بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه هاآرتص در یادداشت خود بهقلم «آلون پینکاس» نوشت: تقریباً هر چیزی که قابلتصور است در دو سال گذشته در مورد برنامه هستهای ایران، توافق هستهای 2015، پیامدهای خروج یکجانبه آمریکا از توافق و ایران بهعنوان یک «دولت هستهای» نوشتهشده است.
اکنون به نظر میرسد که واشنگتن تسلیم وضعیت موجود شده است. ایران یک کشور هستهای است، اگرچه 10 برابر مقدار اورانیوم غنیشده خود در زمان توافق هستهای را تولید کرده است، اما از غنیسازی اورانیوم بالای 60 درصد خودداری میکند.
پیش رفتن وضعیت موجود حاکی از آن است که توافق هستهای دستنیافتنی و شاید نامطلوب تلقی میشود و با توجه به اینکه تمرکز آمریکا بر روی اوکراین، روسیه، چین و کرهشمالی است، ایران عملاً از دستور کار خارج خواهد شد.
بنیامین نتانیاهو شخصی است که با متهم کردن دولت مستعفی به «اجازه تاختن ایران بهسوی سلاحهای هستهای» معنای جدیدی به واژه «پررویی» داد. او همان کسی است که در جلسه استماع مجلس نمایندگان آمریکا در سال 2002 گفت که حمله آمریکا به عراق بازتاب مثبتی خواهد داشت و بر ایران تأثیر میگذارد.
او همان مردی است که علیه توافق هستهای اعتراض کرد، اما هیچ راه جایگزینی ارائه نکرد، همان کسی که ادعا میکرد که تحریمها باعث فروپاشی نظام ایران میشود. او همان کسی است که دونالد ترامپ را تحتفشار قرار داد تا آمریکا را بدون نقشه دوم از توافق خارج کند، که منجر به نصب سانتریفیوژهای جدید توسط ایران و غنیسازی اورانیوم بیشتر از همیشه شد. او همان مردی است که «ژنرال مارک میلی» -رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا- به او هشدار داده بود که پس از شکست در انتخابات 2020، خویشتنداری کند و ترامپ را وارد جنگ نکند.
بههرحال، نتانیاهو اکنون دوباره تلاش خواهد کرد که با آمریکا لابی کند تا وارد عمل شود و بار دیگر مدعی شود که تمدن غرب در معرض خطر است و دوباره سال 1938 است.
او اطلاعات فزایندهای ارائه خواهد کرد تا ثابت کند که برنامه ایران پیوسته اما بیسروصدا در حال پیشرفت است. اما آیا آمریکا میتواند بهطور کامل ایران را نادیده بگیرد؟
که منجر به این فرض نهچندان بعید میشود که در اواسط سال 2023 توافق هستهای جدید ایران معرفی و مورد مذاکره قرار خواهد گرفت.
امروز آمریکا دیگر عربستان را متحد قابلاعتماد و بادوام نمیداند. در بحبوحه بیانیههای خشمگین کنگره علیه ریاض، واشنگتن روابط آمریکا و عربستان را بازنگری کرده و فروش تسلیحات پیشرفته را متوقف کرده است.
فهرست بلندبالایی منجر به بروز چنین اتفاقاتی شده است، از جمله قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار در سال 2018، همدستی غیرقابلانکار محمد بن سلمان در جنایت، جنگ شکستخورده سعودیها در یمن که آمریکا را تهدید میکند، بازیهای نفتی-سیاسی ولیعهد و امتناع او حتی از در نظر گرفتن درخواست بایدن برای افزایش تولید (نفت) در آستانه زمستان اروپایی که از انرژی روسیه محروم است.
اسرائیل و عربستان بهطور قابلتوجهی روابط خود را بهبود بخشیدهاند، اگرچه هرگز آن را رسمی نکردهاند. این بهبود ارتباط شامل تلاشهای ضد تروریسم، اشتراکگذاری اطلاعات، نگرش نگرانکننده مشابه در مورد برنامه هستهای ایران، توسعه موشکی، حمایت از تروریسم و مداخله در عراق، سوریه، لبنان و یمن بوده است.
عربستان جزئی از توافقات ابراهیم نبود؛ بااینحال نتانیاهو بر این باور است که بر اساس منافع مشترک با سعودیها و تحقیر اساسی ولیعهد به خاطر فلسطینیها، میتواند به ایجاد روابط حسنه دست یابد که منجر به پیشرفت دیپلماتیک شود.
او همچنین به یک برنامه سیاست خارجی عمده نیاز دارد تا توجهات را از محاکمه فساد و دولت افراطی خود منحرف کند.
سعودیها نشانههای روشنی از بهبود روابط با ایران نشان دادهاند. اگر نتانیاهو واقعاً معتقد است که لابی اسرائیلی-سعودی برای فریب دادن آمریکا برای حمله به ایران امکانپذیر است، او بیپروا یک بازی خطرناک را انجام میدهد.
محمد بن سلمان ممکن است بر این باور باشد که میتوان با ایران توافقی منطقی کرد و او تهران را بهنوعی تفاهم منطقهای سوق داده و از رویارویی جلوگیری خواهد کرد. اگر او واقعاً این را باور داشته باشد، او نیز بازی بسیار خطرناکی انجام میدهد.