بهگزارش مرکز مطالعات سورین، مرکز اورسیا ریویو در یادداشت تازه خود بهقلم «نویل تلر» نوشت: در تاریخ 6 دسامبر، سازمان اطلاعات آمریکا هشدار داد که پکن قصد دارد یک پایگاه نظامی دائمی در سواحل گینه استوایی ایجاد کند که به آن توانایی اجرای فعالیت دریایی در اقیانوس اطلس در مقابل آمریکا را بدهد. در همان روزی که این اعلامیه منتشر شد، آمریکا تصمیم گرفت که دیپلماتهایش باید المپیک زمستانی 2022 پکن را به دلیل سابقه چین در اقدام علیه حقوق بشر، تحریم کنند.
در دسامبر 2021، کمتر از 140 کشور، از افغانستان تا زیمبابوه، توافق تفاهم رسمی با چین را امضا کرده و به طرح کمربند و جاده این کشور پیوستند. اسرائیل (رژیم صهیونیستی) که به شدت با شرکتهای چینی و آژانسهای دولتی در طیف وسیعی از پروژهها همکاری میکند، هنوز چنین توافقی را امضا نکرده است. اما ارتباطات چین و اسرائیل (رژیم صهیونیستی) اکنون به حدی گسترده است که برای بسیاری رسمی شدن آنها تنها نیاز به زمان دارد. دلایل خوبی وجود دارد که چرا چنین اقدامی ممکن است زیادهروی باشد.
ابتکار کمربند و جاده چین که توسط دولت این کشور در سال 2013 تصویب شد، محور سیاست خارجی شی جین پینگ است. «کمربند و جاده» چشماندازی گسترده از سرمایهگذاری عظیم چینی و در نتیجه مشارکت عمیق در کشورهای سراسر آسیا، آفریقا و خاورمیانه است. «کمربند و جاده» که برخی آن را بزرگترین پروژه زیرساختی و سرمایهگذاری در تاریخ میدانند، توسط برخی دیگر بهعنوان طرحی ماکیاولیستی برای سلطه نهایی چین بر جهان شناخته میشود.
آمریکا و بریتانیا گسترش نفوذ جهانی چین را به عنوان یک نگرانی بزرگ در نظر میگیرند. در نوامبر 2020، دفتر وزیر امور خارجه آمریکا سندی 72 صفحهای منتشر کرد که آن را «عناصر چالش چین» نامید. در میان هفت نمونه از آنچه که نویسندگان آن را «جستجوی برتری چین در امور جهانی» مینامند، به ابتکار «کمربند و جاده» اشاره میکنند. آنها معتقدند ایده توسعه بازارهای خارجی برای شرکتهای چینی است و در نتیجه کشورها و بهویژه نخبگان سیاسی و اقتصادی آنها را به مدار ژئوپلیتیک پکن میکشاند. گاهی اوقات پروژههای طرح جاده و کمربند، شامل روابط 50 تا 100 ساله است که قدرت بلندمدتی را به چین در بخشهای کلیدی زیرساختهای کشور میزبان میدهد.
«ریچارد مور» در اول دسامبر، در اولین سخنرانی عمومی خود از زمان انتخاب شدن به عنوان -رئیس MI6- اعلام کرد که چین «بزرگترین اولویت این آژانس» است. او به فعالیتهای جاسوسی در مقیاس بزرگ پکن در بریتانیا و همچنین برنامه هماهنگ شده دقیق چین برای جذب کشورهای فقیر به آنچه مور آن را «تلههای بدهی و داده» مینامید، اشاره کرد؛ سیاستی که برای تحکیم نفوذ چین در سراسر جهان طراحی شده است.
غرب در حال از دست دادن اتحادهای محکم سابق است. پاکستان که زمانی متحد اصلی غرب در جنگ با تروریسم بود، در پی میلیاردها دلاری که برای حمایت از کمربند و جاده دریافت کرده، به مشتری چین تبدیل شده است. هنگامی که سریلانکا نتوانست وامهای چینی به ارزش 1.3 میلیون دلار را بازپرداخت کند، مجبور شد یک بندر کلیدی جنوبی خود به نام هامبانتوتا را به دولت پکن تحویل دهد. چین در پروژههای ساختمانی چند میلیارد دلاری هر دو ساحل شرقی و غربی آفریقا مشارکت دارد.
نگرانی ویژه مور در مورد مشارکت عمیق پکن در نیجریه است؛ انگلیس شاهد بوده که چگونه متحد قدیمی مشترک المنافعش با وجود تمام روابط تاریخی بلندمدت، به واسطه افزایش روزافزون سرمایهگذاریهای چینی، به متحدی برای چین تبدیل شده است. پکن حدود 10 میلیارد دلار در توسعه زیرساختهای حمل و نقل نیجریه سرمایهگذاری کرده است. دکتر «بوکولا سراکی» -سیاستمدار برجسته- گفت: «نگرانی واقعی که در اینجا وجود دارد، به این دلیل است که بدون تلاش هماهنگ برای تغییر رویکرد فعلی، در آینده به جای داشتن متحدانی دموکراتیک مانند بریتانیا، با چین متحد خواهیم بود».
اسرائیل (رژیم صهیونیستی) از نظر استراتژیک در محل اتصال سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا قرار دارد که شاید این موضوع بیانگر علت علاقه خاص چین به توسعه پروژهها در این کشور باشد. چین در احیای «جاده تاریخی ابریشم»، به پتانسیل اسرائیل (رژیم صهیونیستی) برای اتصال خود به غرب اذعان دارد. («جاده» به مسیرهای تجاری زمینی باستانی و «کمربند» به مسیرهای دریایی جدید هند و اقیانوس آرام اشاره دارد).