به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، در بخش دوم و پایانی مقاله روزنامه نیویورک تایمز به‌قلم «هیئت تحریریه» آمده است:
شخصیت مهم است
شخصیت کیفیتی است که به یک رهبر اعتبار، اقتدار و نفوذ می‌بخشد. در طول مبارزات انتخاباتی 2016، حملات کوچک ترامپ به مخالفانش و خانواده‌هایشان باعث شد بسیاری از جمهوری‌خواهان به این نتیجه برسند که او فاقد چنین شخصیتی است. سایر جمهوری‌خواهان، از جمله کسانی که از سیاست‌های رئیس‌جمهور سابق در دوران ریاست‌جمهوری حمایت کردند، می‌گویند که دیگر نمی‌توانند با وجدان راحت از او برای ریاست‌جمهوری حمایت کنند. پل رایان، رئیس‌جمهوری‌خواه سابق مجلس نمایندگان آمریکا در ماه می درباره ترامپ گفت: «این شغلی است که به شخصیتی نیاز دارد که او ندارد».
کسانی که شخصیت ترامپ را می‌شناسند، افرادی که او برای خدمت در مهم‌ترین مناصب کاخ سفید خود منصوب کرده است، در مورد شایستگی او برای منصب خود تردیدهای جدی دارند.
جان کلی، رئیس سابق ستاد وی، ژنرال چهار ستاره بازنشسته تفنگداران دریایی، ترامپ را فردی توصیف کرد که «شخصی است که مستبدان و دیکتاتورهای قاتل را تحسین می‌کند. فردی که چیزی جز تحقیر نهادهای دموکراتیک، قانون اساسی و حاکمیت قانون ما ندارد.» بیل بار که ترامپ او را به‌عنوان دادستان کل منصوب کرد، درباره او گفت: «او همیشه منافع را بر هر چیز دیگری، از جمله منافع کشور، مقدم خواهد داشت.» جیمز متیس، یک ژنرال چهار ستاره بازنشسته تفنگداران دریایی که به‌عنوان وزیر دفاع خدمت می‌کرد، گفت: «دونالد ترامپ اولین رئیس‌جمهور در طول عمر من است که سعی نمی‌کند مردم آمریکا را متحد کند، حتی تظاهر به تلاش هم نمی‌کند.»
مایک پنس، معاون ترامپ، او را رد کرده است. هیچ معاون دیگری در تاریخ مدرن آمریکا این کار را نکرده است. پنس گفته است: «من معتقدم هرکسی که از قانون اساسی حمایت نمی‌کند، هرگز نباید رئیس‌جمهور آمریکا شود».
در هر دولت دیگر آمریکا، یک جدایی در سطح کابینه نادر است؛ اما تعداد بی‌سابقه‌ای از منصوبان ترامپ به‌طور علنی از رهبری او انتقاد کرده‌اند، با نامزدی او در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ مخالفت کرده‌اند یا درباره شخصیت او برای دور دوم سؤالاتی را مطرح کرده‌اند. بیش از دوازده نفر از ارشدترین منصوبان او، کسانی که او انتخاب کرد تا در کنارش کار کنند و عملکرد او را از نزدیک دیدند علیه او صحبت کرده‌اند و به‌عنوان شاهد در مورد نوع رهبری او عمل کرده‌اند.
راه‌های زیادی برای قضاوت درباره شخصیت رهبران وجود دارد. یکی این است که ببینیم آیا آن‌ها مسئولیت اعمال خود را می‌پذیرند یا خیر. ترامپ از پاسخگویی متنفر است. اگر شکست بخورد، می‌گوید که در انتخابات تقلب شده است. اگر محکوم شود، به این دلیل است که قضات برای دستگیری او تلاش می‌کنند. اگر او به توافقی نرسد، همانطور که بارها با کنگره در دوره او اتفاق افتاد، دولت را تعطیل یا تهدید می‌کند. آمریکایی‌ها انتظار ندارند که روسای جمهورشان بی‌نقص باشند. بسیاری از آن‌ها غرور، عزت‌نفس، تکبر و سایر عیوب شخصیتی را از خود نشان داده‌اند.
تغییر چندانی در مورد ترامپ ایجاد نشده است. او سعی می‌کند هر کسی را که شهامت دارد به‌عنوان شاهد علیه او بترساند. او به صداقت قضاتی که وظیفه خود را انجام می‌دهند تا او را در برابر قانون پاسخگو بدانند، حمله می‌کند. او کسانی را که دوست ندارد مسخره می‌کند.
سخنان یک رئیس‌جمهور مهم است
وقتی آمریکا شاهد راهپیمایی ملی‌گرایان سفیدپوست و نئونازی‌ها در خیابان‌های شارلوتزویل، ویرجینیا، در سال 2017 بود و فعالان علیه نژادپرستی تظاهرات می‌کردند، ترامپ از «افراد بسیار خوب در هر دو طرف» صحبت کرد. وقتی در یک مناظره در سال 2020 در مورد گروه پسران مغرورتحت فشار قرار گرفت، ترامپ به آن‌ها گفت که «بایستند»، درخواستی که سوابق نشان می‌دهد، آن‌ها به معنای واقعی کلمه در تصمیم به هجوم به کنگره آن را پذیرفتند.
در سال 2022، هشدار فوری درباره افزایش تهدید خشونت سیاسی در آمریکا و اقداماتی که آمریکایی‌ها می‌توانند برای متوقف کردن آن انجام دهند، به صدا درآمد. در آن زمان، ترامپ در حال آماده شدن برای اعلام قصد خود برای کاندیداتوری مجدد برای ریاست‌جمهوری بود و حزب جمهوری‌خواه در میانه مبارزه برای کنترل، بین ترامپگرایان و کسانی که آماده بودند از رهبری مخرب او خارج شوند، قرار داشت. این مبارزه درون حزبی عواقبی برای همه آمریکایی‌ها دارد. ما نوشتیم: «یک دموکراسی سالم مستلزم آن است که هر دو حزب سیاسی کاملاً به حاکمیت قانون متعهد باشند و خشونت یا سخنرانی خشونتآمیز نکنند.»
جناح بزرگی از یک حزب در کشور ما، یعنی افراطیون MAGA ترامپ، اکنون حزب و اهرم‌های قدرت آن را کنترل می‌کنند. دلایل زیادی وجود دارد که پیروزی او بر حزب جمهوری‌خواه برای دموکراسی آمریکا بد است، اما یکی از مهم‌ترین آن‌ها این است که این افراط‌گرایان اغلب از سخنان خشونتآمیز یا اعتقاد به استفاده از خشونت برای دست‌یابی به اهداف سیاسی خود استقبال کرده‌اند. این باور منجر به حمله 6 ژانویه به ساختمان کنگره شد و منجر به افزایش تعداد تهدیدها علیه قضات، مقامات منتخب و دادستان‌ها شد.
این تهدید را نمی‌توان از استفاده ترامپ از زبان برای تشویق خشونت، غیرانسانی کردن گروه‌های مردم و نشر اکاذیب جدا کرد. یک مطالعه توسط محققان دانشگاه کالیفرنیا، دیویس که در اکتبر 2022 منتشر شد، به این نتیجه رسید که جمهوری‌خواهان MAGA (در مقایسه باکسانی که خود را جمهوری‌خواه سنتی معرفی می‌کردند) «به احتمال زیاد دارای عقاید افراطی و نژادپرستانه هستند و از سیاست حمایت می‌کنند.»
حزب جمهوری‌خواه این فرصت را داشت که ترامپیسم را کنار بگذارد اما به آن تسلیم شده است. رهبران جمهوری‌خواه فرصت‌های زیادی برای انکار گفتمان خشونتآمیز او داشته‌اند و نشان می‌دهد که این گفتمان نباید جایی در زندگی سیاسی داشته باشد. آن‌ها موفق نشدند. تعداد قابل‌توجهی از رأی‌دهندگان در انتخابات مقدماتی جمهوری‌خواهان، ترامپ را برای نامزدهای دیگر رها کردند و رأی‌دهندگان مستقل و بلاتکلیف گفتند که زبان ترامپ آن‌ها را از نامزدی او دور کرده است.
اما با اطمینان کامل از نامزدی او توسط حزبش، ترامپ در به‌کارگیری سخنان افراطی و خشونتآمیز، مانند ارجاع او به اعدام ژنرال‌هایی که سؤالاتی در مورد اقدامات او ایجاد می‌کنند، بی‌پرواتر شده است. او در دادگاه عالی استدلال کرده است که باید حق ترور یک رقیب سیاسی را داشته باشد و هیچ عواقبی نداشته باشد.
حاکمیت قانون مهم است
خطر این ناکامی‌های اساسی در اخلاق و منش، رهبری اصولی و زیاده‌روی در لفاظی هرگز واضح‌تر از بی‌اعتنایی ترامپ به حاکمیت قانون، تمایل او به آسیب‌رسانی به یکپارچگی سیستم‌های آمریکا برای منافع شخصی نیست.
همانطور که اشاره کردیم، بی‌اعتنایی ترامپ به دموکراسی در تلاش‌های او برای براندازی نتایج انتخابات ۲۰۲۰ و تشویق خشونت برای توقف انتقال مسالمت‌آمیز قدرت آشکار شد. چیزی که سد راه او بود، بسیاری از آمریکایی‌های وطن‌پرست بودند. در عوض از قوانین پیروی کردند؛ و این همان چیزی است که به دموکراسی آمریکایی اجازه داده است بیش از 200 سال زنده بماند.
در چهار سال پس از شکست در انتخابات، ترامپ فقط مصمم‌تر شده است تا حاکمیت قانون را زیر پا بگذارد، زیرا کل نظریه ترامپیسم او در انجام هر کاری که می‌خواهد بدون نتیجه خلاصه می‌شود. آمریکایی‌ها این را زمانی می‌بینند که ترامپ تلاش می‌کند با اتهامات جنایی متعدد مبارزه کند. او که راضی به کار در چارچوب قانون برای دفاع از خود نیست، در عوض به قضات دلسوز، از جمله دو قاضی دیوان عالی با اختلافات آشکار بر سر انتخابات 2020 و دعاوی مربوط به 6 ژانویه روی می‌آورد.
کتاب بازی، «playbook»: «تعقیب قضایی فدرال را تا زمانی که بتواند در انتخابات پیروز شود به تعویق بیندازید و به این پرونده‌های قانونی پایان دهید. دیدگاه او از دولت این است که آنچه را که می‌خواهد انجام می‌دهد، نه دولتی که بر اساس حاکمیت قانون عمل می‌کند که توسط قانون اساسی، دادگاه‌ها و کنگره تجویز شده است».
کشور ما برای مدت طولانی پایدار بوده است تا حدی به این دلیل که اکثر آمریکایی‌ها و اکثر رهبران آمریکایی از قوانین پیروی می‌کنند یا با عواقب آن روبرو هستند. در دو دهه گذشته بسیاری از این هنجارها در جامعه ما آزمایش شده است، حمله به عراق به بهانه‌های دروغین، شکست‌هایی که منجر به بحران مالی 2008 و رکود پس از آن شد، کرونا و همه نابرابری‌هایی که آشکار کرد. ما نیاز به تعهد مجدد به حاکمیت قانون داریم. این انتخابات لحظه‌ای برای آمریکایی‌هاست تا تصمیم بگیرند که آیا ما برای رسیدن به این آرمان‌ها تلاش می‌کنیم یا خیر.
ترامپ آن‌ها را رد می‌کند. اگر او دوباره انتخاب شود، آمریکا با آینده‌ای جدید و نامطمئن روبرو خواهد شد، آینده‌ای که ممکن است آمادگی آن را نداشته باشد. این آینده‌ای است که در آن سازمان‌های اطلاعاتی نه بر اساس حفظ امنیت ملی، بلکه بر اساس اینکه آیا به برنامه سیاسی ترامپ خدمت کرده‌اند یا خیر، قضاوت می‌شوند.
این بدان معناست که دادستان‌ها و مقامات مجری قانون نه بر اساس اینکه آیا از قانون برای حفظ امنیت آمریکایی‌ها پیروی می‌کنند، بلکه بر اساس اینکه آیا از خواسته‌های ترامپ برای «تعقیب» دشمنان سیاسی اطاعت می‌کنند یا خیر، قضاوت می‌شوند. این بدان معناست که کارمندان دولتی نه بر اساس فداکاری یا مهارتشان، بلکه بر اساس اینکه آیا به او و برنامه MAGA او وفاداری کافی نشان می‌دهند، مورد قضاوت قرار می‌گیرند.
همانطور که آمریکا تقسیم شده است، مردم در سراسر طیف سیاسی عموماً از قوانین جعلی، طرفداری، خودفروشی و سوء استفاده از قدرت خودداری می‌کنند. کشور ما برای مدت طولانی پایدار بوده است تا حدی به این دلیل که اکثر آمریکایی‌ها و اکثر رهبران آمریکایی از قوانین پیروی می‌کنند یا با عواقب آن روبرو هستند.
حتی اگر برنامه سیاسی مبهم ترامپ محقق نشود، او می‌تواند با ترس حکومت کند؛ مانند کشورهای دیگر که نشان می‌دهد وقتی یک بوروکراسی سیاسی یا تحت فشار قرار می‌گیرد، بهترین کارمندان دولتی برای خروج تلاش می‌کنند. این همان چیزی است که قبلاً در حزب جمهوری‌خواه ترامپ اتفاق افتاده است. رهبران و مقامات را به بازنشستگی، استعفا یا برکناری رساند. در دوره دوم، او قصد دارد این کار را با کل دولت انجام دهد.
کمتر از چهار ماه به روز انتخابات باقی مانده است. پرونده علیه ترامپ گسترده است و این هیئت از آمریکایی‌ها می‌خواهد که در یک سال انتخاباتی یک وظیفه مدنی ساده انجام دهند: «به آنچه ترامپ می‌گوید گوش کنید، به کارهایی که او به‌عنوان رئیس‌جمهور انجام داد توجه کنید و به این فکر کنید که در صورت بازگشت به مقام ریاست‌جمهوری چه‌کاری انجام می‌دهد».
رأی‌دهندگانی که از تورم و مهاجرت ناامید یا به ناچار به شخصیت ترامپ جذب شده‌اند، باید به شخصیت او فکر کنند و سخنان و وعده‌های او را مورد توجه قرار دهند.
حزب جمهوری‌خواه انتخاب خود را هفته آینده انجام می‌دهد. به‌زودی همه مردم آمریکا می‌توانند نامزد مورد نظر خود را انتخاب کنند. ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری چه خواهد کرد؟ او به آمریکایی‌ها گفته است که کیست و به آن‌ها نشان داده که چه نوع رهبری خواهد بود. وقتی کسی در بسیاری از آزمون‌های پایه مردود می‌شود، مهم‌ترین شغل دنیا را به او نباید داد.