loader image

جستجو

The futility of grand strategy

فارن پالیسی:
بیهودگی استراتژی بزرگ

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «فارن پالیسی» در مقاله‌ای با اشاره به اینکه قدرت‌های بزرگ امروزی با معضلات استراتژیک جدی روبرو هستند،به بررسی بیهودگی استراتژی بزرگ، پرداخت.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در مقاله‌ای به‌قلم «دانیل درزنر» نوشت: در حالی که چین آشکارا از قدرت بیشتری برخوردار است، آمریکا چه مقدار تلاش و منابع باید برای مبارزه با روسیه اختصاص دهد؟

چین تا چه اندازه باید به روسیه در جنگی کمک کند که به نظر می‌رسید تا کنون دستاوردهای کمی داشته باشد اما منابع و جایگاه جهانی مسکو را تنزل داده است؟

آیا دولت‌های هند و اقیانوسیه می‌توانند بین چین و آمریکا تعادل برقرار کنند؟

به نظر می‌رسد که اکنون نیاز به استراتژی وجود داشته باشد؛ بنابراین، استراتژیست‌های پیشرو روابط بین‌الملل در جهان چه کسانی هستند که ما را در تمام این موارد راهنمایی کنند؟

در اینجا یک قانون کلی خوب وجود دارد: آن‌ها کسانی هستند که فکر می‌کنید احتمالاً در چند سال آینده به موفقیت خود خواهند رسید.

اگر معتقدید این پیش بینی بدبینانه است، دو دهه گذشته را به یاد بیاورید. کارشناسان استراتژی کلان، مانند «جان لوئیس گادیس» -استراتژی امنیت ملی جورج بوش- رئیس جمهور وقت ایالات متحده را پس از سال 2001 تحسین کردند.

استراتژی ضد شورش ژنرال دیوید پترائوس چند سال بعد همه چیز را به خود جلب کرد. به جرات می‌توان گفت که ستاره پترائوس از آن زمان تا کنون کم رنگ شده است.

اخیراً، ولادیمیر پوتین بود که بر منطقه خاکستری درگیری بین کشورهای اعلام شده جنگ و صلح تأکید می‌کرد که هم از نظر تاکتیکی زیرک و هم از نظر استراتژیک جسورانه ستایش می‌شد.

این احتمال وجود دارد که هرکسی که مطبوعات تجاری از او تجلیل می‌کنند، در نهایت ورشکسته شوند.

چه در تجارت و چه در سیاست قدرت‌های بزرگ، استراتژیست درخشان امروز، احمق سرسخت فردا است.

چیزی که اکنون ممکن است قطعه‌ای از بینش تازه به نظر برسد، می‌تواند تنها چند سال بعد مانند یک میوه پوسیده به نظر برسد.

همه این‌ها این سؤال را ایجاد می‌کند که آیا می‌توان کتابی درباره علم استراتژی تهیه کرد که نیمه عمر آن بیش از چند سال باشد؟

من در مجلدات ویرایش شده در مورد استراتژی بزرگ مشارکت داشته‌ام و بارها در مورد بیهودگی چنین تمرینی نوشته‌ام، بنابراین شک دارم.

هرکسی که از زیرکی استراتژیک خود شهرت پیدا می‌کند، به نبوغ راهبردی خود باور دارد و خود را می‌سازد.

همان‌طور که از عنوان آن پیداست، این یک نسخه جدید از یک پروژه موجود است.

« ادوارد مید ارل» اولین نسخه از سازندگان استراتژی مدرن را ویرایش کرد که در سال 1943 منتشر شد، کاملاً تاریخی برای انتشار جلدی درباره وضعیت تفکر استراتژیک (عنوان فرعی آن کتاب اندیشه نظامی از ماکیاولی تا هیتلر بود).

«پیتر پارت» ویرایش دوم را ویرایش کرد. این یک سیگنال مختلط است: نسخه پارت یکی از آن مجموعه‌های بزرگ و مهمی است که بسیاری از اساتید دوست دارند در پشته‌های خود به نمایش بگذارند، اما مکان صعب العبور آن نشان می‌دهد که کتاب بسیار بیشتر از آن که خوانده شده باشد، دیده شده است.

پس از دهه 1980، هیچ کس واقعاً اهمیت نمی‌داد که شارل دوگل، رئیس جمهور سابق فرانسه در مورد استراتژی چه فکر می‌کند.

دلایل متعددی وجود دارد که چرا نسخه پارت در جامعه مطالعات استراتژیک مورد تأیید است اما محبوب نیست.

اگرچه سون تزو ژنرال چینی دوره سلسله ژو و کلاوزویتز نسبت به نگریستن استراتژی از طریق یک لنز کاملاً نظامی هشدار دادند، تعریف پارت از استراتژی بسیار محدود بود: «استفاده از نیروی مسلح برای دستیابی به اهداف نظامی و در نتیجه، هدف سیاسی جنگ.

» حتی جامعه مطالعات امنیتی این موضوع را بسیار محدودکننده می‌دانست

. همان‌طور که استفان والت از فارن پالیسی در بررسی سال 1987 خود برای امنیت بین‌الملل ابراز تأسف کرد، فرصت طلایی را برای نشان دادن اینکه چگونه یک مفهوم گسترده‌تر از استراتژی ممکن است بینش‌های مهم جدیدی را به همراه داشته باشد، از دست داد.

سازندگان جدید استراتژی مدرن شامل مدخل‌های متعددی است که به ستون‌های غیرنظامی استراتژی اختصاص دارد.

یک فصل توسط جیمز لیسی و دیگری توسط اریک هلینر و جاناتان کرشنر به مبانی اقتصادی استراتژی می‌پردازد. تنوی مدان راهبردهای عدم همسویی را بررسی می‌کند.

«پریا ساتیا» در مورد استراتژی‌های ضد امپراتوری از مهاتما گاندی تا فرانتز فانون می‌نویسد.

محدودیت‌های ذاتی برای بیان علم استراتژی وجود دارد. برندز در مقدمه خود در این مورد با خود تناقض دارد

. او می‌نویسد که رشته مطالعات استراتژیک ریشه در این باور دارد که منطق اساسی استراتژی وجود دارد که فراتر از زمان و مکان است؛

اما فقط دو صفحه بعد، برندز تصدیق می‌کند که نسخه‌های قبلی این کتاب «به‌طور اجتناب‌ناپذیری از زمان انتشار پیر شده‌اند و بنابراین هر دو به ما یادآوری می‌کنند که وضعیت هنر در طول زمان تغییر می‌کند». در این ادعا که اگر وضعیت هنر به تکامل خود ادامه دهد، اصول استراتژی وجود دارد، تنش وجود دارد.

در حالی که هر فصل ممکن است ارزش تاریخی زیادی داشته باشد، شاید این مفهوم اساسی که استراتژی پایدار است باید بیشتر مورد بازجویی قرار گیرد.