بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در یادداشتی بهقلم «آدام لامون» نوشت: اعلام این که عربستان و ایران پس از هفت سال تنش، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتهاند، میتواند منجر به تغییرات مهمی در غربآسیا شود.
این نه تنها یکی از سختترین رقابتهای منطقه را از سر میگیرد، بلکه نشان میدهد که چگونه چین به یک بازیگر تأثیرگذار در امور منطقه تبدیل شده است و در واقع، بیانیه مشترک منتشرشده از پکن در 10 مارس، هر دو کشور را متعهد کرد که به حاکمیت یکدیگر احترام بگذارند و در امور داخلی یکدیگر مداخله نکنند.
ظرف دو ماه سفارتخانههای خود را در تهران و ریاض بازگشایی کنند، پیمان امنیتی دوجانبه را احیا کنند و از سرگیری تجارت، سرمایهگذاری و مبادلات فرهنگی را آغاز کنند.
یک دهه پیش، «ملک عبدالله» -پادشاه فقید سعودی- از آمریکا خواست که سر مار (ایران) را قطع کند و این قبل از آن بود که ایران تواناییهای پیشرفته تسلیحات هستهای را که امروز دارد، توسعه دهد؛
در سپتامبر 2019 بود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، یک حمله پهپادی هدفمند به تأسیسات نفتی عربستان را طراحی و سپس آن را اجرا کرد که تولید نفت این پادشاهی را به نصف کاهش داد و در سال 2022، موشکهای بالستیک و پهپادهای بر افروختهشده توسط حوثیهای مورد حمایت ایران در یمن با پیشرفت روزافزونی بر شهرهای عربستان و امارات میبارید.
در واقع، حتی یک تضمین امنیتی به نام آمریکا نیز نمیتواند سعودیها را قاطعانه به سمت آمریکا بازگرداند و همه مشکلاتی را که متوجه عربستان و آمریکا شده است، حل کند،
رابطه یا پایان دادن به تلاشهای ریاض برای دستیابی به یک ساختار امنیتی جدید با ایران میتواند این شرایط را تغییر دهد و همچنین با انداختن رسماً وزن یکی از دو ابرقدرت جهان به پشت سر، مهمترین رقیب اسلامی تهران، در مقابل ایران دیگر قرار نمیگیرد و در نتیجه انگیزه ایرانیها برای توسعه تسلیحات هستهای را افزایش نمیدهد؛
اگر آمریکا واقعاً علاقهمند به حمایت از ثبات و رقابت با چین در غربآسیاست، باید با دقت خود را از باتلاق منطقه بیرون بکشد، نه اینکه عمیقتر در آن فرو برود.