بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه دیفنس پست تحلیلی بهقلم «دومینیک پلوز» منتشر کرد که در آن آمده است: اسناد افشا شده نشان داد که ایران و متحدانش در سوریه شبههنظامیان را برای «مرحله جدیدی از حملات مرگبار علیه سربازان آمریکایی در این کشور» با استفاده از بمبهای کنار جادهای قوی تسلیح میکنند و آموزش میدهند.
در همین حال، حدود 10هزار مایل دورتر، ایران در حال ایجاد شبکهای برای به چالش کشیدن آمریکا در حیاطخلوت خود بوده است.
در حالی که فعالیتهای چین در قاره آمریکا بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
ایران، تنها قدرت خارجی مسئول حملات اخیر به شهروندان آمریکایی، نیز سخت در تلاش است تا منافع ایالاتمتحده را در آمریکای مرکزی و جنوبی تضعیف کند.
تلاش ایران برای نفوذ جهانی چیز جدیدی نیست و مقابله با نفوذ آن در غربآسیا یک هدف دیرینه سیاست آمریکا بوده است؛
اما در سالهای اخیر، تهران تلاشهای خود را برای گسترش حضور خود در آمریکای لاتین افزایش داده است.
از مکزیک تا شیلی، یک موضوع غیرقابلتصور به واقعیت تبدیل شده است: یک کشور متخاصم با ایالاتمتحده، نفوذ خود را تنها مایلها دورتر از خاک آمریکا اعمال میکند.
چرا آمریکای لاتین؟ پاسخ ریشه در اهداف استراتژیک ایران دارد که دو مورد از آنها برجسته است: دور زدن تحریمهای آمریکا و ایجاد شبکهای از متحدان برای مقابله با واشنگتن.
ایران با افزایش نفوذ خود در منطقهای که احساسات ضدآمریکایی بهراحتی برانگیخته میشود، قصد دارد «محور مقاومت ضدآمریکایی» ایجاد کند.
ایران برای رسیدن به مأموریت خود در گسترش نفوذ در نیمکره غربی، تاکتیکهای مختلفی را به کار میگیرد.
شبکههای پیچیدهای را برای دور زدن تحریمها، استفاده از شرکتهای پیشرو، صرافیها و مکانیسمهای دیگر برای حفظ روابط تجاری با مشاغل هدف در منطقه ایجاد کرده است.
ایران از ونزوئلا، کشور دیگری که تحت تحریمهای آمریکا قرار گرفته، حمایت اقتصادی میکند تا به احیای صنعت نفت خود کمک کند.
در سال 2020، خرده فروشی برجسته ایران، مگاسیس، فروشگاهی را در کاراکاس افتتاح کرد.
علاوه بر این، این کشورها قراردادی 20 ساله امضا کردند که شامل حوزههای سیاسی، فرهنگی، گردشگری، اقتصادی، نفت و پتروشیمی میشد که منجر به ساخت هزاران خودروی ایرانی در ونزوئلا شد.
در نیکاراگوئه، ایران برای پرداخت 350 میلیون دلار بهمنظور کمک به ساخت اولین بندر آب عمیق کشور و همچنین 120 میلیون دلار برای پروژه نیروگاه آبی متعهد شد.
فعالیتهای جنایتکارانه تهران به رشوهخواری محدود نمیشود، زیرا این کشور دارای سابقه طولانی جنایات فراملی و تروریسم دولتی است.
اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا شواهدی پیدا کرده است که سازمان تروریستی حزبالله تحت حمایت ایران را با عملیات قاچاق مواد مخدر مرتبط میکند که شامل کارتلهای کلمبیایی، مکزیکی، برزیلی و ونزوئلایی میشود و سالانه حدود 2 میلیارد دلار درآمد دارد؛ این در حالی است که احتمالاً نفوذ غیرمستقیم بر مقامات فاسد دارد.
علاوه بر این، ایران بهطور مستقیم با کارتلها، حتی در بالاترین سطوح رهبری نظامی خود، همکاری میکند.
نیروی قدس با کارتلهایی در کلمبیا و مکزیک که پولشویی و حمل مواد مخدر را تسهیل میکنند، ارتباط مشهوری دارد.
در سال 2011، اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا یک توطئه بین نیروی قدس و کارتل زتاس مکزیک برای بمباران سفارت اسرائیل در واشنگتن را خنثی کرد.
در آرژانتین و برزیل، ایران در بمبگذاریهایی که سفارتخانههای اسرائیل و جامعه یهودیان را هدف قرار داده است، دست داشته است که منجر به کشته شدن 114 نفر و زخمی شدن بیش از 500 نفر شده است.
نظام انقلابی آشکارا به آمریکا برچسب شیطان بزرگ زده است.
ایران در بمبگذاری پادگان تفنگداران دریایی در بیروت و سفارتخانههای آمریکا در بیروت، کویت، نایروبی و دارالسلام که نزدیک به 300 کشته و هزاران زخمی برجای گذاشت، دست داشته است.
در سالهای اخیر، نیروهای ایرانی بیش از 83 حمله علیه نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه انجام دادهاند.
تمرکز دو دههای آمریکا بر غربآسیا به قیمت فرصتی برای پیشی گرفتن از نفوذ فزاینده چین در آمریکای لاتین تمام شده است.
با این وجود، توجه به چین و روسیه بیدلیل نیست. حضور چین در سرتاسر آمریکای مرکزی بهشدت احساس میشود و تغییر وفاداری هندوراس از تایوان به چین برای رسانههای خبری آمریکا بسیار بیشتر از مردم هندوراس موردتوجه بود.
چین عملاً خود را در فرهنگ، تجارت و سیاست آمریکای مرکزی درهمتنیده است و ایالاتمتحده باید با آن مقابله کند؛ اما نه به قیمت نادیده گرفتن سایر تهدیدها.
در آمریکای لاتین، ایران از تاکتیکهایی مشابه آنچه که مورد استفاده القاعده است، استفاده میکند و مراکزی برای طراحی و اجرای حملات ایجاد میکند.
پس از (حادثه) 11 سپتامبر، واشنگتن شبکهای از اطلاعات و به اشتراکگذاری منابع را برای پیشبینی و جلوگیری از حملات آینده ایجاد کرد. با توجه به این نکته، فعالیتهای ایران در آمریکای لاتین باید برای متخصصان امنیت ملی آمریکا نگرانکننده باشد.
در کنار تبلیغات پیچیده ضدآمریکایی، همکاریهای نظامی نیز افزایش یافته است.
این پیشرفتها زیرساختی را برای آموزش و کانالهای استخدام ایجاد میکند که هر دو عناصر حیاتی برای حملات تروریستی احتمالی هستند.
سیاستگذاران بر پویایی گستردهتر رقابت قدرت بزرگ تمرکز دقیقی دارند و در عین حال به آسیبپذیریهای درون «منطقه خاکستری نرم» درگیری توجه چندانی ندارند. ضروری است بدانیم که جنگ دو دههای آمریکا علیه تروریسم بهطور ناخواسته فرصتی را فراهم کرد که به روسیه امکان بازسازی، به چین توانایی ارتقا و به ایران فرصتی برای آماده کردن بمب خود داد.