بهگزارش مرکز مطالعات سورین، خبرگزاری بلومبرگ مقالهای بهقلم «هال برندز» منتشر کرد که در آن آمده است: آمریکا به هرجایی که نگاه کند، دشمنان ژئوپولیتیک این کشور در حال ساختن اهداف مشترک هستند.
روسیه و چین شراکت استراتژیک «بدون محدودیت» را درست چند روز قبل از حمله پوتین به اواکراین اعلام کردند. پکن و تهران نیز روابط استراتژیک خود را دارند.
واشنگتن هنوز با اتحادی تمامعیار از قدرتهای متخاصم مواجه نشده، اما این نوع تصور در مورد همگرایی بین این کشورها اشتباه خواهد بود، چرا که آنها در خصومتورزی با آمریکا به نحو فزایندهای با یکدیگر متحد میشوند.
اتحادهای رسمی نظامی از نظر آمریکا معیار طلایی برای همکاری بینالمللی است. تعجبی ندارد که واشنگتن دهها معاهده اتحاد در سرتاسر جهان دارد.
این روابط نقش حیاتی در استراتژی آمریکا دارند و به بسیاری از آمریکاییها نگاه خاصی به آنچه مستلزم یک اتحاد است، دارند.
اتحادهای آمریکا عموما شامل تعهدات دفاعی متقابل هستند که در معاهدهها گنجانده میشوند و اغلب ریشه در پیوندهای عمیقی از ثبات و پایداری دارند که توسط منافع و ارزشهای دموکراتیک مشترک به وجود آمدهاند.
روابط بین ایران، چین و روسیه در مقایسه با آنها قابلتوجه نیستند. این کشورها تعهد علنی رسمی برای دفاع از یکدیگر ندارند. تعامل آنها اغلب مملو از بیاعتمادی است.
پوتین مطئمنا از این خشمگین است که شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، او را در اوکراین به حال خود رها کرده است. تهران و مسکو در زمینه نفوذ در غرب آسیا رقیب یکدیگر هستند.
ایران، روسیه و چین متحد یکدیگر به آن صورت که آمریکا معمولا از این اصطلاح استفاده میکند، نیستند. اما شاید آنها نیازی نیز نداشته باشند.
اتحادهای کلیدی مثل ائتلاف سهگانه انگلیس، فرانسه و روسیه قبل از جنگ جهانی اول فاقد تعهدات دفاعی صریح و بر اساس مجموعهای از تفاهمات ضعیف بود.
مسئله در بررسی روابط بین رقبای آمریکا این نیست که آیا اتحاد بین آنها بر مبنای تعریفی است که واشنگتن از اتحاد دارد یا نه و حتی آیا هر کدام از آنها طرف خود را متحد مینامد یا نه. مسئله این است که آیا این رابطه یک همکاری واقعی برای ایجاد تغییر در چشمانداز استراتژیک آمریکا ایجاد میکند یا خیر.
امروزه، پاسخ به این موضوع کاملا مثبت است. مشارکت بین چین و روسیه با فروش تسلیحات، تمرینهای نظامی و همکاری فناوری تقویت میشود.
مسکو و پکن برای تقویت حکومتهای استبدادی در آسیای میانه، تضعیف هنجارهای بینالمللی حقوق بشر و ترویج رویکردهای مستبدانه برای مدیریت اینترنت با یکدیگر همکاری میکنند.
ایران و چین روابط طولانیمدت خود را با توافقنامه شراکت استراتژیک 25 ساله تقویت کردهاند. این توافقنامه در سال 2021 به امضای طرفین رسید.
روابط روسیه و ایران بسیار مهمتر از این است. گزارش شده که ایران به مسکو پهپادها و درسهایی در مورد دور زدن تحریمها داده که با ادامه جنگ در اوکراین کاملا سودمند هستند.
روسها به برنامه ماهوارهای ایران کمک میکنند. به علاوه، به ایران کمک میکنند تا دسترسی به ذخایر غلات داشته باشد.
«جیک سالیوان» -مشاور امنیت ملی آمریکا- در مورد همگرایی بین روسیه و ایران گفت که «این چیزی است که کل جهان باید به آن بهعنوان تهدیدی عمیق نگاه کند.»
گرچه مسکو، تهران و پکن اشتیاقی ندارند تا در میادین نبرد دیگری حضور داشته باشند، اما مطمئنا میدانند که تعدد این میدانهای جنگ، آنها را تقویت میکند. آنها میتوانند قدرت آمریکا را در چندین جبهه و به صورت همزمان تحت فشار قرار دهند.
برعکس، حکومتهای روسیه، چین و ایران همگی میدانند اگر هر یک از آنها قاطعانه از واشنگتن و متحدانش شکست بخورند، مابقی تنهاتر و آسیبپذیرتر میشوند.
به این دلیل است که استبدادهای پیشگام در جهان با یکدیگر همکاری میکنند؛ خواه ما همکاری آنها را اتحاد بنامیم یا نه.