بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه وارآن راکس در گزارش خود بهقلم «شان موناگان»«دوبرا چورتون» نوشت: برخلاف توصیه رئیسجمهور اول جورج واشنگتن مبنی بر «پرهیز از اتحاد دائمی با هر بخشی از جهان خارجی»، یک اصل اصلی استراتژی کلان آمریکا از سال 1945، رشد و پرورش شبکه بیرقیب متحدان و شرکای خود بوده است.
این رویکرد در دوران دولت ترامپ کمی نادیده گرفته شد. دولت بایدن بهسرعت به رویکرد سنتیتر بازگشت و در دستورالعمل راهبردی امنیت ملی موقت اعلام کرد: «اتحادها بازگشتهاند».
استراتژی دفاع ملی 2022 نقش و اهمیت دوستان آمریکا را به «مرکز ثقل» ارتقا میدهد.
این سند متعهد است که «استراتژی خود را در متحدان و شرکای خود تثبیت کند.» مرکز این استراتژی، بازدارندگی یکپارچه در سراسر شبکه متحدان است.
در اروپا، متحدان و شرکا ارزش خود را با حمایت از اوکراین ثابت کردهاند، درحالیکه راهبرد هند و اقیانوس آرام آمریکا مبتنی بر اعمال نفوذ شبکه گستردهای از دوستان منطقهای است، از مشارکت سهجانبه AUKUS تا ژاپن، کره جنوبی، و روابط رو به رشد با شرکای هند و اقیانوس آرام.
بااینحال، همانطور که آمریکا میخواهد دوستانش برای رقابت با چین و شکست روسیه در اوکراین حمایت کنند، خود متحدان و شرکا نیز خواستههایی از واشنگتن دارند.
آنها خواهان تغییر تحولی در سیاستها و فرآیندهای وزارت دفاع هستند که مانع از تلاشهای آنها برای حمایت از استراتژی آمریکا شود. سه حوزه که برای اصلاحات آماده هستند عبارتاند از اشتراک اطلاعات، کنترل صادرات و فناوری و برنامهریزی استراتژیک مشترک.
نمونهای از آن ابتکار سهجانبه AUKUS است. AUKUS یک سیاست شاخص برای دولت بایدن است که رئیسجمهور در صفحه اول استراتژی امنیت ملی خود آن را ستایش میکند. بااینحال، خطر کلیدی برای AUKUS کنترلهای صادراتی آمریکا و شیوههای اشتراکگذاری اطلاعات موجود است.
هر یک مانع نوآوری میشود و اعتماد را تضعیف میکند، درست در لحظهای که هر دو برای رقابت با چین موردنیاز هستند. در همین حال، عدم مشارکت متحدان در برنامهریزی راهبردی آمریکا، را تهدید میکند.
اولین مورد در لیست خواستههای متحدان و شرکای آمریکا، اصلاح اطلاعات و به اشتراکگذاری اطلاعات است.
همانطور که دانیل به ایمن از لاوفار میگوید: «دسترسی به اطلاعات آمریکا در فهرست خواستهها و نیازهای متحدان قرار دارد.
رویههای وزارت دفاع امکان اشتراکگذاری اطلاعات را فراهم میکند، اما رویهها پیچیده، گیجکننده و اغلب بیشازحد محدودکننده هستند.»
بخشی از دلیل آن طبقهبندی بیشازحد در سیستم آمریکا است، عادتی که ژنرال جان هایتن، معاون رئیس ستاد مشترک ارتش، آن را «به طرزی باورنکردنی مضحک» توصیف کرد.
مشکل اساسی نیاز به ایجاد تعادل بین دو الزام مهم سیاسی است: حفاظت از اطلاعات طبقهبندیشده نظامی در برابر افشای خارجی در مقابل «تثبیت استراتژی ما در متحدان و شرکا». متأسفانه، سیاست آمریکا همچنان در حالت «جنگ سرد» گیرکرده است. این بدان معناست که متحدان و شرکا – که نقش مهم اما درنهایت حاشیهای در سیاست جنگ سرد آمریکا داشتند عقب میمانند.
دومین مورد در لیست خواستههای متحدان آمریکا، اصلاح در کنترل صادرات و فناوری آمریکا است.
کاربرد فعلی آنها که برای جلوگیری از رسیدن فناوری حساس به دست دشمنان طراحیشده است، مانع همکاری با متحدان و رقابت صنعتی آمریکا میشود.
دو مقصر اصلی، مقررات بینالمللی تجارت اسلحه و برنامه فروش نظامی خارجی هستند که هر دو در طول جنگ سرد توسعهیافته و از آن زمان بهندرت بهروز شدهاند.
رویکرد فعلی وزارت امور خارجه برای کنترل صادرات، بار قابلتوجهی را بر دوش متحدان تحمیل میکند.
یک ارزیابی نشان میدهد که بریتانیا هرسال حداقل نیم میلیارد دلار برای پیروی از کنترلهای صادراتی آمریکا خرج میکند، تقریباً یک درصد از بودجه دفاعی آن.
مقررات تجارت بینالمللی اسلحه همچنین به نوآوری آمریکا آسیب میزند، زیرا شرکتها را از مناقصه قراردادهای نظامی به دلیل ترس از مختل شدن توسط کنترلهای صادراتی آمریکا منصرف میکند.
بهعنوان مثال، شرکت آمریکایی بوئینگ اخیراً تصمیم گرفت پهپاد Ghost Bat خود را در استرالیا توسعه دهد، درحالیکه Anduril استرالیا قصد دارد زیردریاییهای مستقل بدون قطعات کنترلشده توسط آمریکا را توسعه دهد.
درنهایت، تحقق جاهطلبی استراتژی دفاع ملی همچنین مستلزم گامهایی برای ادغام بهتر متحدان و شرکای آمریکا در برنامهریزی استراتژیک است.
آمریکا از زمان جنگ مکزیک و آمریکا در سال 1846 بهتنهایی در هیچ درگیری بزرگی مبارزه نکرده است.
امروز، متحدان و شرکای آمریکا میتوانند به حل «مشکلات دو جبههای» آن کمک کنند. اما برای انجام این کار آنها باید بتوانند برنامهریزیهای عملیاتی و استراتژیک خود را با اقدامات آمریکا هماهنگ کنند.
استراتژی دفاعی دولت بایدن «دعوت به اقدام برای شرکت دفاعی برای ترکیب متحدان و شرکا در هر مرحله از برنامهریزی دفاعی» بود.
برنامهریزی مشترک بهبودیافته همچنین میتواند نگرانیهای همیشگی تقسیم بار را برطرف کند. همانطور که کال بیان میکند، هدف این نیست که «متحدان و شرکا بیشتر انجام دهند پس ما کمتر انجام دهیم» بلکه «ما باید کارهای بیشتر انجام دهیم و دیگران هم باید کار بیشتری در کنار ما انجام دهند.»