loader image

جستجو

Thanks to the Taliban, Afghanistan has once again become a hotbed of terrorism

هیل:
به لطف طالبان، افغانستان دوباره به کانون تروریسم تبدیل شد

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «هیل» در مقاله خود با اشاره به اینکه کمتر از دوسال از خروج آخرین سرباز آمریکایی می‌گذرد، تاکید کرد: افغانستان بار دیگر به لطف طالبان، محل تجمع گروه‌‌‌‌های تروریستی برای آموزش، سازماندهی و حمله به سایر نقاط جهان تبدیل شده است.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه هیل در مقاله خود به‌قلم «آنی پفورزایمر» «شبنم نسیمی» نوشت: زمانی که آمریکا خروج قریب الوقوع خود را از افغانستان در سال 2021 اعلام کرد، بسیاری استدلال کردند -یا حداقل امیدوار بودند- که این آخرین فصل در تعامل 20 ساله ما در آنجا خواهد بود و به نوعی ما را از تهدیدی که باعث مبارزه علیه تروریسم شود مصون می‌دارد.

اما کمتر از دو سال از زمانی که آخرین سرباز آمریکایی، افغانستان را ترک کرد میگذرد، اما واقعیت کنونی همچنان این امید را از بین ‌‌‌می‌برد.

افغانستان بار دیگر به محل تجمع گروه‌‌‌‌های تروریستی برای آموزش، سازماندهی و حمله به سایر نقاط جهان تبدیل شده است.

این نتیجه‌گیری گزارشی است که در ماه ژوئن توسط کمیته نظارت بر تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه طالبان به‌طور علنی منتشر شد.

این گزارش واقعیت افغانستان تحت کنترل طالبان را توصیف می‌کند، افغانستانی که شامل تعداد زیادی از گروه‌های تروریستی، چه منطقه‌ای و چه جهانی است، تروریست‌هایی که بدون مزاحمت زندگی می‌کنند، فعالیت‌های تروریستی انجام می‌دهند و در سال 2023، تعدادشان نسبت به سال قبل بیشتر نیز شده است.

در خلاصه این گزارش آمده است: «ارتباط بین طالبان، القاعده، تحریک طالبان پاکستان، این‌ها همگی مواردیست که قوی ادامه دارد و همزیستی بالایی دارند.

این گروه‌ها طیفی از گروه‌های تروریستی هستند که اکنون از آزادی بیشتری تحت حاکمیت واقعی طالبان برخوردارند. ‌‌‌‌

آن‌ها از این مسئله به‌خوبی استفاده ‌‌‌می‌کنند و خطر تروریسم را هم در افغانستان و هم در منطقه افزایش می‌دهند.»

بر اساس این گزارش، طالبان به جز گروه داعش، از همه این گروه‌‌‌‌ها استقبال می‌کند. به‌رغم اینکه طالبان بر هر جنبه دیگری از امنیت افغانستان فائق است، اما به نظر می‌رسد که طالبان به‌طور عجیبی قادر به خنثی کردن داعش نیست.

ما ناظران دیرینه افغانستان و سیاست امنیتی بین‌المللی هستیم که بابت این روند منفی ترسناک و واکنش تطبیق‌گرایانه غرب نیز نگرانیم.

شواهد موجود در این گزارش اخیر سازمان ملل متحد، استدلال‌‌‌‌هایی را که دو سال پیش شنیده بودیم، به چالش ‌‌‌می‌کشد؛

استدلال‌هایی مبنی بر اینکه ما ‌‌‌می‌توانیم بازسازی شبکه‌‌‌‌های تروریستی در افغانستان را با قابلیت مبارزه با تروریسم مهار کنیم.

آمریکا با خروج از این کشور، خیانت بزرگی کرد و شبکه‌‌‌‌های اطلاعاتی خود را در افغانستان مختل کرد. حتی یک مقام ارشد نظامی آمریکایی در ماه مارس گفت که این برنامه مبارزه تروریستی نمی‌تواند ما را در برابر دشمنی مصمم (طالبان) ایمن نگه دارد.

مذاکرات نه‌چندان محرمانه بین سیا و طالبان برای همکاری علیه داعش در سطوح مختلف اشتباه است، زیرا هدف تاکتیکی را بر مشکل استراتژیک درگیر کردن آمریکا در مشارکت با یک گروه تروریستی شناخته‌شده اولویت می‌دهد.

طالبان جذابیت داعش را برای قومیت‌های دیگر تقویت می‌کند و باعث تشویق کسانی که مایل به پیوستن داعش هستند می‌شود.

برخی خواستار تعامل با طالبان شده‌اند، زیرا آن‌ها اکنون حاکمان حقیقی کشورشان هستند، اما ما باید با دقت نگاه کنیم که این موضوع چه معنایی می‌تواند برای منافع پایدار امنیت ملی داشته باشد.

آیا واقعاً منظور حامیان تعامل این است که درها را به روی رهبر طالبان باز کنیم؟ طالبانی که نفرت زن‌ستیزانه و میل خشونت‌آمیز او بر همه آَشکار است؟!

تا چند سال دیگر، نیروهای بیرونی و داخلی جهاد اسلامی، میلیون‌ها انسان را در چنگ خود خواهند داشت.

گزارش سازمان ملل متحد موجی از جابجایی جنگجویان خارجی به افغانستان را اعلام می‌کند و در همین حال نیز گروه‌هایی در سرتاسر جهان سخنان طالبان را مبنی بر پیروزی بزرگ از طریق خلوص جهادی به‌عنوان یک چراغ و الگو می‌بینند.

کودکان دبستانی افغانستان اکنون در آموزش بنیادین انتقام‌‌جویانه طالبان شرکت می‌کنند. دختران جوان افغان که مجبور به ترک تحصیل و اشتغال شده‌اند، قبل از اینکه به‌خود بیایند، عروس و مادر می‌شوند.

ما باید تمام تلاش خود را برای حفظ و تقویت بزرگ‌ترین ابزار سیاست بین‌المللی که در اختیار داریم انجام دهیم؛

تحریم‌های هدفمند، جهانی و تحت مدیریت سازمان ملل علیه رهبران طالبان، این اساس اقدامات آن‌ها که تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی است را می‌تواند خنثی کند؛

اما متأسفانه شورای امنیت سازمان ملل متحد که به‌شدت در مورد اکثر مسائل اختلاف نظر دارد، از این نظام حمایت کرده است.

علاوه بر این، نقض حقوق بشر توسط طالبان، مانند کشتن زندانیان و مقامات دولتی سابق، شکنجه زنان و محرومیت از خدمات درمانی و غذا برای آسیب‌پذیرترین قشر، درواقع وجود سلطه تروریست بر مردم افغانستان است.

ما از گزینه‌های دیگر سیاستی که پیام بین‌المللی روشنی را ارسال می‌کنند، دفاع می‌کنیم، این اقدامات تروریستی و میزبانی از گروه‌های جهادی بین‌المللی، دلایل دیگری هستند که با طالبان نمی‌توان به‌عنوان نماینده قانونی مردم افغانستان رفتار کرد.

در غیر این صورت، ارتباطات طالبان با تشدید پذیرش او به‌عنوان یک دولت، یک خطر استراتژیک ایجاد می‌کند؛

شاید در سطح فنی؛ در زمینه ارائه کمک و امنیت به شهروندان خارجی یا افغان‌های واجد شرایط، مجبور به همکاری با مقامات طالبان باشیم، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که از منافع امنیت ملی خود دست بکشیم.

پیام طالبان از زمان کنترل افغانستان در سال 2021، بلند و واضح این بود که آن‌ها از دسترس جامعه جهانی خارج هستند.

گزارش کمیته تحریم‌های سازمان ملل، خطر عدم کنترل این موضوع را نشان می‌دهد، چه رسد به اینکه آن‌ها به رسمیت شناخته شوند و دیگر برای خود قدرت یک کشور رسمی را داشته باشند.