بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه واشنگتن پست در یادداشت تازه خود بهقلم «کلیفورد می» نوشت: تابهحال باید یاد میگرفتیم که وقتی آمریکا عقبنشینی میکند، دشمنان این کشور پیشروی میکنند.
درست همان کاری که پوتین پس از تسلیم شدن بایدن به طالبان در سال 2021 انجام داد. همانطور که [آیتالله] خامنهای و بنیانگذاران تروریست داعش پس از باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا در سال 2011 وقتی از عراق خارج شد، انجام دادند.
در غربآسیا، «شی» بهعنوان میانجی برای ایجاد روابط میان عربستان و ایران عمل کرده است. ریاض همچنین اخیراً عضویت جزئی در سازمان همکاری شانگهای، یک بلوک سیاسی و امنیتی به رهبری پکن که شامل روسیه و هند است را تأیید کرد.
در آفریقا، چین یک قدرت اقتصادی بزرگ با پایگاه ارتش آزادیبخش خلق در جیبوتی است.
برزیل سالهاست که از آمریکا دور شده و به سمت چین رفته است. همین امر در مورد بسیاری از کشورهای دیگر آمریکای جنوبی نیز صادق است.
چین بزرگترین شریک تجاری آمریکای جنوبی و منبع اصلی سرمایهگذاری خارجی و وام است.
به گفته ژنرال «لورا جی ریچاردسون» -فرماندهی جنوب آمریکا- چین همچنین «فعالیتهای منطقه خاکستری را برای گسترش دسترسی و نفوذ نظامی و سیاسی خود انجام میدهد.»
حزب کمونیست چین بهطورمعمول در انتخابات دخالت میکند تا به نتایجی که میخواهد دست یابد. آیا باید بهسادگی به همسایگان خود در نیمکره غربی بگوییم: «خداحافظ و موفق باشید! ما یک غول دستوپا چلفتی هستیم که در حال حاضر به جنسیت، نژاد و نجات کره زمین وسواس داریم، پس چه کنیم؟»
درواقع، سیاست آمریکا مدتهاست که در این جهت است. بهعنوانمثال، 10 سال پیش، جان کری، وزیر امور خارجه وقت، با اعلام اینکه «عصر چین» درهای آمریکای لاتین را به روی حاکمان چین (و هر طرف ذینفع دیگر) باز کرد، اطلاع داد که دوره دکترین مونرو به پایان رسیده است.
در سایر نقاط منطقه، کوبا (بهرغم تلاش مشتاقانه اوباما برای نزدیکی) همچنان غیرآزاد و متخاصم با آمریکا است.
آیا اهمیتی دارد که برزیل و همسایگانش از آمریکا دور شوند و به سمت یک اکوسیستم ژئوپلیتیکی در حال گسترش که شامل تهران و مسکو میشود و پکن بهعنوان شکارچی رأس آن را شامل میشود پیش بروند؟
عاقلانه است که بهطور جدی در مورد اینکه این تصمیم برای آینده آمریکا چه معنایی خواهد داشت فکر کنیم.