
اظهارات «فيصل بن فرحان بن عبدالله آل سعود» در مجمع جهانی اقتصاد در مورد ایران علاوه بر دیگر موارد که در آن نگرانیهای منطقهای درباره دولت جدید اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و سیاستهای تحریکآمیز آن را برجسته میکرد، لحن امیدوارکنندهای نداشت.
اظهارات او در یک مصاحبه تلویزیونی در روز 19 ژانویه هیچچیزی برای بهبود اوضاع به همراه نداشت.
او در مورد عادیسازی روابط با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ، هیچگونه اقدامی در موضع سنتی عربستان نشان نداد.
وی گفت: «ما بهطور مداوم گفتهایم که معتقدیم عادیسازی با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) چیزی است که به نفع منطقه است.
بااینحال، عادیسازی واقعی و ثبات واقعی تنها از طریق امید دادن به فلسطینیها و از طریق دادن عزت به فلسطینیها حاصل میشود.
این مستلزم دادن یک کشور به فلسطینیها است و این اولویت است.» از سال 2007 که حماس قدرت را در نوار غزه به دست گرفت، مردم فلسطین به دو دسته تقسیم شدند.
نیمی که تحت کنترل حماس هستند یا از دستور کار حماس حمایت میکنند، هرگز راهحل دو دولتی را قبول نخواهند کرد.
حماس اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را مداخلهگر در سرزمین فلسطین میداند و بهدنبال سرنگونی اوست. افکار جهانی، ازجمله عربستان، هرگز این حقیقت تلخ را نپذیرفتند که برای دستیابی به راهحل دو کشوری، ابتدا باید حماس را از قدرت خارج کرد.
تاکتیک نتانیاهو باید متقاعد کردن عربستان به تغییر در اولویتهای ناشی از ناسازگاری حماس و توافقنامه آبراهام باشد.
ابتکار صلح عربی، عادیسازی اعراب و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را پاداشی برای حل مناقشه اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطین میداند.
کشورهای عملگرای عربی که این توافقنامه را امضا میکنند، اگرچه با تمام وجود به آرمانهای فلسطینیها پایبند هستند، اما بر این باورند که منافع و کامیابی آینده آنها نباید به حل آنچه تاکنون ثابتشده است که یک مشکل لاینحل است، وابسته باشد و احتمالاً تا زمانی که حماس قدرت سیاسی خود را حفظ میکند، یک مشکل حلنشدنی باقی خواهد ماند.
انفعال عربستان در مورد توافق آبراهام
روزنامه «جروزالم پست» در مطلب تازه خود با اشاره به انفعال عربستان در مورد توافق آبراهام، نوشت: تاکتیک نتانیاهو باید متقاعد کردن عربستان به تغییر در اولویتهای ناشی از ناسازگاری حماس و توافقنامه آبراهام باشد.
بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه جروزالم پست در مطلب تازه خود بهقلم «نیویل تلر» نوشت: «بنیامین نتانیاهو» امید دارد که عربستان کشور بعدی عربی خواهد بود که توافقنامه آبراهام را امضا میکند.
گزارش شده است که او این موضوع را با «جیک سالیوان» -مشاور امنیت ملی آمریکا- در روز 17 ژانویه و بدون شک با «آنتونی بلینکن» -وزیر امور خارجه آمریکا- در میان گذاشته است.
اظهارات «فيصل بن فرحان بن عبدالله آل سعود» در مجمع جهانی اقتصاد در مورد ایران علاوه بر دیگر موارد که در آن نگرانیهای منطقهای درباره دولت جدید اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و سیاستهای تحریکآمیز آن را برجسته میکرد، لحن امیدوارکنندهای نداشت.
اظهارات او در یک مصاحبه تلویزیونی در روز 19 ژانویه هیچچیزی برای بهبود اوضاع به همراه نداشت.
او در مورد عادیسازی روابط با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ، هیچگونه اقدامی در موضع سنتی عربستان نشان نداد.
وی گفت: «ما بهطور مداوم گفتهایم که معتقدیم عادیسازی با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) چیزی است که به نفع منطقه است.
بااینحال، عادیسازی واقعی و ثبات واقعی تنها از طریق امید دادن به فلسطینیها و از طریق دادن عزت به فلسطینیها حاصل میشود.
این مستلزم دادن یک کشور به فلسطینیها است و این اولویت است.» از سال 2007 که حماس قدرت را در نوار غزه به دست گرفت، مردم فلسطین به دو دسته تقسیم شدند.
نیمی که تحت کنترل حماس هستند یا از دستور کار حماس حمایت میکنند، هرگز راهحل دو دولتی را قبول نخواهند کرد.
حماس اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را مداخلهگر در سرزمین فلسطین میداند و بهدنبال سرنگونی اوست. افکار جهانی، ازجمله عربستان، هرگز این حقیقت تلخ را نپذیرفتند که برای دستیابی به راهحل دو کشوری، ابتدا باید حماس را از قدرت خارج کرد.
تاکتیک نتانیاهو باید متقاعد کردن عربستان به تغییر در اولویتهای ناشی از ناسازگاری حماس و توافقنامه آبراهام باشد.
ابتکار صلح عربی، عادیسازی اعراب و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را پاداشی برای حل مناقشه اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطین میداند.
کشورهای عملگرای عربی که این توافقنامه را امضا میکنند، اگرچه با تمام وجود به آرمانهای فلسطینیها پایبند هستند، اما بر این باورند که منافع و کامیابی آینده آنها نباید به حل آنچه تاکنون ثابتشده است که یک مشکل لاینحل است، وابسته باشد و احتمالاً تا زمانی که حماس قدرت سیاسی خود را حفظ میکند، یک مشکل حلنشدنی باقی خواهد ماند.