loader image

جستجو

Important aspects of offensive logistics

ریل کلیر دیفنس:
جنبه‌های مهم لجستیک تهاجمی

مرکز مطالعات سورین

چکیده

وبگاه «ریل کلیر دیفنس» در مقاله‌ای به بررسی جنبه‌های مهم لجستیک تهاجمی پرداخت و عنوان کرد: امروزه، رهبران نظامی در آمریکا عموماً به لجستیک به صورت تدافعی فکر می‌کنند.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه ریل کلیر دیفنس در مقاله‌ای به‌قلم «لری جکسون» «جرالدوفرر» نوشت:  برای چندین دهه، ارتش آمریکا، با در نظر گرفتن ارشدترین دریاسالارها و ژنرال‌های ما، عملیات را بر لجستیک اولویت داده است؛

اما همان‌طور که حمله اخیر پیجر اسرائیل به حزب‌الله نشان می‌دهد، لجستیک عملیات است و ارتش آمریکا باید منابع بیشتری را به این مفهوم جدید که اکنون لجستیک تهاجمی می‌نامیم اختصاص دهد.

از آنجایی که این مفهوم در زمان واقعی تعریف می‌شود، ما از اصطلاحات «تدارکات تهاجمی» و «زنجیره تأمین تهاجمی» به‌جای یکدیگر استفاده می‌کنیم.

 از طریق این دریچه است که ما در ماه‌های گذشته با علاقه شدید رویدادهای اوکراین و غرب‌آسیا را مشاهده کرده‌ایم.

این‌ها، به نظر ما، چشم‌اندازی متفاوت از آینده درگیری قدرت‌های بزرگ را پیش‌بینی می‌کنند.

ما می‌دانیم که آنچه ما لجستیک تهاجمی می‌نامیم کاملاً جدید نیست. حمله آشکار به زنجیره‌های تأمین یا تدارکات مدتی است که در این مسیر یکسان بوده است.

به‌عنوان‌مثال، در جنگ جهانی دوم، ما اقدامات تهاجمی را برای ایجاد اختلال در عرضه انجام دادیم، مانند حملات زیردریایی به نفتکش‌های ژاپنی و بمباران استراتژیک علیه کارخانه‌های بلبرینگ آلمان.

امروزه، رهبران نظامی در آمریکا عموماً به لجستیک به صورت تدافعی فکر می‌کنند.

این مفهوم جدید، «زنجیره تأمین تهاجمی» شامل کنترل و چرخاندن زنجیره تأمین دشمن علیه آن‌ها، بدون اطلاع فوری آن‌ها است.

به‌عنوان‌مثال، زنجیره تأمین تهاجمی به‌جای بمباران یک تانکر، سوخت تانکر را آلوده می‌کند و به هواپیمای دریافت‌کننده آن آسیب می‌رساند.

به‌جای بمباران یک کشتی تدارکاتی، زنجیره تأمین تهاجمی ویروسی را در فایل‌های چاپ سه بعدی وارد می‌کند. در هر دو مورد، آسیب گسترده‌تر است و بعداً درک می‌شود.

همچنین تشخیص اینکه کجا زنجیره تأمین به خطر افتاده است دشوارتر است که بازیابی را پیچیده می‌کند.

حمله پیجر علیه حزب‌الله ارزش درک زنجیره تأمین دشمن را نشان می‌دهد و دومین مؤلفه کلیدی را برجسته می‌کند:

«به کار بردن تفکر نوآورانه در مورد چگونگی قطع، به خطر افتادن یا استفاده از آن‌ها برای جمع‌آوری اطلاعات».

استفاده از بردارهایی که معمولاً به‌عنوان ارائه فرمان/ اثرات در نظر گرفته نمی‌شوند، چالش‌های انتساب مشابه حملات سایبری را ارائه می‌کنند و درعین‌حال عدم اطمینان زیادی را در ذهن دشمن در مورد قابلیت اطمینان زنجیره تأمین آسیب‌دیده/ مخاطب و همچنین سایر زنجیره‌های تأمین ایجاد می‌کند.

اما ما نمی‌توانیم بدون در نظر گرفتن این موارد، در مورد مزایای احتمالی هیجان‌زده شویم: «تدارکات تهاجمی این تصور را ایجاد می‌کند که دقیق‌تر از انواع دیگر حمله است، درحالی‌که در واقع مشمول همان عدم قطعیت‌ها و شکست همه سلاح‌ها است.

زنجیره‌های تأمین ممکن است هدف قرار گیرند، اما نه کاملاً. آن‌ها «کاملاً دقیق» هستند، درست مانند بمب‌های معمولی که هر بار به زمین برخورد می‌کنند».

دلیل دیگر برای تخصیص منابع آمریکا به لجستیک تهاجمی این است که دشمنان ما بدون شک چنین هستند.

ما نباید بیشتر از انبوهی از مقالاتی که در سال گذشته در مورد طوفان ولتی چین منتشر شده‌اند، نگاه کنیم. حتی اگر قصد استفاده از این نوع ابزار را نداشته باشیم، تنها راه برای درک آسیب‌پذیری خودمان این است که به‌شدت مانند حریف فکر کنیم.