بهگزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه تگزاس نشنال سکیوریتی در مقالهای بهقلم «هالی بارتوس» نوشت: از سال 2020، آفریقا بیش از هر منطقه دیگری در جهان شاهد ناآرامیهای سیاسی، افراطگرایی خشونتآمیز و وارونههای دموکراتیک بوده است.
موجی از کودتا سراسر ساحل و غرب آفریقا را در برگرفته است و اقتدارگرایان را در بسیاری از کشورها در قدرت قرار داده است.
تعامل آمریکا با آفریقا برای مدت طولانی در واشنگتن از اولویت برخوردار نبوده است، زیرا دولتهای متوالی توجه و منابع کمی را به پیشبرد دموکراسی و حلوفصل منازعات اختصاص میدهند.
تاکنون، دولت بایدن این الگو را حفظ کرده است که نشاندهنده تنش مداوم بین سیاست خارجی آمریکا مبتنی بر منافع و ارزشمحور است.
دموکراسی در سرتاسر قاره با چالشهایی مواجه است، اما مناطقی که در سالهای اخیر بیش از همه به سمت خودکامگی حرکت کردهاند، شمال آفریقا، ساحل و تا حدودی غرب آفریقا هستند.
در سال 2023، غرب و جنوب دموکراتیکترین مناطق آفریقا بودند، با میانگین نمرات دموکراسی انتخاباتی در حدود 0.5 در مقیاس 0 تا 1 (که 1 دموکراتیکترین است).
بین سالهای 2013 و 2023، نمرات دموکراسی انتخاباتی در 17 کشور از 54 کشور آفریقا افزایش یافت، اما در 37 کشور کاهش یافت.
با وجود کودتاها، حمایت مردم از دموکراسی همچنان بالاست، اما ضعیف شده است.
به گزارش Afrobarometer، یک شبکه تحقیقاتی مستقل مستقر در غنا، نزدیک به 70 درصد از پاسخدهندگان به نظرسنجی در 34 کشور آفریقایی دموکراسی را به هر سیستم دولتی دیگری ترجیح میدهند.
اکثریت بزرگ در اکثر کشورها همچنان حکومتنظامی و تکحزبی در سراسر قاره را رد میکنند، تنها در بورکینافاسو اکثر پاسخدهندگان از حکومتنظامی حمایت میکنند.
برای مثال، بین سالهای 15-2014 و 22-2021، حمایت از دموکراسی 36 درصد در مالی، 26 درصد در بورکینافاسو، 21 درصد در آفریقای جنوبی و 15 درصد در گینه کاهشیافته است.
آفریقا به مکان اصلی رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شده است.
تلاشهای آمریکا برای ترویج دموکراسی و تقویت امنیت در آفریقا با افزایش رقابت قدرتهای بزرگ منطقهای با چین و روسیه پیچیده شده است.
این رقابت جهانی لیبرالها را در برابر دولتهای مستبد با دیدگاههای متفاوت از نظم بینالمللی قرار میدهد.
با این حال، تعامل اقتصادی و دیپلماتیک در حال انفجار چین در آفریقا در دهههای اخیر باعث شده است که نفوذ آن در این قاره بهسرعت رشد کند و در بسیاری موارد اکنون از قدرتهای استعماری سابق اروپایی یا آمریکایی فراتر رفته است.
در سالهای 2017 و 2018، پس از یک دوره تداوم در سیاست آفریقا که توسط چند اشتباه دیپلماتیک مشخص شد، رقابت قدرتهای بزرگ با چین و روسیه در استراتژی دولت ترامپ برای آفریقا در آفریقا محوریت بیشتری پیدا کرد.
واشنگتن باید با شرکای نزدیک غربی خود در این قاره، از جمله هماهنگی کمکهای مالی و بستههای سرمایهگذاری برای مقابله با روسیه و چین، اقدامات بیشتری انجام دهد. از سال 2013، واشنگتن از نزدیک با پاریس در ساحل برای تأمین حملونقل، سوختگیری هوایی و اطلاعات همکاری کرده است.
واشنگتن باید بیشتر با فرانسه هماهنگ باشد تا توافقهای آتی امکان ادامه کار برای اهداف مشترک ژئوپلیتیکی و امنیتی را حداقل در کشورهایی که فرانسه را رد نکردهاند و میتوانند از کمکهای اضافی مانند سواحل، کامرون و نیجریه بهرهمند شوند، فراهم کند.
واشنگتن همچنین باید بهدنبال همکاری با انگلیس و سایر متحدان نزدیک غربی باشد که در ثبات منطقه و مقابله با حکومتهای استبدادی منافع مشترک دارند و میتوانند بهدنبال علاقه عمیقتر به این قاره باشند.
برای مثال، انگلیس در سالهای اخیر کمکهای خود به آفریقا را کاهش داده است.
آمریکا باید از این کاهشها بهعنوان بخشی از تلاش هماهنگ برای بازگرداندن پیوند و اهرم غرب حمایت کند.
واشنگتن میتواند با متحدان اروپایی برای دور زدن حکومتنظامی متخاصم و حمایت از جامعه مدنی آفریقا همکاری کند.