loader image

جستجو

The world is becoming multipolar

یدیعوت آحارونوت:
جهان در حال چندقطبی شدن است

مرکز مطالعات سورین

چکیده

روزنامه «یدیعوت آحارونوت» نوشت: انتخابات ریاست‌جمهوری 2024 آمریکا در تعیین ادامه‌ی هژمونی آمریکا یا فروپاشی آن و جایگزینی با نظم جهانی «چندقطبی» که چین و روسیه برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند، حیاتی خواهد بود.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه یدیعوت آحارونوت در یادداشتی به‌قلم «آنا مهجار» نوشت:از نقطه نظر غرب‌آسیا، به نظر می‌رسد که «دوره تک‌قطبی بودن» غرب به پایان رسیده است.

آمریکا تمام تلاش خود را در حمایت مالی و نظامی از اوکراین در برابر روسیه متمرکز کرده است، بااین‌حال از سایر مناطق جهان، در درجه اول و مهم‌تر از همه غرب‌آسیا، غفلت کرده است.

آمریکا در منطقه غایب بوده و در نتیجه، متحدان تاریخی و استراتژیک آن در خلیج‌فارس، مانند عربستان و امارات، شروع به جستجوی کشورهای دیگری کرده‌اند که مایل به حمایت از منافع آن‌ها هستند.

چین که مشتاق تبدیل‌شدن به ابرقدرت برتر جهانی است، نمی‌توانست به فرصت بهتری امیدوار باشد.

پکن با بهره‌گیری از خلأ آمریکا، میانجی‌گری عادی‌سازی روابط دو کشور مهم منطقه یعنی ایران و عربستان را بر عهده گرفت.

به هر حال، واشنگتن سعودی‌ها را در جنگ نیابتی خود با تهران رها کرده است. درواقع، رئیس‌جمهور جو بایدن قول داد که عربستان را با توجه به ترور جمال خاشقجی به یک کشور منحوس تبدیل می‌کند.

ثابت‌شده است که تصمیم دیپلماتیک سعودی‌ها مثمر ثمر بوده است. ایران حملات حوثی‌ها به کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس را متوقف کرده است و آمریکا مجبور شد به اهمیت استراتژیک عربستان اذعان کند و برای توسعه یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی درازای حمایت این کشور از مذاکرات هسته‌ای با ایران به آن چراغ سبز نشان دهد.

این موضوع تا حدودی ناشی از ترس از این بود که متحد قدیمی آن برای همیشه به غرب پشت کند و در عوض به شرق روی آورد.

عربستان قبلاً اتحادهای خود را متنوع کرده است، زیرا احساس می‌کرد که نمی‌تواند تنها به آمریکا تکیه کند.

علاوه بر این، پس از خروج فاجعه‌بار از افغانستان، آمریکا در حال از دست دادن موقعیت خود در عراق است که امروز یک مستعمره واقعی ایران است. تقویت نیروی دریایی و زمینی آمریکا در سوریه و خلیج‌فارس این واقعیت را تغییر نخواهد داد.

در همین حال، چین به تقویت نقش سیاسی و اقتصادی خود در منطقه ادامه می‌دهد.

«چانگ هوآ» -سفیر چین در تهران- اخیراً تأکید کرد که همکاری چین و ایران در اوج خود است.

درواقع، به گفته شرکت اطلاعاتی Kpler، محموله‌های نفتی تحریم‌‌‌شده ایران به چین طی سه سال گذشته سه برابر شده است و بخش نفت آن رشد قابل‌توجهی را تجربه می‌کند.

شرکت نفت دولتی عربستان، آرامکو نیز میلیاردها دلار در صنعت پتروشیمی چین سرمایه‌گذاری می‌کند.

حتی «بنیامین نتانیاهو» -نخست‌وزیر اسرائیل(رژیم صهیونیستی)- نیز سفری به پکن را برنامه‌ریزی کرده است. نکته قابل‌توجه این است که این اتفاقات در دوره‌ی پیچیده‌ای برای اسرائیل رخ می‌دهد.

تظاهرات گسترده علیه دولت و سیاست‌های نتانیاهو هر هفته در سراسر کشور برگزار می‌شود و حکومت خودگردان فلسطین به‌طور فزاینده‌ای از کودتا در کرانه باختری توسط حماس، جهاد اسلامی فلسطین و سایر گروه‌های تروریستی بیم دارد.

ازآنجایی‌که آمریکا در برخورد با مناقشه چند دهه‌ای اسرائیل و فلسطین ناتوان به نظر می‌رسد، چین خوشحال خواهد شد که به میانجی جدید این ماجرا تبدیل شود.

برای اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، چین به‌عنوان کانالی برای گفتگو با روسیه نیز ارزشمند است. آمریکا اسرائیل را تحت‌فشار قرارداد تا سیستم دفاع موشکی Arrow خود را به آلمان بفروشد و این سیستم احتمالاً به دست اوکراینی‌ها خواهد رسید. روس‌ها که در سوریه، همسایه اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، فعالیت می‌کنند، این موضوع را بی‌اهمیت تلقی نمی‌کنند.

برای سال‌ها، توافق ضمنی بین دو کشور وجود دارد که به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) اجازه می‌دهد شبهه‌نظامیان موردحمایت ایران را در سوریه هدف قرار دهد، اما اگر سامانه Arrow اسرائیل(رژیم صهیونیستی) به دست اوکراین برسد، ممکن است وضعیت بدتر شود.

به همین دلیل است که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ممکن است به‌منظور حفاظت از منافع ملی خود، به «تنوع»اتحادهای جهانی علاقه داشته باشد.

چین از این فرصت به دست آمده لذت می‌برد در حالی که آمریکا با اوکراین مشغول است. مطابق با آموزه‌های لائوتسه، پکن می‌خواهد درگیری فعلی ادامه یابد، زیرا انرژی آمریکا را مصرف می‌کند و به ح‌ک‌چ زمان می‌دهد تا موقعیت خود را نسبت به واشنگتن تقویت کند.

همین را می‌توان در مورد روسیه نیز گفت. مناقشه اوکراین به مسکو فرصتی منحصر به فرد داده است تا مانند دوران اتحاد جماهیر شوروی، مبارزه علیه «استعمار نو» و «امپریالیسم» را در قاره آفریقا و جاهای دیگر رهبری کند

. کودتای اخیر در نیجر نشان می‌دهد که روسیه در به دست آوردن این نقش موفق بوده است، زیرا به‌رغم فشار آمریکا برای مداخله جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا (ECOWAS) علیه حکومت نظامی، اکثر کشورهای آفریقایی با شروع جنگ مخالف هستند.

اگر هدف غرب برای درگیر شدن در جنگ اوکراین علیه روسیه، رسیدن به مفهوم «پایان تاریخ» بود، ایده فوکویاما که پیش‌بینی می‌کرد لیبرال دموکراسی به‌عنوان یک نظم دائمی پیروز خواهد شد، نتیجه کاملاً برعکس بود.

با غیبت آمریکا در سطح جهانی، قدرت‌های جدیدی ظهور کرده‌اند. این قدرت‌ها هنوز نفوذی را که آمریکا دارد ندارند، اما با این وجود نفوذ آن‌ها با کاهش تسلط آمریکا، به‌طور پیوسته در حال افزایش است.

در نتیجه، انتخابات ریاست‌جمهوری 2024 آمریکا در تعیین ادامه‌ی هژمونی آمریکا یا فروپاشی آن و جایگزینی با نظم جهانی «چندقطبی» که چین و روسیه برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند، حیاتی خواهد بود.