loader image

جستجو

Dangerous shadow war between Iran and Israel

اسپکتیتو:
جنگ سایه خطرناک ایران و اسرائیل

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «اسپکتیتو» در مطلب خود با اشاره به جنگ سایه خطرناک ایران و اسرائیل نوشت: روابط جدید ریاض با تهران به این معنی است که در صورت بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران، ریاض از اسرائیل حمایت نخواهد کرد.

فهرست مطالب

به گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه اسپکتیو در مطلب خود به‌قلم «پل وود» نوشت: مقامات سعودی (که از دست دادن میادین نفتی شرق وحشت داشتند) ایران را متهم کردند که مشکل را دامن می‌زند.

بیش از یک دهه بعد، زمانی که سال گذشته تظاهرات گسترده در ایران آغاز شد، مقامات آنجا عربستان را به تحریک ناآرامی متهم کردند.

در هر دو کشور، مردم بدون کمک خارجی به اندازه کافی عصبانی بودند؛ اما دشمنی تلخ بین حاکمان عربستان سنی و ایران شیعه در 40 سال گذشته یک واقعیت تعیین‌کننده در ‌غرب‌آسیا بوده است، شکاف فرقه‌ای را در منطقه عمیق‌تر کرده، به جنگ‌های کوچک دامن زده و تهدیدی برای درگیری بسیار بزرگ‌تر است.

معامله با تهران ممکن است این‌گونه به نظر محمد بن سلمان برسد که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) دیر یا زود به ایران حمله خواهد کرد.

اما احتمالاً روابط جدید ریاض با تهران به این معنی است که در صورت بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران، ریاض از اسرائیل(رژیم صهیونیستی) حمایت نخواهد کرد.

علائم دیگری نیز وجود دارد که ممکن است این اتفاق بیفتد. گفت‌وگوهای ایران با آمریکا و سایرین برای محدود کردن قابلیت‌های هسته‌ای‌اش شکست خورده است.

ماه گذشته آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مطلع شد که ایران اورانیوم را با خلوص 83.7 درصد غنی‌سازی کرده است؛ این در حالی است که سطح مورد نیاز برای ساخت بمب هسته‌ای 90 درصد است.

«جیسون برادسکی» -مدیر سیاست‌گذاری متحد علیه ایران هسته‌ای- یک گروه لابی آمریکایی است. او به من می‌گوید که ایرانی‌ها در حال حاضر «بسیار اعتماد به نفس» دارند.

آن‌ها فعالیت‌های هسته‌ای خود را «بدون پرداخت بهای معنادار» افزایش داده‌اند، در عوض با توافقی از طرف متحد اصلی آمریکا در منطقه «پاداش» دریافت کرده‌اند.

او نگران است که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ضعیف‌تر شده است، امیدها از بین رفته است که توافق قبلی با امارات (توافق آبراهام) به توافق با سعودی‌ها نیز منجر شود.

اتحادی که در صورت عادی‌سازی روابط عربستان با ایران می‌توانست ایجاد شود، اکنون زیر سؤال رفته است.

تعدادی از رهبران اسرائیل(رژیم صهیونیستی) وعده داده‌اند که از «هولوکاست پرنده» بمب هسته‌ای بالای موشک بالستیک ایران جلوگیری کنند.

در حال حاضر، این به معنای جنگ در سایه، ترور و حملات مخفی است. ایران نیز با استفاده از شبهه‌نظامیان شیعه (غیرقابل انکار) خود، چنین جنگ مخفیانه‌ای دارد.

در اینجا نیز برادسکی می‌گوید ایران «دل و جرأت» پیدا کرده است: از محور مقاومت که ایران ائتلاف ضد اسرائیلی و ضد آمریکایی خود می‌خواند، انتظار داشته باشید که نه‌تنها فعال بماند، بلکه «خطوط قرمز» را آزمایش کند.

برادسکی خاطرنشان می‌کند که این نیز پیامد بحران سیاسی اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، با یک دولت تقسیم‌شده و تظاهرات گسترده در خیابان‌ها علیه نتانیاهو، نخست‌وزیر این کشور است.

هفته گذشته، چندین راکت از جنوب لبنان به سمت شمال اسرائیل(رژیم صهیونیستی) شلیک شد.

این بزرگ‌ترین حمله از زمان جنگ بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و لبنان در سال 2006 بود. ما در خانه در بیروت، فکر می‌کردیم که آیا باید با پرواز بعدی خود را از لبنان خارج کنیم؟

ما ماندیم و دیدیم که همه به سرزنش گروه مبارز فلسطینی حماس راضی بودند نه حزب‌الله که تحت کنترل مستقیم تهران است؛ اما هیچ‌کس باور نمی‌کرد که این حمله بدون رضایت حزب‌الله رخ داده باشد.

این اتفاق زمانی رخ داد که رهبر حماس برای دیدار با رهبر حزب‌الله در بیروت بود.

برادسکی به من می‌گوید که از نظر او، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) باید عملیات‌های «بسیار جسورانه‌تری» را در نظر بگیرد، نه‌فقط به‌دنبال حماس، بلکه باید حزب‌الله را نیز شامل شود.

با این حال، حزب‌الله زرادخانه وسیعی دارد. یک اندیشکده اسرائیلی تخمین می‌زند زرادخانه آن شامل 5هزار موشک دوربرد، قادر به اصابت به هر شهر بزرگ اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، 65هزار راکت کوتاه برد و 145هزار خمپاره سنگین باشد.

برادسکی معتقد است که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) می‌تواند در پاسخ، حمله‌ای را برای «بازسازی معنادار بازدارندگی… بدون استفاده کامل از راکت‌های حزب‌الله کالیبره کند». شاید به این آسانی نباشد. در سال 2006، یک حادثه کوچک در مرز به‌سرعت به یک جنگ تمام‌عیار تبدیل شد. اکنون تنش‌ها بیشتر شده است.

یک واقعیت عجیب در مورد صلح سرد عربستان و ایران: این صلح با میانجیگری چین انجام شد، نه (مانند تقریباً هر توافق دیگر ‌غرب‌آسیا) توسط آمریکا.

عکسی که وزرای خارجه ایران و عربستان را در حال دست دادن در پکن نشان می‌دهد. اگر هنوز نظم نوین جهانی در ‌غرب‌آسیا به وجود نیامده است، مطمئناً این یک ناراحتی بهت‌آور است.

نفوذ چین اقتصادی است. این کشور بزرگ‌ترین مشتری نفت عربستان و گاز ایران است. از سوی دیگر، آمریکا که اکنون به اندازه کافی نفت تولید می‌کند تا نیازهای خود را تأمین کند.

نفوذ آن نظامی است، اگرچه آمریکایی‌ها باید به‌طور فزاینده‌ای تعجب کنند که چرا وقتی نفت خود را دارند، باید هزینه صلحی که تأمین انرژی چین را تضمین می‌کند، بپردازند.

با این وجود، آمریکا به‌تازگی یک زیردریایی هسته‌ای به نام USS Florida را با 154 موشک کروز تاماهاوک به خلیج‌فارس اعزام کرده است.

این تصور خطرناک در منطقه وجود دارد که آمریکا در جای دیگری، در اوکراین و با احتمال جنگ بر سر تایوان، درگیر شده است و به آن توجهی نمی‌کند. ‌

غرب‌آسیا راهی برای دوباره در اولویت قرار گرفتن دارد.

دشمنان قدیمی دست می‌دهند، سفارت‌ها را بازگشایی می‌کنند، درباره تجارت صحبت می‌کنند (و چه کسی می‌تواند از آن استقبال نکند؟) اما یک توافق صلح ممکن است به‌سادگی به جنگ بعدی کمک کند.