بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه هانکیوره در مقالهای بهقلم «رافائل گروسی» نوشت: حل مسئله هستهای کره شمالی در مقایسه با مشکل هستهای ایران آسان است.
با گذشت زمان، موضوع چگونگی حل مشکل هستهای کره شمالی بسیار پیچیده شده است.
از سال 2003، برنامه هستهای کره شمالی و ایران بهعنوان دو مشکل اصلی پیشروی سیستم منع اشاعه جهانی در نظر گرفته شده است.
همه اینها زمانی آغاز شد که آمریکا چارچوب توافقشده با کره شمالی را در اواخر سال 2002 کنار گذاشت. این امر باعث شد کره شمالی در سال 2003 از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای خارج شود و تمام تلاش خود را برای ساخت زرادخانه هستهای خود به کار گیرد.
نگاه به این حقایق نشان میدهد که اگر توافق هستهای ایران مجددا برقرار شود، قطعاً از یک جهت بر وضعیت شبه جزیره کره تأثیر میگذارد.
اول از همه، اگر موضوع هستهای ایران، یکی از دو مشکل اصلی اشاعه هستهای در جهان، حل و فصل شود، آنگاه علاقه به حل موضوع هستهای کره شمالی نیز افزایش خواهد یافت.
به علاوه، با توجه به اینکه دولت بایدن از توافق هستهای ایران بهعنوان «الگوی خوب» برای کره شمالی یاد کرده است، پیشرفت در توافق با جمهوری اسلامی میتواند به تقویت سیاست بایدن در قبال کره شمالی منجر شود.
این امر از دو جنبه ضروری است. اولین مورد اینکه، آمریکا، چین و روسیه با وجود رقابتهای شدید و درگیریهای خطرناک، همگی برای احیای توافق ایران همکاری میکنند.
یک توضیح احتمالی برای این موضوع این باور رایج است که عدم اشاعه یک استاندارد بینالمللی است و همچنین این واقعیت که این سه قدرت بزرگ جهانی همگی طرفین توافق اولیه ایران بودند.
آیا در این صورت میتوان از یک چارچوب چندجانبه برای حل مسئله هستهای در شبه جزیره کره استفاده کرد؟
ممکن است بسیاری قبلاً فراموش کرده باشند که مذاکرات برای حل مسئله هستهای کره شمالی از سال 2003 تا 2008 انجام شد. طرفهای درگیر در آن زمان آمریکا، چین، ژاپن، روسیه و کره جنوبی بودند.
تلاش برای از سرگیری مذاکرات 6 جانبه ضروری است.
آیا چین که ریاست مذاکرات 6 جانبه گذشته را برعهده داشت، نمیتواند چنین نقشی را برای شبه جزیره کره ایفا کند؟
آیا احیای مذاکرات میتواند فرصتی برای بازگرداندن کره شمالی به میز مذاکره باشد؟